پرسه شبانه دزدها در مناطق زلزله زده کرمانشاه
«خانههای ویرانشده زلزلهزدگان حالا محلی برای جولان تبهکارانی شده است که با سوءاستفاده از شرایط ناایمن منطقه دست به سرقتهای شبانه میزنند. آوارگان زلزله ٧.٣ ریشتری کرمانشاه هنوز بحران این حادثه دلخراش را پشت سر نگذاشتهاند که باید از سارقان شبرو هم هراس به دل داشته باشند؛ سارقانی که از شهرهای مختلف به سمت آوار خانههای مردم مصیبتزده کوچ کردهاند و حتی به اموال مردگان هم رحم نکردهاند. یخچال و اسباب خانه و طلا برایشان تفاوتی ندارد؛ هر چه در دسترس باشد با خود میبرند. این در حالی است که در این روزهای سخت ٦٠ تیم عملیاتی پلیس در شهرستانهای سرپل ذهاب و دیگر مناطق زلزلهزده مستقر شده و تاکنون ١٠٠ مظنون به سرقت از مناطق زلزلهزده دستگیر شدهاند. پلیس از شهروندان و افراد خیّری که قصد کمک به مردم زلزلهزده را دارند، خواست کمکهای اهدایی خود را به ستادهای هلالاحمر تحویل بدهند تا مانع سوءاستفاده افراد فرصتطلب از این موقعیت شوند.
از همان روز اول مسئولیت امنیت و امدادرسانی به زلزلهزدگان در شهر سر پل ذهاب بر عهده ارتش قرار گرفت؛ به خصوص در خرابیهای مسکن مهر که کار امدادرسانی به ساکنان آن به نیروهای ارتش محول شد. نگهبانی و محافظت از اموال ساکنان این ساختمانها، کمک به خارج کردن اسباب و وسایل باقیمانده و انتقال به نقاط امن از جمله اقداماتی بود که از سوی نیروهای ارتشی انجام شد. اقداماتی که به گفته سرهنگ غلامعلی امیریان، فرمانده تیپ ١٨١ ارتش همان ساعات اولیه زلزله با همه توان و استعداد ارتش آغاز شد.
او به «شهروند» میگوید: «ما پس از اطمینان از استحکام خانههای سازمانی و ساختمانهای نظامی نیروها را به سر پل اعزام کردیم. نیروهای وظیفه و کادری همه در کنار هم از ساعت ١١شبی که زلزله آمد، کار امدادرسانی را آغاز کردند. پس از خارجکردن اجساد و افراد گرفتار در زیر آوار، برای محافظت از اموال مردم اقدامات لازم انجام شد؛ به طوری که نیروهای ما به خصوص در مسکن مهر به طور شبانهروزی کشیک دادند و سعی کردند تا حد امکان از سرقت اموال زلزلهزدگان جلوگیری کنند. از صبح دوشنبه هم کار خارج کردن اموال باقیمانده مردم از ساختمانها آغاز شد. با وجود خطرات احتمالی نیروهای کادری و وظیفه ما پس از ورود به ساختمانها، وسایل سالم و ارزشمند مردم را از خانههایشان خارج کردند؛ البته هنوز مقداری از وسایل در خانههای مسکن مهر وجود دارد که خود ساکنان با استقرار در نزدیکی منازل خود از آنها حفاظت میکنند.»
نظارت ٦٠ تیم عملیاتی پلیس در مناطق آسیبدیده
این در حالی است که پلیس از دستگیری سارقان اموال زلزلهزدگان مردم خبر میدهد. سارقانی که قصد داشتند اموال مردم زلزلهزده و کمکهای مردمی را به خارج از مناطق زلزلهزده منتقل کنند. این خبر را سردار منفرد، جانشین پلیس آگاهی ناجا اعلام کرد. به گفته او حجم زیادی از اموال کشفشده به مالباختهها برگردانده و بخشی از کمکهای مردمی کشفشده به ستادهای هلالاحمر تحویل داده شد و همه متهمان دستگیرشده نیز به مراجع قضائی معرفی و پس از سیر مراحل قضائی برای تشکیل پرونده تحویل زندان شدند.
