کاتالونیایی ها و نغمه جدایی

کدخبر: ۱۸۴۷۸۱
در دنیای امروز ناسیونالیسم بسیار قوی است و هنر حکومت هایی که نمی خواهند در معرض فروپاشی و تجزیه قرار گیرند این است که حس تعلق را در تمام مناطق زنده نگاه دارند و گرنه ناسیونالیسم های خردتر سر بر می آورند.

به گزارش عصر ایران؛  بر پایه اعلام دولت محلی کاتالونیا «طبق نتایج اولیه همه پرسی دیروز 91 درصد از رای دهندگان به استقلال این منطقه از اسپانیا رأی داده اند».

از 2.26 میلیون نفر شرکت کننده تنها قریب 8 درصد به استقلال رای منفی دادند. این در حالی است که 5 میلیون نفر واجد شرایط رأی دادن بوده اند و بدین ترتیب میزان مشارکت از 50 درصد کمتر و حول و حوش 42 درصد بوده است.

با این همه «کارلس پیگدمونت» رئیس دولت کاتالونیا گفته است: در این روز بیم و امید، شهروندان کاتالونیا حق داشتن یک کشور مستقل و تشکیل جمهوری را به دست آوردند.

قرار است نتایج رای گیری را به پارلمان کاتالونیا بفرستند تا طبق قانون همه پرسی عمل کند. قانونی که اعلام استقلال توسط پارلمان کاتالونیا را پیش بینی کرده است. هر چند که دادگاه قانون اساسی همه پرسی را غیرقانونی اعلام کرده است.

موضع نخست وزیر اسپانیا هم جالب است که می  گوید در واقع هیچ رفراندومی برگزار نشد!

استدلال آقای راخوی این است که « مردم را فریب دادند اما بیش از نصف مردم در آن شرکت نکردند».

 این ادعا اما در حالی است که روشن نیست غیبت نصف جمعیت از روی میل و اختیار بوده یا دخالت پلیس - که صدها زخمی بر جای گذاشته- مانع مشارکت مردم شده است.

هر چند سرنوشت رفراندوم کاتالونیا از منظر اعلام جمهوری یا بسنده به این حد مشخص نیست اما تا همین جا چند نکته از آنها استنباط می شود:

نخست این که تصور غالب این است که استقلال خواهی یا جدایی طلبی از سر احساس تبعیض یا توسعه نیافتگی و نادیده انگاشته شدن است.

 این قضیه اما درباره کاتالونیا صادق نیست چون این سرزمین ثروتمندترین منطقه اسپانیاست و به گفته استقلال طلبان، آنان بار زیان اقتصادی را حمل می کنند و ریاضت های اقتصادی تحمیلی دولت مرکزی به دلیل بحران های سال 2010 و 2013، توسعه و پیشرفت این منطقه را در خطر انداخته است.

به بیان دیگر در اینجا قضیه معکوس شده است و شکایت نه از توسعه نیافتگی که احساس تفاخر بر دیگر مناطق است.

نکته دوم این است که در این رفراندوم تنها بحث جدایی مطرح نیست. جمهوری خواهی هم هست. نظام حکومتی اسپانیا سلطنتی است و کاتالونیایی ها که در زبان و نژاد متفاوت اند مایل اند در سیستم حکومتی هم متفاوت باشند و از این رو برای انگیزه بخشی بر جمهوری تأکید می ورزند.

با این نگاه استقلال خواهی این منطقه با مناطق دیگر در دنیا تفاوت دارد. تفاوت نخست در میزان توسعه یافتگی به نسبت دیگر مناطق بود که در کاتالونیا به عکس است و دومی نظام حکومتی است.

این گونه جدایی خواهی یادآور هرم مازلو است که مطابق آن نیازهای انسان پنج لایه دارد و از این رو با تأمین یکی دیگری خود را نشان می دهد و عبارت اند از نیازهای فیزیولوژیک، ایمنی و امنیت، اجتماعی ، احترام و خودشکوفایی.

انگار هر قدر هم نیازهای فیزیولوژیک و ایمنی و اجتماعی تأمین شود باز هم جای دو حلقه دیگر خالی است و انگار دولت مرکزی اسپانیا نتوانسته نیازهای مرتبط با احترام و خودشکوفایی را برآورده سازد.

ماجرای رفراندوم کاتالونیا و هم زمانی آن با کردستان عراق این پرسش را قابل طرح ساخته که اگر پشت هر استقلال طلبی توطئه ای نهفته و دستی در کار است پشت این قضیه کدام دست است؟

به لحاظ تبلیغات رسمی در ایران هم ظاهرا رویکرد تبلیغاتی هنوز مشخص نیست. چرا که از یک طرف این تمایل وجود دارد که دخالت در حوزه های رای گیری و ممانعت از مشارکت مردم به عنوان نقض حقوق بشر در اروپا و سندی بر رد مدعاهای دموکراسی تلقی شود و از جانب دیگر نگرانی از احساس دوگانگی در موضع گیری در قبال کردستان عراق و کاتالونیای اسپانیا وجود دارد.

این اتفاقات نشان می دهد ناسیونالیسم همچنان پر قدرت است و ناسیونالیسم های خُرد تر نیز می خواهند خود را نشان دهند. در آغاز دهه 90 و پس از فروپاشی اتحاد شوروی مجموعه مقالاتی درباره دلایل این رخداد در کتابی منتشر شد و پس از 26 سال بیش از هر مقاله دیگر آن کتاب نوشته مصطفی رحیمی در ذهن این نویسنده است که مهم ترین دلیل را ترجیح ناسیونالیسم بر سوسیالیسم دانست.

به این معنی که در تمام این سال ها حکومت شوروی یا از سوسیالیسم می گفت و ارزش های آن را می ستود یا از امپریالیسم و به نکوهش آن می پرداخت و آنچه مورد غفلت واقع  می شد ناسیونالیسم بود.

نتیجه این که در دنیای امروز ناسیونالیسم بسیار قوی است و هنر حکومت هایی که نمی خواهند در معرض فروپاشی و تجزیه یا تقسیم قرار گیرند این است که حس تعلق را در تمام مناطق زنده نگاه دارند و گرنه ناسیونالیسم های خردتر یا خُرده ناسیونالیسم های محلی سر بر می آورند.

یادمان باشد اسپانیایی ها فرهنگ خود را در نقاط مختلف دنیا تسری داده اند و در قاره آمریکا یا زبان اول مردمان است یا زبان دوم اما همین اسپانیا اکنون نمی داند با کاتالونیا چه کند.

خرده ناسیونالیسم یا ناسیونالیسم محلی گاه بر ناسیونالیسم کلان تر می چربد و این چالشی ظریف است که با رفتارهای زمخت حل نمی شود و ظرافت می طلبد.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید