تاکتیک احمدینژاد در استفاده از فضای خالی سیاست
به گزارش ایسنا، احمد غلامی، سردبیر «شرق» در سرمقاله روز شنبه این روزنامه نوشت: «بیاعتبارترین جریان سیاسی کشور، حلقه احمدینژاد، مشایی و بقایی، این روزها بسیار فعالاند. آنان تلاش میکنند تا فضای سیاست داخلی را که به واسطه برجسته شدن مسائل منطقهای - جهانی تهی شده است، به دست گیرند. از آثار منفی مقابله رئیسجمهور آمریکا با توافق هستهای، تعطیلی سیاست داخلی و اخلال در روند اصلاحات است که ضلعی از آن دولت و ضلع دیگرش اصلاحطلباناند.
بیشک مواجهه ترامپ با توافق هستهای که دستاورد مهم دولت روحانی است، خواسته یا ناخواسته روحانی را رو در روی رئیسجمهور آمریکا قرار داده است. شاید بتوان گفت مواضع ترامپ، مواضع اکثر سیاستمداران آمریکا نیست و اتحاد و اتفاق نظری در این باره بین آنان وجود ندارد. هر چه دولت روحانی بیش از پیش به مصاف دولت آمریکا میرود، ناگزیر است در سیاست داخلی به اقتضای شرایط جهانی و منطقهای عقبنشینی کند و به تبع آن اصلاحطلبان نیز به حاشیه میروند. طبیعی است در این روند اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کند شده و تصمیمگیری در سیاست خارجی و مواجهه با مسائل منطقهای و جهانی و خطرات آن، در اولویت کار دولت قرار خواهد گرفت.
در این رو در رویی، فضایی خالی از سیاست به وجود میآید که رقبای دولت روحانی را وسوسه میکند تا از این فضا بهترین بهره را ببرند و به خلق سیاست بپردازند؛ سیاستی هر چند پوپولیستی و مبتذل. حضور بقایی با زنبیلی در دست در روز دادگاه و اعتراض خلاف واقع احمدینژاد درباره گذاشتن شرط برای پرداخت قیمت سهام عدالت از سوی مردم، نمونه بارز نمایش این سیاستهای پوپولیستی است که منجر به پُر شدن فضای سیاست خواهد شد؛ کاری که اصلاحطلبان به عنوان «روشنفکران دینی» در قبل و بعد از دوم خرداد ٧٦ انجام دادند. آنان در فضای تهی شده از روشنفکران مستقل و به حاشیه رانده شده، با خلق سیاست قدرت را به دست گرفتند.
اینک بقایی زنبیل به دست در کنار هجو مطالبات مردمی و مباحث حقوقی، به این شبهه دامن میزند که حلقه احمدینژاد از مصونیت سیاسی و قضائی برخوردار است و این تلقی ناخواسته در اذهان مردم به اقتدار این حلقه میانجامد. از این منظر، کار بقایی کار هوشمندانهای است که در صورت تداوم به ارتقای جایگاه سیاسی حلقه احمدینژاد و یارانش میانجامد و دیری نمیگذرد که این ضربالمثل درباره آنان مصداق عینی پیدا میکند: «آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است».
در همین زمینه، نامه احمدینژاد و دفاعش از بقایی که در ٩ بند خلاصه شده، بیش از آن که دفاع از یار غار باشد، حمله به نهادهای حقوقی است. احمدینژاد میداند با شرایط جدید منطقهای و جهانی، دست او برای مغالطه و معامله بازتر است؛ کاری که اگر صورت نگیرد فردایی برایش وجود نخواهد داشت. این روزها بهترین شرایط برای او است تا نگذارد باد فراموشی، او را از یادها ببرد. بیدلیل نیست که احمدینژاد سعی میکند از هر بهانهای برای حضور مکررش در رسانهها و اذهان عموم استفاده کند. دولت روحانی و اصلاحطلبان به دلیل جایگاه پوزیسیون خود، چارهای جز تبعیت از عقل ندارند. هر کار نابخردانهای به ضرر آنان و اصلاحات خواهد شد. دولت روحانی با دو راه متفاوت روبهرو است؛ هم باید مسائل جهانی را در اولویت قرار دهد و هم سیاست داخلی را رها نکند. در خمودگی و سرخوردگی مردم از سیاست داخلی، آینده دولت و اصلاحات از دست میرود و از این رو دولت روحانی ناگزیر است سیاست خارجی را به سیاست داخلی گره بزند و اهمیت آن را برای مردم تبیین کند.
در این مسیر است که مردم تصویری روشن از آینده به دست خواهند آورد. یکی از وظایف مهم دولت روحانی، برخورد واقعبینانه با دشمنان جهانی و منطقهای است. درشتنمایی بیش از حد و کوچکانگاری شعارگونه و عامدانه به ضرر دولت روحانی و اصلاحطلبان است. آن چه آینده اصلاحات را تضمین میکند، جلب مشارکت مردم برای حل بحرانهای جهانی و منطقهای است. اگر این کار به هر دلیل دور از دسترس باشد، حداقل باید تصویری روشن از شرایط ایران در مواجهه با قدرتهای بزرگ ارائه داد. الگوی دولت جنگ نشانگر آن است که هر قدر مردم صادقانه برای حل مسائل فراخوانده شوند، نتیجه به دستآمده از مقبولیت و مشروعیت بیشتری برخوردار است. تاریخ گواهی میدهد که قراردادهای تاریخی نافرجام و پرهزینه داخلی و خارجی، در غیاب مردم و در پس پرده به امضا رسیده است.»