پایان قصه رحمتی نزدیک است / کاپیتان نیم فصل می رود؟
شهروند در این باره می نویسد: شواهد و شایعات حکایت از یک اتفاق باورنکردنی برای هواداران باشگاه استقلال دارد. اینکه در آیندهای نزدیک این احتمال وجود دارد که برای داستان پرفرازونشیب سیدمهدی رحمتی در استقلال میتوان نقطه پایان گذاشت! رحمتی جایگاه خود را در ترکیب اصلی از دست داده و از وضعیتی که در تیم دارد، اصلا راضی نیست.
حسینیگلر جوان و کسی که نامش همیشه زیر سایه کاپیتان سالهای اخیر قرار داشت و همواره نفر دوم بود، نتیجه صبر و تلاش خود را دید و از اشتباهات رحمتی و حواشی اطراف او استفاده کرد و به گلر اول استقلال تبدیل شد. عملکرد نسبتا خوب در چند مسابقه هم خیلی سریع این دروازهبان را به تیمملی رساند. تنها چند روز بعد از اینکه وینفرد شفر در کنفرانس خبری بعد از دربی اعلام کرد، حسینیگلر آیندهدار خوبی است که باید توسط رسانهها و هواداران حمایت شود تا به تیمملی برسد! تمامی این اتفاقات به خوبی نشان میدهد که شاید نیمفصل پایان حضور آقای شماره یک در استقلال باشد اما چرا؟!
همیشه مقابل سرمربی
مهدی رحمتی معمولا با سرمربیان استقلال اختلاف پیدا میکند. او زمانی با قلعهنوعی ارتباط دوستانهای داشت اما روابط به مرور زمان به قدری سیاه شد که رحمتی مجبور شد به خاطر قلعهنوعی به پیکان برود و با این تیم سقوط، با لیگ دسته اول را تجربه کند. او بلافاصله بعد از جدایی امیر از استقلال با قراردادی سنگین از نظر مالی و سهساله به این تیم بازگشت. در سال اول بازگشت سیدمهدی به استقلال همه به یاد دارند که در بازی استقلال مقابل تراکتورسازی چه درگیری شدید و عجیبی بین قلعهنوعی و رحمتی در آزادی اتفاق افتاد. در آنسال روابط با پرویز مظلومی سرمربی وقت آبیپوشان هم خوب بود اما باز هم مسائلی به وجود آمد و رابطه خوب این دونفر هم تا حدودی شکرآب شد! به نظر میرسد از اتفاقات درون تیمی استقلال در آن فصل پرویز مظلومی دل پری دارد و بارها به صورت مستقیم هم از برخی مسائل عجیب و غریب که منجر به قهرماننشدن این تیم در لیگ برتر و جام حذفی شد، پرده برداشته بود.
رفاقت ظاهری با منصوریان
تیم پرطرفدار آبیپوش پایتخت فصل قبل هم شروع ناامیدکنندهای با منصوریان داشت. نتایج و اتفاقات درون تیمی به قدری ضعیف بود که کمکم منصوریان و رحمتی مقابل هم قرار گرفتند. بیشتر اختلاف رحمتی البته با دستیاران منصوریان بود که به سایر امور و مسائل تیم هم بسط پیدا کرد. هنوز هیچکسی فراموش نکرده که سال قبل هم رحمتی به نیمکت تبعید شد ولی بعد از ادامه نتایج ضعیف دوباره به دروازه تیم بازگشت. منتهی اختلافات تا جایی بالا گرفت که مهدی رحمتی یکبار اعلام کرد؛ رضایتنامهاش را بدهند و منصوریان هم گفت، اگر رحمتی رسما چنین درخواستی داشته باشد، رضایتنامه کاپیتان تیمش را صادر میکند. هرچند فصل قبل محرومیت استقلال از جذب بازیکن در نقل و انتقالات به صورت خودکار باعث آشتی رحمتی و منصوریان شد ولی رابطه این دونفر هیچوقت به معنای واقعی حسنه نشد.
میخکوب روی نیمکت
رحمتی امسال چندبار با محمد خرمگاه دستیار منصوریان اختلاف پیدا کرد و ادامه این روند بازهم این گلر را رودرروی منصوریان قرار داد. بعد از داستانهای جم و درگیری رحمتی و منصوریان و دستیارانش این بازیکن دوباره نیمکتنشین شد. سرمربی گزارش رفتارهای دروازهبان را به مدیریت ارایه داد و با تصمیم هیأتمدیره رحمتی به همراه جباری از حضور در تمرینات استقلال منع شدند. بعد از چند روز فاجعه برنامه نود و افشاگری استقلالیها علیه یکدیگر اتفاق افتاد و مهدی رحمتی به نوعی با افشاگری و واکنشهای خود تیر خلاص را به سرمربی زد و خودش را از ابهاماتی که به وجود آمده بود، مبرا کرد. منصوریان هم با ادامه نتایج ضعیف و شنیدن شعار «حیا کن، رها کن» از استقلال رفت و شفر آمد. با حضور مربی آلمانی هم اوضاع برای رحمتی تغییری نکرد و این بازیکن روی نیمکت میخکوب شد. قبل از آن هم مدیرعامل برایش خط و نشان کشیده بود که در استقلال نباید بازیکن سالاری وجود داشته باشد!
حواشی عجیب
مک درمورت از استقلال با یک پست اینستاگرامی عجیب علیه رحمتی و قدرتنمایی او در تیم جدا شد. این دروازهبان این روزها قبل از بازیهای استقلال حاضر نمیشود به همراه حسینیگلر ثابت گرم کند. آسیبهای چهره او به خاطر درگیری در بیمارستان یا گزیدهشدن توسط پشه سوژه محافل ورزشی شده است. برخیها درست یا غلط ادعا دارند که چند تن از بازیکنان استقلال از قدرت بیش از حد این گلر در تیم ناراضی هستند و تمام این موارد شایعات و بحثهایی است که در سالهای اخیر کنار نام مهدی رحمتی بوده است. بحثهایی که حتی باعث شد او مقابل کیروش بایستد و تیمملی را در اوج دوران فوتبالی برای همیشه از دست بدهد و مقابل بسیاری از مربیان خود بایستد. رحمتی بدون هیچ تردیدی نام بزرگی در استقلال دارد و از محبوبیت حیرتانگیزی در بین هواداران برخوردار است، اما شاید او نیاز جدی به تغییر داشته باشد. تغییری که باعث شود سرنوشت او مثل بسیاری دیگر از بزرگان فوتبال ایران که پایانی تلخ در دوران فوتبالی خود داشتند، دچار نشود.