جانشین پلیس آگاهی ناجا با اشاره به اقدامات پلیس گفت: «پس از وقوع زلزله تیمهای پلیس آگاهی بالغ بر ٦٠ تیم عملیاتی در قالب گشتزنی، چهرهزنی و تیمهای دیویآی (بررسی اجساد قربانیان حوادث)، تحقیق و بازجویی و نیز بدرقه متهمان در شهرستانهای سر پل ذهاب و دیگر مناطق زلزلهزده مستقر شدند. اولویت اصلی پلیس آگاهی جلوگیری از وقوع سرقت بود. گشتزنی در نقاط آسیبدیده و سایر مناطقی که احتمال بروز سرقت بود، موجب شده است هیچ گونه مورد حادی در این زمینه وجود نداشته باشد.»
این مقام ارشد انتظامی با تأکید بر این که هر گونه جابهجایی و خروج اموال و اثاثیه صرفا با داشتن مجوز از کلانتری و پاسگاهها مقدور است، دراینباره گفت: «همکاران ما در ورودی و خروجی مناطق زلزلهزده از هر گونه جابهجایی اموال و حتی کمکهای مردمی که بخواهند از مسیر این مناطق به خارج آن انتقال داده شوند، ممانعت میکنند. پلیس همچنان از حضور افراد غیر بومی در محلهای حادثه دیده جلوگیری میکند.»
همچنین فرمانده انتظامی استان کرمانشاه از فعال شدن ٢٥ ایستگاه پلیس و ١٢٠ گشت خودرویی و موتوری از صبح دیروز در شهر سرپل ذهاب خبر میدهد. به گفته سردار منوچهر اماناللهی از همان لحظات اولیه پس از زلزله حدود ١٠هزار نیروی انتظامی، یگان ویژه، مرزبانی و نیروی کمکی از سایر استانها در مناطق زلزلهزده به کار گرفته شدند. او با اشاره به برخی ناامنیهای روزهای نخستین وقوع زلزله گفت: «در روزهای اول معدود افرادی به دلیل نابسامانی در توزیع اقلام کمکی عجله کرده و زودتر در محورها اقلام مورد نیاز را برمیداشتند و استفاده میکردند که طی روزهای گذشته ١٠٠ نفر مظنون به سرقت از مناطق زلزلهزده دستگیر شدند.»
او ادامه داد: «در حال حاضر پلیس آگاهی به دقت ورودی و خروجی شهرها را رصد کرده و محمولههای امدادی که خارج از عرف بوده و مقدار قابل توجهی است و قصد خروج از مناطق زلزلهزده را دارد، توقیف کرده و تحویل نیروهای هلالاحمر میدهد.»
دزدی در شرایط بحران
حبیب کریمی یکی از ساکنان سر پل ذهاب است. یکی از همانها که زلزله خانه و زندگیاش را ویران کرد و الان چند روز است که همراه خانوادهاش در چادر زندگی میکند. اما او از همان دقایق پس از زمینلرزه وقتی دید خانههای محله وحدت خراب شده و در آن هرجومرج و نابسامانی کسی به فکر حفاظت از اموال ساکنان محل نیست، خودش دست به کار شد و با جوانان محل گروهی را برای مراقبت از خانههای مردم تشکیل داد: «از همان شبی که زمینلرزه آمد، خانههای زیادی ویران شد، دیوارهای خانهها فروریخت. خیلیها بیپناه شدند، همه فکر نجات جانشان بودند اما من چون خیالم از سلامت اعضای خانوادهام راحت بود، به این فکر افتادم که در این ظلمات و بیپناهی هر اتفاقی ممکن است رخ دهد، به همین دلیل چادرمان را سر کوچه به پا کردیم.»
الان حبیب و ٦ نفر دیگر از ساکنان محله پلسنگی تازهآباد سرپل ذهاب ٩شب است که امنیت محله را به دست گرفتهاند تا وسایل و اموال همسایههای زلزلهزده بیشتر از این آسیب نبیند: «در این مدت چند سارق را هم شناسایی و دستگیر کردیم. دو نفر از آنها سابقهدار و از افراد شرور و بدنام سر پل هستند. کسی که در این شرایط به سراغ دزدی میرود از انسانیت بویی نبرده اما چه میشود کرد؟ آدم بد همه جا پیدا میشود. یکی از آنها یک تلویزیون از خانه برداشته بود و آن یکی جارو برقی. اینها را از خانه حسام برداشته بودند. خانه حسام آخر کوچه است. او بعد از زلزله همراه خانوادهاش به خانه پدرزنش به اسلامآباد رفت و باقیمانده زندگیاش را به من سپرد.»
