واشنگتن در ریل خلع سلاح پیونگیانگ
به گزارش اقتصاد نیوز نیویورک تایمز در گزارشی به قلم «هلن کوپر» در 27 اکتبر 2017 مینویسد: «این سفر نشاندهنده تضاد و تناقض در دستگاه سیاست خارجی ترامپ بود: اینکه تمام گزینهها روی میز است اما در عمل هیچ گزینهای وجود ندارد چراکه در صورت وقوع هر جنگی شهر 10میلیونی سئول زیر آتش پیونگیانگ قرار خواهد گرفت و دولت ترامپ هیچ برنامهای - لااقل در سطح افکار عمومی- برای این موضوع ارائه نداده است.»
در این سفر، متیس به همراه همتای کرهجنوبی خود درست در نقطه مرزی چشم در چشم سربازان کرهشمالی دوخته و سپس خطاب به خبرنگاران گفت که کشورش «هرگز سلاح هستهای کرهشمالی را قبول نخواهد کرد.» به گزارش کوپر، در این سفر، «سونگ یونگ- مو»، وزیر دفاع کرهجنوبی، قصد داشت به متیس بفهماند که چگونه حمله به مراکز هستهای کرهشمالی میتواند موجب پاسخ تلافیجویانه این کشور شود. وزیر دفاع کرهجنوبی که چند موزاییک آن سوتر از مرز کرهشمالی ایستاده بود به همتای آمریکایی خود گفت: «حدود 21 گردان در مناطق مرزی دو کشور از سوی کرهشمالی مستقر شده است و هرگونه اقدام غیرمنتظرهای رگبار توپخانههای دوربرد را برای سئول به ارمغان خواهد آورد.» با این حال، این مقام کرهجنوبی تاکید کرد که واشنگتن و سئول باید «در لحظه شروع جنگ» توپخانه کرهشمالی را نابود کرده و از کار بیندازند. با وجود این، مقامهای آمریکایی میگویند حتی اگر توپخانه این کشور هم از گردونه خارج شود اما کرهشمالی دارای زرادخانه شیمیایی، بیولوژیک و هستهای است که قابلیت این کشور در جنگ متعارف را افزایش میدهد. این در حالی است که این کشور دارای تسلیحات هستهای هم هست.
نکته مهم در سفر متیس به منطقه غیرنظامی این است که او با هلیکوپتر خود 30 دقیقه بر فراز مناطق مسکونی، تپهها و ارتفاعات پرواز کرد؛ درحالیکه مدت زمان رسیدن از سئول به این منطقه آن هم با هلیکوپتر تنها 10 دقیقه بود. او اگر با ماشین و در ترافیک هم راه میپیمود کمتر از یک ساعت مسیر سئول تا این منطقه (DMZ) بود. کوپر در ادامه گزارش خود میافزاید: وزیر دفاع کرهجنوبی از متیس خواسته بود در هلیکوپتر لباس تیره نظامی بر تن کند اما وی چنین نکرد. کاپیتان جف دیویس، سخنگوی پنتاگون، میگوید: آقای متیس میداند که پست وزیر دفاع پست غیرنظامی است و چنین لباسی را به خواسته «سونگ» بر تن نکرد. متیس اعلام کرد: «هدف ما جنگ نیست بلکه عاریسازی کامل، تمامعیار و غیرقابل بازگشت شبهجزیره از تسلیحات هستهای است.»
متیس در این منطقه غیرنظامی کرهشمالی را «رژیمی سرکوبگر» نامید که «مردمانش را به اسارت گرفته و آزادی و رفاه و کرامتشان را از آنها دریغ کرده است.» قرار است ماه آینده ترامپ هم به شبهجزیره سفر کند اما معلوم نیست آیا او هم به منطقه غیرنظامی میان دو کره خواهد رفت یا خیر. این مکان نقطه توقف بسیاری از روسای جمهور آمریکا بوده است.
آیا لفاظی منجر به جنگ میشود؟یکی از ویژگیهای بارز دوران ترامپ در قیاس با دیگر ادوار تاریخ آمریکا لفاظیهای ترامپ در برابر مخالفان بهویژه در برابر دشمنان خارجی خود است. این لفاظی در مورد کرهشمالی و رهبر این کشور نمود ویژهای یافته است. حتی سفر متیس به منطقه غیرنظامی هم در زمره همین لفاظیها بود که در آن وی با شدیدترین الفاظ به کرهشمالی حمله کرد. «دانیل ال. دیویس»، سرهنگ سابق ارتش آمریکا، در تحلیلی در نشنال اینترست به نقل از «مایکل هرش» مینویسد: در سخنان ترامپ نوعی دیوانگی به چشم میخورد که توفانهای توییتری و توهینهای او به رهبر کرهشمالی نشانههایی از آن است. او مینویسد: «توییتهای خشمگینانه و توهینآمیز ترامپ نتیجه غرور آشکار اوست. شواهد نشان میدهد که ترامپ خود را ضد گلولهای میپندارد که تیری در او کارگر نمیشود و مرتکب هیچ خطایی نمیشود.» ترامپ نسبت به توهینهایی که به دیگران میکند بیاعتنا است و معتقد است کسی نمیتواند او را به زیر بکشد و آن اندک مخالفتهایی هم که با او میشد اکنون از میان رفته است. روحیه او «اختلاف بینداز و حکومت کن» است. او نه تنها رهبران خارجی بلکه شخصیتهای تلویزیونی، شهرداران، سناتورها، چهرههای ورزشی و مفسران را نیز بینصیب نگذاشته است.
