عربستان چگونه در حیاط خلوت ایران، در حال انتقام گیری از تهران است؟
به گزارش «انتخاب»؛ هیچ کجای دنیا به اندازه تاجیکستان، در مورد ایران دچار توهم توطئه نشده است. اینها معتقدند، تاجیکستان به طور حتم طعمه ساده ای برای تهران است، کشوری که جزئی از آسیای مرکزی بوده، کوچک و فقیر است، و زبان و فرهنگ مشترکی با ایران دارد.
به دنبال تجزیه شوروی، تاجیکستان به مانند بسیاری از کشورهای این امپراتوری نابود شده، تن به جنگ شهری داد. ایران به پایان درگیری ها از طریق برگزاری مذاکره کمک کرد، مذاکره ای که منجر به توافق تقسیم قدرت بین امامعلی رحمان و گروه اصلی اپوزیسیون یعنی حزب نهضت اسلامی شد. البته با گذشت زمان، همانند دیکتاتورهای دیگر کشورهای آسیای مرکزی، رحمان تصمیم گرفت برای حفظ امنیت، به هیچ عنوان هیچگونه مخالفتی را تحمل نکند. بنابراین، زمانی که جایگاه سیاسی خود را محکم کرد، نقش خود را در توافق با اسلامیون انکار کرد، و موجب شد ممنوعیت رسمی فعالیت حزب نهضت اسلامی در سال 2015 به بالاترین حد خود برسد.
حکومت تاجیکستان ایران را متهم به تلاش برای جایگزینی این جمهوری سکولار با حکومت اسلامی اپوزیسیون این کشور می کنند. رهبران تاجیکستان قصد دارند خود را مشعل دار تمدن ایران پیش از اسلام معرفی کنند.
گاهی، این سوء ظن تاجیک ها را خود ایرانیان بیشتر تحریک می کنند. در سال 2015، در کنفرانس اسلامی که در تهران برگزار شد، تشریفات برای محی الدین کبیری، رئیس حزب نهضت اسلامی، همچون تشریفات نمایندگان دولتی کشور تاجیکستان بود. کبیری در تاجیکستان به اتهام تلاش برای سرنگونی دولت تحت تعقیب است.
جالب اینجاست که علاوه بر ایران، کبیری به کشورهای مختلفی چون آلمان، اتریش، ترکیه، مالزی و بروکسل به عنوان مرکز اتحادیه اروپا سفر کرده و ملاقات های سیاسی داشته است. با این وجود، تاجیکستان در یادداشتی رسمی، تنها برای اعتراض به ایران اقدام کرد. برای برجسته نمودن تهدید مورد فرض از جانب ایران، مقامات تاجیک حزب نهضت اسلامی را به ترویج رو به افزایش شیعه در تاجیکستان متهم نموده است، اتهامی نامعقولانه، با این فرض که تاجیکستان یک کشور سنی تبار است و حزب نهضت اسلامی یک گروه سنی در قالب اخوان المسلمین یا حزب حاکم ترکیه است. عجیب اینجاست که در سال های قبل، همان مقامات، حزب نهضت اسلامی را به پناه دادن به طرفداران وهابیون متهم کرده بودند.
با این حال، نه ایدئولوژی بلکه پول و ژئوپولتیک، محرک های اصلی مرافعه فعلی بین ایران و تاجیکستان است.
زمانی که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بود، او هر ساله ، خصوصا در مورد پروژه های انرژی و زیرساختی در کشور، با استفاده از پول نقد بسیار زیاد، با مقامات تاجیکستان دیدار می کرد. برخی گزارش ها حاکی از این است که بخشی از این مقدار پول به حلقه داخلی رئیس جمهور تاجیکستان رسیده است. اتفاقی نسبتا رایج در تمامی رژیم های فاسد آسیای مرکزی. در مقابل، روحانی، دیپلماسی خود را روی مذاکرات هسته ای با قدرت های جهانی و ورود مجدد ایران در اقتصاد جهانی متمرکز کرده است. او تنها یک بار در سال 2014 با مقامات تاجیکستان دیدار داشته و همان یک بار هم به خاطر نشست سازمان همکاری شانگهای بود. در مقایسه با عصر احمدی نژاد، با توجه به سیاست های مالی معقولانه تر دولت روحانی، تزریق پول نقد به تاجیکستان کاهش یافته است.
نقطه عطف دیگر در روابط دو جانبه، دارایی های ایران است که حدودا 2 میلیارد دلار ارزش دارد، و گفته می شود متعلق به بابک زنجانی است و در بانک ملی تاجیکستان بلوکه شده است. زنجانی در سال 2013 در ایران دستگیر شد و تهران از وی خواست تا پولی را که گفته می شود به طور غیرقانونی از وزارت نفت ایران دریافت کرده، برگرداند. دوشنبه به شدت این اتهامات را رد می کند و به درخواست های ایران پاسخی نمی دهد. بنابراین، به نظر می رسد بسیاری از مناقشات در زمینه پول، دلایل اصلی دشمنی ناگهانی تاجیکستان با ایران است.
عربستان سعودی، رقیب اصلی ایران، با درک حساسیت موضوع، پای خود را وارد زمین تاجیکستان کرده است. از تاجیکستان خواست تا به ائتلاف اسلامی علیه تروریست که در سال 2015 صورت گرفت، بپیوندد؛ ائتلافی که به طور عمد ایران را شامل نمی شد.
رئیس جمهور امامعلی رحمان، در مارس 2017 در ریاض و در یک "نشست اسلامی-عربی" همراه با رئیس جمهور ترامپ، و همراهی چندین تن از حکام مستبد حضور داشت.
تاجیکستان به خودی خود ارزش استراتژیکی بزرگی برای عربستان سعودی نداشت؛ اما اینکه ریاض یک کشور فارسی زبان را در حلقه خود داشته باشد، به طور نمادین اهمیت زیادی دارد. در عین حال، رحمان در تلاش برای گسترش روابط با ریاض است. در این زمینه، ترویج لفاظی ها و اعمال ضد ایرانی، روشی مطمئن برای جلب توجه بیشتر عربستان و پول خواهد بود.
تهران، معمولا اگر از جانب دولت های غربی متهم شود، بالافاصله آن را محکوم می کند؛ اما موضوع واقعا گیج کننده این است که در جهت فرونشاندن سیاست های خصومت آمیز از جانب یک بازیگر نسبتا ضعیف همچون تاجیکستان هیچ اقدامی نمی کند. شاید ایران قصد دارد مشکلات دوجانبه خود با تاجیکستان را به حال خود بگذارد تا به سازمان همکاری شانگهای بپیوندد. تاجیکستان عضو موسس سازمان همکاری شانگهای است. از زمانی که عضویت تاجیکستان توسط مجمع تایید شد، این کشور به لحاظ نظری می تواند پیوستن ایران به این سازمان را وتو کند. با این وجود، با حمایتی که ایران از جانب روسیه و چین دریافت می کند، این موضوع مانعی برای ایران محسوب نمی شود.