با این حال چند نفری موفق شدند تا از دست نگهبانهای محله فرار کنند. حبیب میگوید که آنها با ماشین برای سرقت به آنجا آمده بودند اما پلاک آنها ربطی به اطراف پل ذهاب نداشت.
شیفت دهیم
جعفر یکی دیگر از ساکنان این محل است که برای کمک به خانه پدرش در نزدیکی مسکن مهر سر پل رفته است. او هم تجربههایی از دستگیری و فراری دادن سارقان دارد. محله خانه پدری او چند مغازه لوازم خانگی دارد که زلزله قسمتی از دیوارهای آنها را خراب کرده است. درِ مغازهها قفل است و به ظاهر مشکلی ندارد اما دیوارهای پشتی مغازهها خراب شده و هر کسی میتواند به راحتی وارد این مغازهها شود: «شب دوم زلزله بود که من متوجه وضع مغازهها شدم؛ آن موقع هیچ جای شهر برق نداشت، چیزی شبیه سایه دیدم که نزدیک مغازهها تکان میخورد. وقتی نزدیک شدم، دیدم که چند نفری سعی دارند یک یخچال را از آنجا خارج کنند. وقتی من را دیدند به سرعت پا به فرار گذاشتند.»
بعد از این حادثه جعفر چند نفر از اهالی آن محل را مامور حفاظت از این مغازه کرد. آنها حدود ١٥نفری میشوند، که با چوب و چاقو در گروههای سهنفره شیفت میدهند. تا الان کسی را دستگیر نکردهاند اما ماموران به آنها گفتهاند تا به هر کسی مشکوک شدند به پلیس اطلاع دهند یا خودشان آنها را دستگیر کرده و به پاسگاه ببرند.
طلاهایمان را بردند
محمد آزادی ساکن محله میدان امام است. زلزله خانه او را هم ویران کرده است. در این زلزله کسی از اعضای خانوادهاش آسیب ندیده، اما چند سارق مقداری طلا و ساعت از خانهاش به سرقت بردهاند. محمد درست نمیداند که چه زمانی این اتفاق افتاده و الان باید چکار کند: «شب دوم بود که زنم سراغ طلاهایش را گرفت، تازه آن موقع بود که من یادم افتاد اموال باارزشم جامانده. به سرعت خودم را به خانه رساندم اما دیر رسیدیم، دزد همان باقیمانده زندگی را هم با خود برده بود.»
دزدان آن شب چند النگو، دو انگشتر و گوشوارههای زن محمد را سرقت کردند. آنها حتی به ساعت مچی او هم رحم نکردند. ساعتی که یادگاری برادر محمد بود. «وقتی متوجه شدم که این وسایلم به سرقت رفته، به سراغ پاسگاه رفتم اما کسی جواب درستی به من نداد. گفتند شرایط بحرانی است و چند روز بعد برای شکایت مراجعه کنم. از آن روز به بعد، من هم چادر را روبهروی خانه به پا کردم.»
تاریکی شب و تبهکاری
با گذشت بیش از یک هفته از زلزله هنوز خیلی از کوچهها و خیابانهای فرعی سر پل برق ندارد و همین باعث شده تا مردم بیشتر نگران مال و اموال خود باشند. جواد که یکی از معتمدان محله پشت پارک است، اینها را به «شهروند» میگوید: «تعداد ماموران پلیس کم است. آنها هم خسته میشوند. اینجا خرابیها زیاد است. در هر کوچه و خیابانی خانههای زیادی ویران شده، پلیس بیشتر در خیابانهای اصلی است. آن قدر هم نیرو ندارند که در هر کوچهای یک مامور از خانهها حفاظت کند.»
