خشم روزنامه اسرائیلی از نقش سردار سلیمانی در تحولات اقلیم کردستان عراق
به گزارش «انتخاب»؛ به خاطر دارید که چطور چند روز قبل همه در مورد دونالد ترامپ ابراز نگرانی می کردند که توافق هسته ای ایران را از بین خواهد بود؟ خوب، او توافق را تأیید نکرد و ظاهرا مسیر را برای کنگره هموار کرد تا تحریم های جدیدی را بر ایران اعمال کند، تحریم هایی که به طور بالقوه باعث از بین رفتن توافق می شود. اما به نظر نمی رسد کنگره در اعلام تحریم های جدید، قادر به جذب رای سناتورهایی شود که اکثریت را تشکیل می دهند و در عین حال، دیگر کشورهایی که توافق ایران را امضا کرده اند. البته در این میان، ایرانی ها تا حد ممکن تلاش می کنند تا این توافق حفظ شود و به نظر می رسد، در این امر موفق بوده اند.
در همین حال، ایران، در عراق در حال پیشروی است. واحدهای ارتش عراق که تحت آموزش و حمایت دولت امریکا هستند، همراه با شبه نظامیان شیعه ای که توسط ایران حمایت می شوند، ، کردهای عراق را عقب راندند. بدون شک، کردستان عراق مهمترین عنصر حامی غرب در این کشور است.
تسلیم نیروهای کرد در کرکوک و همینطور در سنجاز به دنبال سفر قاسم سلیمانی به این منطقه در روز شنبه انجام شد. هر قول یا وعده ای که سلیمانی به یکی از احزاب اصلی کرد داده باشد، ظاهرا جواب داده و باعث شده که نیروهایشان از مواضعشان در اطراف کرکوک عقب بکشند.
منافع ایران کاملا مشخص است. کردستان عراق پایگاهی خواهد بود که اکر نیروهای کرد در حال جنگ با داعش در شرق سوریه، به آنها بپیوندند،امر موجب قطع مسیری خواهد شد که ایران در صدد ساخت هلال شیعی خود است.
البته، امریکا سرمایه گذاری بسیار زیادی در ارتش عراق دارد. ظرف یک دهه گذشته، امریکا با کمک هزاران مشاور ارتشی امریکا، میلیاردها دلار در جهت فراهم نمودن تسلیحات پیشرفته ای صرف کرده است که برای بازسازی ارتش عراق بکار رفته است.
مشاوره ی محتاطانه به دولت عراق برای مذاکره با کردها و دور نگه داشتن ارتش از منطقه کردستان عراق، امری کاملا طبیعی می توانست برای امریکا باشد. در عوض، واشنگتن -بدون نمایش قدرت در زمین عراق و خارج از صحنه- صرفا بیانیه ای صادر کرده تا طرفین را به مذاکره دعوت کند. نتیجه این شد که بار دیگر، متحد و حامی غرب و امریکا در منطقه مورد خیانت قرار گرفته و این امکان برای ایران فراهم شده تا جایگاه قوی تری به دست آورد.
حمایت از کردها و انجام اقدامات قاطعانه برای از بین بردن هلال شیعی تنها دو مورد از اقداماتی است که امریکا می تواند با قدرت بیشتری علیه تأثیر ایران در منطقه به بکار برد. در مقایسه با آتش افروزی ترامپ علیه توافق هسته ای، تمامی این اقدامات موثرترند و بحث برانگیزی کمتری را به دنبال دارند. دولت می تواند محدودیت های موثر بیشتری را بر ارتش عراق و لبنان که از امریکا کمک و سلاح دریافت می کنند، وارد کند تا اطمینان حاصل شود آنها به نمایندگان ایران مانند حزب الله در لبنان و شبه نظامیان حشد شعبی اجازه دسترسی به این تسلیحات را نمی دهند.
پیشنهاد دیگری که مطرح شده، این است که سپاه پاسداران انقلاب ایران، گروهی تروریست معرفی شود. چنین حرکتی محدودیت های شدیدی را بر اقدامات جهانی نیروی قدس وارد می کند و باعث می شود آسیب های مالی قابل توجهی بر آن وارد شود.
جریان دیگری که دولت آمریکا باید جدی بگیرد، بحث تعامل با روس ها درباره آینده سوریه است. دو سال قبل، وقتی روسیه ارتش خود را در سوریه مستقر کرد و موجب تقویت حکومت اسد شد و مناطق غیرنظامی که مقر گروه های شورشی بود را بمباران کرد، کشورهای دیگر سکوت اختیار کردند. اکنون بقای اسد تضمین شده است، اما دلیل ندارد که تهران حتما سهمی از این ماجرا داشته باشد. امتحانش ضرری ندارد اگر تلاشی شود تا این مهم بدست آید که چطور می توان پوتین را در مورد نقش ایران در آینده سوریه تحت تاثیر قرار داد.
با این حال این سوال به وجود می آید که استراتژی ضد ایرانی ترامپ که در مورد آن می شنویم، تا چه زمان ادامه خواهد داشت؟ اگر بخواهید جایگاه واقعی سیاست ترامپ را در مورد ایران متوجه شوید، کاری که باید انجام دهید این است که سیاست او نسبت به تهران را با سیاستش در مورد بهداشت و سلامت مقایسه کند. صبر کنید، او اصلا سیاستی در این زمینه ندارد، به جز اینکه می خواهد از لایحه حفاظت از بیماران و مراقبت مقرون به صرفه که توسط باراک اوباما تصویب شده، خلاص شود و آن را با هر لایحه دیگری جایگزین کند که نسنجیده و نامربوط است و می تواند کنگره را تحت فشار قرار دهد.
ترامپ نمی تواند به ایران بی توجه باشد. او شاید حتی نتواند این کشور را در نقشه پیدا کند، اما فقط می خواهد تمامی خاطره میراث اصلی رئیس جمهور پیش از خود را از بین ببرد؛ او می خواهد سیاست خارجی اوباما که تحولی تاریخی است، نابود کند.
در زمینه توافق هسته ای ایران، ترامپ حمایت بنیامین نتانیاهو و حامیان وی را در امریکا پشت سر خود قرلر دارد. آنها علاقه شدیدی به نابودی توافق هسته ای دارند. توافقی که هر چند معایب بسیاری دارد، اما به دلیل محدودیت هایی که بر پیشرفت هسته ای ایران وارد کرده است، تنها دستاورد دولت اوباما در خاورمیانه محسوب می شود.
کردهای رها شده در حال حاضر شاهد این امر است که ترامپ اهمیت چندانی به متحدانش ندارد و نگران محافظت از آنها در برابر ایران نیست. اما علاقه شدید او و نتانیاهو به از بین بردن توافق هسته ای اوباما، به ایران کمک کرده تا فرصت ارزشمندی را به دست آورد.