این سرهنگ سابق بر این باور است که ترامپ فردی «بیدیسیپلین» و «کمخرد» است که نه تنها فاقد فلسفه یا جهانبینی است بلکه محرک او «احساسات متغیر و در لحظه» اوست. بنابراین، توهینهای او به رهبر کرهشمالی حل این معضل را بدون تقابل نظامی غیرممکن یا دشوار میسازد. آنچه ترامپ از درک آن عاجز است این است که به دلیل تصمیمات غلط یا ضعیف در سیاست خارجی که از سوی اسلافش اتخاذ شده، کیم به این نتیجه رسیده که نمیتواند به آمریکا اعتماد کند یا نمیتواند به توافقی دست یابد. در این صورت، تنها «دیپلماسی چالاک و زیرکانه» میتواند فرصت گریز از جنگ و بحران را به آمریکا بدهد. تهدیدات بیپشتوانه و ناخوشایند ترامپ و توهینهای او احتمال ورود آمریکا به جنگی غیرضروری را افزایش داده است. رهبر کرهشمالی دیده است که آمریکا در سال 2001 رژیم طالبان را سرنگون کرد؛ در سال 2003 عراق را ویران کرد و سپس با متلاشی کردن برنامه هستهای لیبی در سال 2003 زمینهساز فروپاشی قذافی شد.
سیاست «از این ستون به آن ستون فرج است» ترامپ باعث شده آمریکا نتواند یک دیپلماسی کارآمد را در پیش بگیرد. دیویس معتقد است ترامپ بر این باور است که او فردی شکستناپذیر است، کسی را یارای این نیست که او را مسوول اقداماتش سازد. بنابراین، دیسیپلین را محدودیتی غیرضروری فرض کرده و ترجیح میدهد سیاست خارجی را با اتکا به رویکرد دیوانهوار خود به پیش ببرد. «رابرت ای. کلی»، استادیار علوم سیاسی در دانشگاه پوسان در کرهجنوبی نیز معتقد است ترامپ همچنان با لفاظیهای آتشین چنین وانمود میکند که اکنون «آرامش پیش از توفان است.» او معتقد است این لفاظیها و سخن گفتن از حمله ریسک بزرگی است. نمیدانیم میزان آمادگی کرهشمالی برای واکنش متقابل چقدر است.
«کلی» معتقد است ما نمیدانیم میزان، شدت و وسعت پاسخ متقابل کرهشمالی چقدر است؛ آیا پاسخ حملهای متعارف است یا هستهای؟ حتی نحوه واکنش چین را هم نمیدانیم. «کلی» بر این باور است که کرهشمالی ممکن است از سپر انسانی استفاده کند و میزان تلفات غیرنظامی را بالا ببرد. او معتقد است یک دیدگاه در آمریکا این است که پیش از اینکه کره به توانمندی بیشتری دست یابد «همین الان» این کشور هدف قرار گیرد. حتی «کیم یونگ- سام»، رئیسجمهوری کرهجنوبی ابراز ندامت کرد که چرا در سال 1994 پیونگیانگ را هدف قرار نداد. با این حال، هرگونه حملهای در شرایط فعلی احتمالا پای چین، روسیه، ژاپن و کرهجنوبی را هم به جنگ باز میکند.
شاید برخی مقامهای آمریکایی مایل باشند از «دیگران» برای انجام حمله «کسب اجازه کنند» اما ترامپ چنین فردی نیست که از دیگران کسب اجازه کند. در ذهن ترامپ چنین میگذرد که از آنجا که کرهشمالی قادر به تهدید آمریکا و متحدان این کشور است، بنابراین ما کشوری قوی هستیم که میتوانیم از پس این کشور برآییم. با این حال، دلایل مشروعی هست که میتوان بر اساس آن رضایت متحدان برای حمله را به دست آورد. حقیقت این است که توانمندی کرهشمالی برای نابودی آمریکا کم است اما در مقابل، این کشور میتواند کرهجنوبی و ژاپن را نابود سازد.
در این صورت، تلفات غیرانسانی افزایش یافته و بازار اقتصادی منطقه ویران خواهد شد. اگر اقدامات آمریکا منجر به حمله هستهای به کرهجنوبی و ژاپن شود، یک شرمساری تاریخی برای آمریکا خواهد بود. بریتانیاییها در دوران جنگ سرد به این «نابودی بدون نیابت» لقب دادند. یعنی پیش از اینکه آمریکاییها وارد جنگ با کرهشمالی شوند، دو متحدشان نابود شدهاند. اگر آمریکا دست روی دست بگذارد و کرهشمالی همچنان بتازد اعتماد متحدان آمریکا به این کشور از میان رفته و این تصور پیش میآید که آمریکا استفاده ابزاری از متحدان خود میکند. همه چیز به «دهان» ترامپ بستگی دارد. اگر او در لفاظیهای خود جانب احتیاط را نگه ندارد، ممکن است آمریکا وارد گردابی شود که نتیجهاش روشن نیست.