جورچین عربستان برای به جنگ کشاندن اسرائیل و لبنان
قاسم عزالدین نویسنده این مطلب در المیادین نوشت: به احتمال زیاد تنش های عربستان در کوبیدن طبل جنگ علیه لبنان، نیروهای مقاومت و ایران؛ فراهم کردن زمینه ای برای سرعت بخشیدن به اقدامات خصمانه اسرائیل با حمایت رئیس جمهوری آمریکا بود.
اما شرایط و بسیاری از طرف ها مانع از ورود عربستان و اسرائیل به جنگ شدند که از همه مهمتر نقش حیاتی مقاومت در گفتمان سیاسی و توانایی در پاسخ دادن به وضعیت موجود بود.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص درشماره روز شنبه هفته جاری در این باره نوشت: عربستان که بر طبل جنگ علیه لبنان و مقاومت و ایران می کوبد تلاش می کند اسرائیل را به کاری کثیف بکشاند.
روزنامه نیویورک تایمز نیز درهمان روز نوشت: عربستان از اسرائیل خواسته به لبنان حمله کند.
دانیل شاپرو سفیر سابق رژیم صهیونیستی در آمریکا و کارشناس مرکز مطالعات امنیت ملی اسرائیل هم می گوید، عربستان و اسرائیل تلاش می کنند برای اهدافشان به ایران و حزب الله حمله کنند اما هر دو آنها این مسیر را با تناقض ها و مهارت ها به سرعت می پیمایند.
شاپرو می گوید، روشن است که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان صبرش تمام شده و در همین حال اسرائیل در محاسبات خود به دنبال فرصت هایی است که اگر این جنگ تضمینی برای پیروزی روشن، قاطع و سریع اش نباشد می تواند موجودیتش را تهدید کند. و به نظر نمی رسد که این مسایل در آینده به خصوص با پایان یافتن قدرت داعش در سوریه و عراق و بررسی های بین المللی و منطقه ای در نقشه آینده منطقه، قابل پیش بینی باشد.
رویکرد عربستان در وادار کردن اسرائیل به جنگ علیه لبنان و به تعبیر عوفر زالزلرگ 'Ofer Zauzlerg ' حتی تا آخرین سرباز اسرائیلی'، موجب واکنش هایی در اسرائیل شده که از جمله آن اظهارات آموس هارئیل مفسر امور نظامی در روزنامه هاآرتص است.
شاپرو در واشنگتن پست توضیح می دهد که حذف حریری جرقه ای است که موجب واکنش اسرائیل و تحریک به جنگ می شود.
به نظر می رسد محمد بن سلمان صبرش در باره یمن هم تمام شده چرا که ریاض بیش از پیش در این جنگ غرق شده است و ولیعهد عربستان به گفته مطبوعات غرب بعد از لیله الخناجر (شب خنجرها- زمانی که شاهزاده های سعودی به اتهام فساد بازداشت شدند) به احتمال وقوع بحران داخلی می اندیشد.
به تعبیر سعودی ها، اسرائیل و دونالد ترامپ (رئیس جمهوری آمریکا) و بر اساس گزارش های سازمان های بشر دوستانه ریسمان یمن و همچنین دست های ایران در کشورهای عربی بر گلوی حاکمان سعودی در جنگ نسل کشی در این کشور قرار گرفته است.
درهمین راستا جرد کوشنر داماد ترامپ و صاحب 'معامله قرن' نقش کلیدی در درخواست برای هماهنگی و همکاری نزدیک و تفاهم کامل با دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی ایفا می کند .
رابرت مالی در نشریه دی اتلانتیک، و توماس فریدمن در روزنامه نیویورک تایمز و در روزنامه 'بیزینس انشایدر' به این نکته اشاره کرده و نوشتند، کوشنر به همین منظور گروهی از مشاوران و مجموعه ای از گروه های لابی و دفاتر کار شناسی آمریکایی و اروپایی را در اطراف بن سلمان جمع کرده تا آنان زمینه را برای حل مشکلاتی که ولیعهد عربستان در باره جنگ اسرائیل به آن می اندیشد، آسان کنند.
به تعبیر جرج بوش پسر (رئیس جمهوری اسبق آمریکا) در یورش به عراق، شاید این گروه کارشناسان در کسب و کار مشاوره ای خود طرح ادعایی حمله نظامی اسرائیل و غلبه بر حزب الله و بازگشت لبنان به قرون وسطی را القا می کنند.
در دو روز گذشته روشن شد که اسرائیل حداقل در این مقطع زمانی آماده جنگ نیست و بر اساس محاسباتش، آینده قابل پیش بینی نیست و نمی تواند به خواسته های مورد نظرش برسد.
در این دو روز همچنین مشخص شد که افکار بن سلمان از گروه مشاوران غربی که طمع به ثروت های عربستان دارند، فراتر نمی رود. مشاورانی که اغلب آنان همزمان مشاوران و کارشناسان شرکت های آمریکایی و اروپایی هستند.
همچنین نشان داد که حاکمان عربستان اسیر رویاها و تصورات خود بدون مدرکی در دست هستند.
به نظر می رسد عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر خبر ندارد که عربستان در لبه پرتگاه قرار دارد چرا که به سرعت اعلام کرد به طور جدی با افزایش تندروی علیه ایران و حزب الله مخالف است.
به گفته برخی آگاهان، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین هم به ریاض فراخوانده شد تا مانع از پیوستن نیروهای فعال جنبش فتح به تیپ های مقاومت شود.
شاید توانایی عباس در لبنان بیش از توانایی وی در قطع رابطه با حماس باشد چرا که رابطه حماس با تهران عربستان را نگران می کند.
میشل عون رئیس جمهوری لبنان که اولین شوک را با مهارت از بین برد درها را به روی اتحادیه اروپا و وزارت خارجه آمریکا و وزارت دفاع این کشور و همچنین تحرکات رئیس جمهوری فرانسه و بیانیه کاخ سفید باز کرد.
اما خونسردی سید حسن نصرالله و عقلانیت وی در ترسیم کلی لحظه سردرگمی شاید به این معنی است که مقاومت به تکیه گاه قوی بازدارندگی تکیه کرده است.
شاید عربستان هنوز هم از طریق اتخاذ تصمیم در اتحادیه عرب و حمله به شورای امنیت می تواند به شکل های دیگری از تندروی علیه لبنان و نیروهای مقاومت و ایران امیدوار باشد همان طور که در گذشته نیز دشمنی علیه لیبی و یمن را هموار کرد اما آنها ممکن است متوجه شوند که برافروختن کبریت بار دیگر شعله را برافروخته می کند.