مسیح مهاجری : ای بزرگان حوزههای علمیه به داد برسید و روحانیت را از این بیضابطه عمل کردنها نجات دهید.
به گزارش «انتخاب»؛ مدیرمسئول روزنامه جمهوری با اشاره به انجام برخی فعالیت ها توسط گروهی از طلاب که در شان روحانیت نیست، نوشت: از اعماق جان و در نهایت عذاب وجدان به خاطر مشاهده چنین کارکرد انحرافی که از بخشی از روحانیون مشاهده میشود، فریاد بر میآوریم کهای بزرگان حوزههای علمیه به داد برسید و روحانیت را از این بیضابطه عمل کردنها نجات دهید.
متن کامل یادداشت مسیح مهاجری در زیر آمده است:
در صفحه تلگرام صحنه کاملاً غیرمتعارفی را در ساحل دریای خزر دیدم که عدهای دختر و پسر و زن ومرد با سرو وضع نامناسب مشغول انجام مسابقه سیب خوری بودند و چند طلبه جوان نیز این مسابقه را مدیریت میکردند. نحوه اجرای مسابقه اینگونه بود که چند دختر هر کدام سیبی را به نخ آویزان کرده و از بالای سر چند مرد جلوی دهان آنها میگرفتند تا آنها بدون آنکه از دست خود برای نزدیک کردن سیب به دهانشان کمک بگیرند آن را بخورند تا موفقیت در خوردن سیب و سرعت عمل در آن، امتیازاتی برای خورندگان محسوب شود. این مسابقه، با حضور و نظارت و مدیریت چند طلبه اجرا میشد و در واقع، مجری مسابقه طلبهها بودند.
از حواشی این مسابقه و فلسفه آن و بقیه قضایا که بگذریم، حضور این چند طلبه در چنین صحنهای بسیار عجیب و غیرعادی بود. کسانی که این روزها این صحنه را روی تلگرام برای دیگران میفرستند، هر کدام حاشیهای تمسخرآمیز و یا جملاتی که نشان دهنده تعجب آنهاست نیز زیرنویس آن میکنند تا غیرعادی بودن آن را به مخاطب خود اعلام نمایند.
در صحنه دیگری، تصویر یک خودروی پراید در جاده چالوس نشان داده شده که یک تابلوی بزرگ با جمله «اجرای عقد ازدواج عادی با مدرک معتبر قانونی بدون ثبت در شناسنامه» روی آن نقش بسته به آن تکیه داده شده و البته زیر آن جمله «پاسخ به سئوالات شرعی و تصحیح قرائت نماز» نیز اضافه شده است. کسی که این تصویر را به تلگرام ارسال کرده زیر آن نوشته: «این هفته که میرفتیم چالوس، یک پراید کنار جاده ابتدای مسیر توقف کرده و یک روحانی هم کنارش قدم میزد و این تابلو را پشت ماشین نصب کرده بود.»
مواجه شدن با این صحنهها اعصابی پولادین میخواهد. معلوم نیست این طلبههای جوان در کدام مدرسه و حوزه علمیه و نزد کدام استاد درس خواندهاند که برای خودشان این قبیل اقدامات سخیف را مجاز میدانند!
بعضی از کاربران، در تفسیر اقدام آن طلبه که در کنار خودروی پراید قدم میزد و منتظر بود برای خواندن عقد به او مراجعه شود نوشته اند: «منظورش خواندن صیغه عقد موقت برای دخترها و پسرها یا مردان متاهل است که در شناسنامه ثبت نمیشود و یک دفترچه به آنها میدهند که هتلها قبولش دارند.»
سؤال این است که این دفترچه را چه کسی اختراع کرده؟ چه کسی و چه نهادی به هتلها اجازه داده چنین دفترچهای را بپذیرند؟ کدام دستگاه مجاز بوده اجرای عقد بدون ثبت در شناسنامه را بلااشکال اعلام کند؟ و اصولاً این آقای طلبه چرا چنین شغلی را انتخاب کرده که مفهومی غیر از مجاز کردن فساد و ترویج فحشا و رسمیت بخشیدن به آلودگیهای اخلافی و بیبند و باریها ندارد؟
اینکه با سوز و گداز میگوئیم و مینویسیم «کارکرد روحانیت این نیست» برای این است که بخشی از روحانیت اکنون به چنین بیراههای میرود، بیراههای که هویت 1000 ساله این نهاد پرافتخار و هدایتگر را مخدوش کرده است. روحانیت در طول تاریخ هزار ساله خود، مظهر تقوا، پاکدامنی، هدایت، مبارزه با فساد، مقابله با ظلم و فدا کردن خود برای دستگیری از مردم و دور ساختن آنها از بیراههها بوده و در همین زمان معاصر، رهبری بزرگترین انقلاب دینی ظلم ستیزانه و عدالتخواهانه و فسادبرانداز را برعهده داشت و به برکت انفاس قدسیه امام خمینی و تلاش و مجاهدت یاران ایشان توانست رژیم ستم شاهی را که از طرف استعمارگران مأموریت داشت جامعه ایرانی را به فساد و تباهی و وابستگی بکشاند، این انقلاب را به پیروزی برساند و نظام جمهوری اسلامی را تأسیس نماید که اگر در مسیر تعیین شده در قانون اساسی حرکت کند مترقیترین نظام حکومتی در جهان امروز است. آنچه اکنون مایه تأسف است این است که این نهاد پرسابقه و پرافتخار امروز دچار کارکردی شده که آن سابقه پرافتخار را زیر سؤال میبرد و ضربات بزرگی به اعتقادات مردم وارد میکند.
شاید اگر از طلبههائی که مدیریت مسابقه سیب خوری را در ساحل دریای مازندران برعهده داشتند و آن طلبه که در جاده چالوس تابلوی اجرای عقد بدون ثبت در شناسنامه را بالا برده بود پرسیده شود چرا چنین میکنید؟ بگویند هدف ما عادی سازی روابط مردم با روحانیت و یا حل مشکلات شرعی آنها و جذب حداکثری است. و شاید این طلبههای جوان واقعاً هم چنین اعتقادی داشته باشند، ولی آیا نهاد روحانیت باید این چنین بیضابطه و بیدر و دروازه باشد که هر کس هر کاری به نظرش رسید انجام بدهد و هیچ نظارتی بر کار او نباشد؟!
بار دیگر از اعماق جان و در نهایت عذاب وجدان به خاطر مشاهده چنین کارکرد انحرافی که از بخشی از روحانیون مشاهده میشود، فریاد بر میآوریم کهای بزرگان حوزههای علمیه به داد برسید و روحانیت را از این بیضابطه عمل کردنها نجات دهید. بعضی از بزرگان علمای روحانی این روزها درباره عزاداریهای بیضابطه در محرم هشدار دادهاند ولی این هشدار اولاً باید وسیعتر و همه جانبه باشد و شامل کارکردهای غلط روحانیت نیز بشود و ثانیاً خود حضرات بزرگان باید برای ضمانت اجرائی هشدارهایشان تدبیری بیاندیشند.
مسیح مهاجری