انقلاب اول محمد بن سلمان در سرزمین شاهزادگان
به گزارش اقتصادنیوز ، «بکی آندرسون» در گزارش ۵ نوامبر خود در سیانان مینویسد: «لااقل ۳۸ مقام قبلی، فعلی و معاونان وزارتخانهها به اتهام فساد دستگیر شدند.» ظاهرا یکی از اهداف محمد بنسلمان این است که – همان طور که خودش در یک گردهمایی در ریاض اعلام کرد- عربستان را سریعتر در ریل اصلاحات قرار دهد تا به این ترتیب «ایدئولوژیهای افراطی» را سرکوب و «به نسخهای میانهروتر از اسلام» بازگردد.
کارشناسان این اقدام را «اصلاحات از بالا به پایین» نامیدهاند. «جان دفتریوس»، سردبیر بخش بازارهای نوظهور سیانان معتقد است:«برنامه ۲۰۳۰ اولین گام اصلاح بود؛ دومین گام اصلاحات اجتماعی، دادن اجازه به زنان برای رانندگی و حضور در استادیومها و گام سوم رویکرد تهاجمی او برای مبارزه با فساد بود.»
او میافزاید قیمتهای نفت بازی را عوض کرد و سعودیها فهمیدند که نمیتوانند مانند دهههای گذشته به تجارت نفت بپردازند. به همین دلیل، عربستان میخواهد شهرک تکنولوژی خود را با کمک شرکتهای اسرائیلی بسازد و به قول برخی کارشناسان «عربستان میخواهد مشروعیت سیاسی خود را با درآمد اقتصادی گره بزند، درآمد خود را متنوع کرده و کمتر به نفت و گاز وابسته باشد و از طریق آیتی درآمد کسب کند.» دفتریوس میگوید یکی از پیششرطهای متنوعسازی درآمدی، مبارزه جسورانه با فساد است. رویترز نیز در گزارش ۵ نوامبر خود به قلم «استفن کالین» از «رهبر آینده سعودی» سخن به میان میآورد که با «تقویت قدرت خود» با کمپین مبارزه با فساد بهدنبال «تصفیه» رقبای بالقوه و هموار کردن مسیر تاج و تخت برای خود است.
نیویورکتایمز در گزارشی مورخ ۵ نوامبر به قلم «بن هوبارد» از زاویهای دیگر اصلاحات در عربستان را نگریسته و مینویسد نهاد مذهبی عربستان قدرت فراوانی دارد و ضابطانش سربازان ریشویی هستند که بر رفتار عمومی اشراف دارند. شیوخ حاکم بر این تشکیلات کسانی هستند که خوب و بد جامعه را تعریف میکنند و با استفاده از پول نفت تفسیر خود از اسلام را به کرسی مینشانند. بنهوبارد مینویسد تغییراتی که محمد شروع کرده دامان تشکیلات مذهبی را هم گرفته است. این شاهزاده جوان با دستگیری روحانیون، محدود کردن گشت مذهبی و اقداماتی از این دست میکوشد تا فضا را برای تساهل مذهبی در عربستان آماده سازد. او معتقد است بخشی از این فشارهای داخلی در راستای محدود کردن قدرت تشکیلات دینی است. محمد میخواهد تشکیلات دینی را زیر نفوذ خود درآورده و ذیل تشکیلات سیاسی قرارش دهد. «دیوید کرکپاتریک» نیز در ۵ نوامبر در نیویورکتایمز نوشت که اساسا سیاستهای سلمان و پسرش نوعی گسست از پادشاهان پیشین عربستان است.