بیشتر این سرقتها شبها انجام میشود. هوا که تاریک میشود، برق هم که نیست، چشم، چشم را نمیبیند. همین چند شب پیش یخچال و گاز یکی از همسایههای جواد را دزدیدند: «بیچاره همه زندگیاش که ویران شده بود. کمی از اسباب و لوازمش که سالم مانده بود را با ماشین به خانه یکی از اقوامش در قصرشیرین برد. یک وانت گرفته بود، هر آن چه مانده بود را بار زد، جا برای لوازم آشپزخانه نداشت. قرار بود دوباره برگردد و بقیه وسایلش را ببرد اما نمیدانم چه شد که آن شب برنگشت، اینجا هم هر کسی درگیر مشکلات خودش است. ما دیروز فهمیدیم که از خانه او سرقت شده. دزدها یخچال سایدش را با یک اجاق گاز سرقت کردند. بنده خدا نمیداند به کجا شکایت کند.»
سرقت طلا از یک جسد
محمد سهرابی، ٥٧ساله یکی از اهالی ساکن ساختمانهای مسکن مهر است. او که یکی از اقوامش را در زلزله از دست داده است، در این رابطه به خبرنگار «شهروند» میگوید: «من ساکن طبقه پنجم یکی از ساختمانهای مسکن مهر هستم. سه روز بعد از وقوع زلزله بود که همسایهمان به من گفت طلاهایش را از داخل خانه دزدیدهاند. از آنجا که ساختمانمان تخریب شده و هیچ در و پیکری ندارد، کار سارقان راحتتر شده است. همسایهمان فقط چند دقیقه تا خانه اقوامش رفت که وسایلش را آنجا بگذارد ولی وقتی برگشت طلاهایش سرجایشان نبود. مردم در این مناطق دیدهاند که سارقان با خودروهایی که مشخص است از شهرهای دیگر است، به این جا میآیند و سرقت میکنند. یکی از استوارهای کلانتری این محل به خود من گفت که سارقان طلاهای زنی را که زیر آوار بوده و جان باخته است، از دستانش درآورده و سرقت کردهاند. یعنی سارقان به یک مرده هم رحم نکردهاند. از آنجا که ساختمانهای ما در خیابانهای اصلی شهر نیست، برای همین امنیت به نسبت خیابانهای اصلی کمتر است؛ چرا که نیروهای ارتش و یگان ویژه بیشترشان در خیابانهای اصلی شهر مستقر هستند. البته نیروهای ارتش در محلههای ما هم مستقر هستند و نظارت دارند ولی باز هم نمیشود همه جا را کنترل کرد. این روزها به دلیل وضع نابهسامان اینجا، سارقان کارشان آسان شده و به راحتی وارد خانههای میشوند و دست به سرقت میزنند.»
هلال احمر هدف سارقان
حادثه مشابه دیگری هم برای دو نفر از امدادگران هلالاحمر پیش آمده است. روزهای نخست پس از زلزله بود که چند فرد ناشناس به یکی از چادرها هلالاحمر در منطقه ثلاث حمله کردند و همه وسایل آنها را به سرقت بردند. اینها را رکنالدین به «شهروند» میگوید. او که ساکن کرمانشاه است، نخستین روز پس از زلزله یعنی دوشنبه هفته گذشته همراه با دو نفر دیگر از دوستانش برای کمک به دشت ذهاب آمده و تاکنون به بیشتر مناطق زلزلهزده سر زده و اطلاعات جالبی از شرایط مناطق زلزلهزده دارد. مثل همین ماجرای سرقت از ماموران هلالاحمر: «هنوز هوا کاملا تاریک نشده بود که دو جوان با لباس هلالاحمر جلوی ماشین ما را گرفتند. ابتدا تصور کردیم کسی نیاز به کمک و انتقال به شهر را دارد اما وقتی از ماشین پیاده شدیم، آنها سراغ دو نفری را میگرفتند که وسایلشان را به سرقت برده بودند. وسایل آنها به سرقت رفته بود، کتک خورده بودند، صورت یکی از آنها زخمی شده بود. دزدها پس از ورود به چادر آنها دو کیف شخصی همراه با گوشی تلفن و یک لپتاپ را از آنها به زور سرقت کرده بودند. ما آنها را به نزدیکترین پایگاه امدادی هلالاحمر رساندیم.»