ایران و زلزله سیاسی عربستان
روزنامه شرق در سرمقاله ای به قلم نعمت احمدی حقوقدان، نوشته است: فقط چند ساعتی زمان لازم بود تا بعد از صدور فرمان ملک سلمان، پادشاه عربستان، مبنی بر تشکیل کمیته مبارزه با فساد اموال عمومی تحت سرپرستی و مدیریت فرزندش محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان، بزرگترین زلزله سیاسی در این کشور برپا شود و غروب پرخوف شنبه ١٣ آبان را برای عدهای رقم بزند.
ظاهرا از مدتها قبل ملک سلمان - لابد به اشاره پسرجوان ٣٢ساله خود- فهرستی از شاهزادگان و بزرگان عربستانی تهیه کرده بود که نیازی به تشکیل پرونده در کمیته مبارزه با فساد نباشد و با تخلیه یکی از هتلهای پنجستاره شهر ریاض، محلی برای نگهداری و از میدان بهدرکردن تعدادی از شاهزادگان، وزیران و مسئولان سابق و حال در نظر گرفته شود! عربستان دچار کهنسالی فرزندان ملک عبدالعزیز است که یکی بعد از دیگری بر تخت سلطنت جلوس میکنند؛ اما آخرین فرزند ملک عبدالعزیز یعنی ملک سلمان از کهنسالی و بیماری دیگر فرزندان عبدالعزیز سود برد و به تخت شاهی نشست.
اگر بیماری، شاهزاده مقرن را از رقابت رسیدن به تخت سلطنت دور نمیکرد، پازل سیاسی عربستان به شکل امروز نبود. ملک عبدالله برادر تنی خود شاهزاده مقرن را به ولیعهدی انتخاب کرد و چون نسل روبهزوال فرزندان بلافصل عبدالعزیز به پایان نزدیک بود، فرزند ارشد خود یعنی شاهزاده «منصور بنمقرن» در جایگاه ولیعهدی شاهزاده مقرن قرار گرفت. بیماری و سپس اجل، شاهزاده مقرن را از گردونه خارج کرد تا «سلمان» به جانشینی انتخاب شود.
این آخرین ورق از کتاب پرحجم فرزندان ملک عبدالعزیز است که بعد از مرگ او در دهه ٥٠ میلادی و براساس وصیتنامهاش به سلطنت رسیدند. وقتی ملک عبدالله درگذشت و ولیعهدش شاهزاده سلمان به سلطنت رسید، آفتاب رو به غروب فرزندان عبدالعزیز میرفت با انتخاب نسل دوم از وراث ملک عبدالعزیز صحنه تازهای در تاریخ عربستان بگشاید. شاهزاده محمد بن نایف، نوه عبدالعزیز، برای اولینبار به ولیعهدی انتخاب شد و چون بحران ولیعهدی به علت مرگ ولیعهدان، گریبانگیر تاج و تخت عربستان شده بود، ملک سلمان در ابتدا به قصد تقویت جانشینی خود، پست نایب ولیعهدی را ابداع کرد. سپس پسر جوان خود محمد را که در دهه سوم عمرش بود به جانشینی ولیعهد اول یعنی محمد بن نایف تعیین کرد؛ انتخابی که از همان آغاز نظر تحلیلگران اوضاع عربستان را به خود جلب کرد.
پست وزارت دفاع محمد بن سلمان، موقعیتی استثنائی برای او فراهم کرد تا بر قدرت و نفوذ خود بین نظامیان بیفزاید، اما شاهزاده متعب بن عبدالله، وزیر گارد ملی هم از قدرت و نفوذ بالایی بین نظامیان برخوردار بود. انتخابات آمریکا و پیروزی دونالد ترامپ فرصت مغتنمی بود که نایب ولیعهد عربستان پشتوانه قدرتمندی برای خود دستوپا کند. شاهزاده محمد بن نایف که ولیعهدی او از سوی نایب ولیعهد تصاحب شده بود، کمکم در پهنه سیاسی عربستان رنگ باخت و ناگهان به حکم ملک سلمان کنار گذاشته شد.
سپس نایب ولیعهد، یعنی محمد بن سلمان، بهعنوان ولیعهد از شاهزادگان و بزرگان عربستانی بیعت گرفت. رفتوآمد مقامهای آمریکائی به عربستان بهویژه اولین سفر خارجی رئیسجمهور جدید آمریکا به میزبانی محمد بن سلمان و حضور خانواده دونالد ترامپ در عربستان، باعث زدوبندهای پشت پردهای شد که آثار آن را اکنون شاهدیم؛ تشکیل کمیته مبارزه با فساد! در عربستانی که همه فعالیتهای اقتصادی حول محور فرزندان و نوادگان عبدالعزیز میچرخد و کمتر طرحی دیده میشود که یکی از صدها شاهزاده عربستانی شریک آن نباشد، این کمیته به طنزی تلخ میماند که زیر لوای مبارزه با فساد، فهرستی از شاهزادگان، وزیران و مسئولان عربستانی از صحنه حذف شوند.
١-ولیدبن طلال: شاهزاد پرحاشیهای با ثروت افسانهای که از سالها قبل با دونالد ترامپ در محاکم آمریکا دعاوی مالی داشته و دارد. حذف او از سیمای اقتصادی عربستان کمکی است به امپراطوری مالی دونالد ترامپ!
٢- شاهزاده متعب بن عبدالله: قدرتمندترین فرد از خاندان عبدالعزیز بعد از پادشاه که با مدیریت خاص خود توانست از مجموعه گارد ملی عربستان نیرویی پرقدرت بسازد. وی فرزند ارشد شاه سابق ملک عبدالله است. حذف او از عرصه قدرت، محمد بن سلمان را از یک مخالف بالقوه که نفوذ بالایی در ارتش داشت راحت کرده است. جای وی را یکی از نزدیکان محمد بن سلمان یعنی خالد بن عیاف گرفته است. کارشناسان، حذف متعب بن عبدالله را که آخرین خاکریز واقعی جبهه جنگ علیه محمد بن سلمان بود، علت اصلی تشکیل کمیته مبارزه با مفاسد اموال عمومی میدانند. ٣-سرلشکر عبدالله سلطان: فرمانده کل نیروی دریایی عربستان که به جایش فهد الفصیلی منصوب شد تا آخرین امید شاهزاده متعب بن عبدالله هم که دوستی نزدیکی با سرلشکر عبدالله سلطان داشت بر باد برود.
غیر از این افراد کلیدی، نامهای آشنای دیگری مانند خالد تویجری، رئیس دادگاه سلطنتی عربستان و نیز عادل فقیه، وزیر بهداشت عربستان و شهردار سابق جده به چشم میخورد. رونق جده مدیون مدیریت عادل فقیه است. از میان رؤسای رسانهای عربستان هم نام ولید ابراهیم، رئیس مرکز رسانهای خاورمیانه «mbc»، به چشم میخورد. همزمان با صدور دستور بازداشت گسترده شاهزادگان و مسئولان عربستانی از سوی کمیته مبارزه با فساد اموال عمومی، دستوری مبنی بر تعطیلی فرودگاه اختصاصی شاهزادگان هم صادر شد.
اکثر شاهزادگان عربستانی جتهای اختصاصی دارند و چون امکان فرار آنان میرفت، این فرودگاه اختصاصی هم بسته شد. سقوط هلیکوپتر شاهزاده منصور بن مقرن همراه عدهای از شاهزادگان و مسئولان که تا نوشتن این مطلب نامی از همراهان منصور برده نشده، این ظن را قوی کرده است که عدهای از مظنونان از هلیکوپتر برای فرار از عربستان استفاده خواهند کرد و سقوط یا ساقطشدن هلیکوپتر شاهزاده منصور بن مقرن نمیتواند حادثهای عادی باشد. نگارنده معتقد است تهیه فهرست حذف شاهزادگان و مسئولان عربستانی با اطلاع دونالد ترامپ انجام شده یا حداقل موافقت او را گرفته شده است. نشانه قوی آن سکوت مقامات آمریکایی نسبت به حوادث عربستان و مهمتر از همه حضور داماد دونالد ترامپ در ریاض و پرواز او چندساعتی قبل از فرمان بازداشتهای گسترده است.
حال پرسش این است؛ ملک سلمان طراح چه پروژهای است؟ یا بهتر بگوییم محمدبن سلمان چه طرحی را دنبال میکند؟ باید چشمانتظار بود که ملک سلمان تاجوتخت را به فرزندش واگذارد و از نفوذ خود بر باقیمانده خاندان سعودی برای تقویت پایههای سلطنت پسرش استفاده کند. آسمان خاورمیانه؛ از لبنان تا یمن، از سوریه تا عراق و قطر آبستن حوادثی است که باید آگاهانه به رصد آن پرداخت تا امواج توفان بهپاشده، آسمان ایران را مهآلود نکند.