هیلی و بنسلمان چه خوابی برای ایران در سر می پرورانند؟
این روزها، روزهای نیکی هیلی و محمد بن سلمان نیست. هیلی زنی ستیزه جو که به هر بهانه ای قصد اقامه جنگ علیه ایران را دارد و محمد مردی که سودای پادشاهی دارد ولی پختگی شاهان گذشته سعودی را ندارد و همه چیز را از بعد تنش و آشوب پیش می برد. آن نماینده امریکا در سازمان ملل و این ولیعهد سعودی در این روزها تمام تلاش خود را می کنند تا از فضای شکست خورده ای که بیش از هر کسی خود منشا و شکل دهنده آن بوده اند بیرون بیایند. اما ظاهرا هر چه تلاش می کنند و دست و پا می زنند بیشتر در باتلاق خود ساخته فرو می روند.
این روزها نوک پیکان تلاشهای امریکا و عربستان به سمت یمن و البته ایران است تا از کشوری فقیر و جنگ زده اما هنوز مقاوم و از پا نیفتاده که از قضا موشکی از آن به سمت عربستان و فرودگاه ملک خالد پرتاب شده است آتشی براه بیندازند و شاید بال و پری از ایران را بسوزانند. موشک دوم که ریاض و مقر پادشاهی را نشانه رفته بود نیز نشان داد، سعودی ها روزهای سختی در پیش رو دارند و یمن آنچنان که در ابتدا می اندیشیدند دست و پا بسته نیست. معاون سخنگوی ارتش و کمیتههای مردمی یمن در این باره گفت: هدف قرار دادن مرکز فرماندهی عربستان در جنوب جیزان یک عملیات پیشدستانه برای شکست تحرکات دشمن است.
فرود موشک برکان 2 در فرودگاه سعودی ها برای سعودی ها بسیار سنگین بوده است. پرتاب موشک از یمنِ جنگ زده، از هم پاشیدن معادلات و محاسبات سیاسی و نظامی و بر هم خوردن فضای امنیتی اسطوره ای آنها باعث شده است آنها به این فکر بیفتند که به هر قیمت که هست دستاوردی از این بازی باخته برای خود بتراشند. از این رو بجای پیدا کردن مشکل و ضعف در برنامه و استراتژی خود به دنبال محکوم کردن ایران ره بسته اند. نیکی هیلی با اسنادی که خودش هم میدانست برای هیچ دادگاهی محمکه پسند نیست جلوی دوربین ها آمد و ایران را محکوم به دادن موشک به یمنی ها کرد. او بدون نام بردن از زمان، چگونگی و کیفیت انتقال موشک از ایران به یمن، آن را به ایران نسبت داد و خواستار ائتلافی بین المللی علیه ایران شد.
این روال و تکرار اتهامات برای اولین بار نیست و به نظر می رسد پروژه ای برای برجسته کردن آن برای فشار روی ایران است.
اما این روند حتی از سوی یاران ترامپ هم پذیرفته نبود. فضایی که خیلی زود و به فاصله بیست و چهار ساعت از سوی وزیر دفاع امریکا رنگ باخت. جیمز متیس با اشاره به اینکه هیچ یک از نظامی ها در کنار هیلی نبودند به طور ضمنی گفت که او برای خود چیزی گفته و قابل اعتنا نیست و همچنین ائتلاف علیه ایران را ائتلاف سیاسی قلمداد کرد نه نظامی.
جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا در جمع خبرنگاران نسبت به اظهارات هیلی واکنش نشان داد و گفت آمریکا در فکر یک ائتلاف دیپلماتیک علیه ایران است نه ائتلافی نظامی!
وی در جمع خبرنگاران در پنتاگون گفت که ضرورتی برای تغییر در موضع دفاعی آمریکا علیه ایران و تشدید آن دیده نمیشود.
این رویکرد هیلی بین اروپایی ها هم خریداری نداشت و فرانسوی ها هم نسبت به آن موضع منفی گرفتند و همچنین سازمان ملل، اسناد ایرانی بودن موشک را رد کرد.
پس از بررسی بقایای موشک هایی که جنبش انصارالله به سمت عربستان شلیک کرده بود، کارشناسان سازمان ملل در گزارشی اعلام کردند که نمی توانند ساخت ایران بودن این موشک ها را تایید کنند.
تنها کشوری که می توانست این سخنان را تایید کند که به مثابه دم برای شاهد روباه می ماند عربستان بود. سعودیها با تکمیل فرار به جلوی هیلی با تکرار سخنان گذشته خود مواضع ضد ایرانی خود را تکرار کردند. سخنانی که از سرِ سرخوردگی و شکست از سیاستهای اخیر در منطقه است. بی جهت نیست که نشریه ایندپندنت در مقاله ای مهم محمد بن سلمان شاهزاده ی عربستان را بعنوان مرد سال 2017 در خاورمیانه معرفی کرده است، اما نه به اعتبار موفقیتهایش بلکه بخاطر شکستهای او، کسی که سیاست خارجی او در خاورمیانه در طول این سال میلادی با ناکامی روبرو بوده است.
بن سلمان سیاست خارجی تهاجمی و بدون منطق خود را در حال حاضر از یمن و سوریه گرفته تا عراق و لبنان در شرایط بغرنجی می بیند. بشار اسد هنوز بر قدرت است و صنعا در دست انصارالله، حریری استعفایش را پس گرفته و عراق روزهای پساداعش و روند رسیدن به ثبات را طی می کند. فکر کردن به هر کدام از اینها با هزینه های کلانی که در هر کدام از این کشورها روی دست عربستان مانده به اندازه کافی گیج کننده است.
اما چرا روند منازعه برای عربستان تمام نمی شود. حتی در حالی که عربستان دریافته امریکای ترامپ هم تا یک حد محدودی از سیاستهای تهاجمی و بدون منطق عربستان حمایت خواهد کرد، اما بن سلمان قصد ندارد ارام بگیرد و فکر میکند فرصت ترامپ دیگر به این آسانی تکرار نمی شود. شاید دلیلش این باشد که محمد بن سلمان منطقه و معادلات آن را بصورت قماری می بیند که به هر قیمتی باید در آن برنده شود. اما شکست دوباره و دوباره عطش بازی او را افزون می کند و وسوسه برد او را نمی رهاند.
همچنین نیکی هیلی همین حس را برای استراتژی هایی دارد که هر باره برای ترامپ زمزمه کرده است. ایران و برجام برای آنان کابوسی شده است و ارجاع آن به کنگره و گذشت 60 روز از آن، مانند آب سردی است که روی سر ترامپ ریخته می شود. اما هیلی را شاید بتوان طراح اصلی این استراتژی خواند. زنی که تا وین و آژانس انرژی اتمی برای تغییر معادلات و پیدا کردن راهی برای دور زدن برجام رفت اما پس از مطرح کردن راههای مختلف، یمن و موشک پرتاب شده به سوی عربستان و مشتی اسناد و عکس تنها چیزی است که برای هیلی مانده است.
مسیری که خیلی زود مشخص شد موفقیتی در نهایت برای آن نیست. ترامپ و نماینده او در سازمان ملل باید زودتر از اینها در می یافتند براه انداختن جنگ به بهانه ای واهی سخت تر از آن چیزی است که فکرش را می کردند. مخصوصا که وقتی در طرف مقابل دیپلماتی کار کشته چون محمد جواد ظریف نه تنها مانند آنها عصبی عمل نمی کند بلکه در دیپلماسی توئیتری خود با منطق و استدلال سخن می گوید و پشت پرده استراتژی آنها را هویدا می کند.
ظریف در صفحه توئیتری خود با یادآوری گذشته امریکا و اتهامات بی اساسی که به عراق زدند تا جنگی خانمان سوز را براه اندازند، نوشت:
وقتی من در سازمان ملل متحد بودم این نمایش و اینکه به چه وضعیتی انجامید را دیدم.