کمپین علیه روحانی با چراغ خاموش شروع شد
بههر روی بهنظر میرسد که دولت برای جلب رضایت معترضان مطالبهگر و بهطور کل جامعه راه سختی در پیش دارد. بهویژه اینکه اعتراضات پس از اظهارات دولت مبنی بر حذف یارانه و نیز گرانی برخی از اقلام و... انجام گرفت. در این راستا و مسائلی از این دست یدا... طاهرنژاد عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با «آرمان» به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
اخیرا شاهد اعتراضات خیابانی نسبت به گرانی و وضعیت اقتصادی بودیم، دولت تا چه اندازه در این زمینه مقصر است. دولت چه کار باید میکرد که انجام نداد؟
طی روزهای گذشته سخنان رئیسجمهور بسیاری از مسائل را روشنتر کرد اینکه دولت پشت درهای بسته بنشیند و تصمیم بگیرد و در نهایت منت بپذیرد سالهاست زمانش گذشت. امروز به برکت توسعه فضای رسانه و ارتقای دانش و معرفت بشر نسبت به تحولات اجتماعی و حساسیتهای جامعه و شرایط منطقه و... این اقتضا را ایجاب میکند که دولت بهطور مستمر جامعه را در جریان فرایند تصمیمگیری قرار دهد قبل از اینکه تصمیمی را نهایی کند به بحث بگذارد و نظرات مردم را در مقابل جویا شود. به عبارتی همه مسائل اعم از یارانه، قیمتهای حاملهای انرژی، عوارض خروج از کشور و... که مردم حق دانستن آن را دارند، دولت باید نظرات مردم را نسبت به آن جویا شود. با کمال تاسف طی چهار سال گذشته بهویژه طی ماههای اخیر تیم اطلاعرسانی دولت پاسخگوی انتظارات جامعه نبود. شاید یکی از دلایل کمپین اخیر علیه روحانی به علت حرکت دولت در فضای خاموش بود. بنابراین باید به رئیسجمهور و وزرا توصیه کرد که مسائل را با مردم در میان بگذارند این مساله میتواند به تنویر افکار عمومی و همراه کردن مردم با تصمیمات دولت و یا حتی اصلاح فرایند تصمیمسازی کمک کند. فارغ از آنکه مردم طی روزهای اخیر حساسیتشان را نسبت به برخی از مسائل نشان دادند، باید اذعان داشت که بهطور کل ارتباط دولت با مردم بسیار کم است. جامعه نسبت به اینکه در دولت و ذهن دولتمردان چه میگذرد بیخبر است و مردم نمیدانند چه فرایندی طی میشود تا یک تصمیم بهصورت قانون در میآید و در نهایت ابلاغ میشود. این در حالی است که همه این موارد در سرنوشت مردم تاثیرگذار است. بنابراین جامعه باید بداند که برای هر تصمیمی چه دلایل، تمهیدات، جوانب و ملاحظاتی مدنظر قرار گرفته است تا با تصمیمات دولت همراه شوند در این صورت تصمیمات ضمانت اجرا خواهد داشت و در نهایت واکنشهای منفی مردم را بهدنبال ندارد.
یعنی میخواهید بگویید این همراهی و ارتباط مطلوب در دولت اصلاحات با مردم وجود داشت و الان در دولت روحانی وجود ندارد؟
در دولت اصلاحات شرایط بهتر از امروز بود زیرا عملکرد تیم اطلاعرسانی دولت در دوران اصلاحات نسبت به امروز مطلوبتر بود. البته امروز فضای مجازی بخشی از وظایف اطلاعرسانی را تقبل کرده است اما فضای مجازی به نقل از منابع غیر موثق اطلاعات و اخبار را به جامعه منتقل میکند که قابلیت استناد و اکتفا ندارد به همین دلیل مراجع رسمی در دولت، اگر اطلاعرسانی بهنگام داشته باشند بههمراه شدن مردم با تصمیمات دولت و ضمانت اجرای این تصمیمات کمک بسیاری میکند.
معترضان اخیر از یک سو، مخالفان دولت و از سویی معاندان نظام هستند اما در این میان، معترضان واقعی چه میشوند و چه سهمی دارند؟
واقعیت این است که بخشی از این معترضان، اعتراضکنندگان واقعی هستند. معترضانی که منابع آنها در موسسات مالی و اعتباری است و امکان دریافت سرمایه خود را ندارند. بانک مرکزی در مقابل این مساله مسئول است و باید پاسخگو باشد. این نهاد باید به موقع جامعه را در جریان رویکردهای این موسسات قرار میداد اما کوتاهی کرده است تا آنجا که این مساله امروز به یک بحران تبدیل شده است. بسیاری از کارکنان بنگاههای اقتصادی ماههاست که حقوقی دریافت نکردند در حالی که این وضعیت شرایط بسیار سختی در معیشتشان ایجاد کرده است امروز این افراد، از این وضعیت عصبانی هستند. صندوقهای بازنشستگی در عمل به ایفای تعهداتشان ناتوانند و دیون خود را بهموقع نمیتوانند تأدیه کنند. مستمری بگیران عمدتا نسبت به این وضع ناراحت هستند. در برخی از مقاطع قیمتها بهصورت جهشی افزایش پیدا کرد اما توضیح و توجیه لازم از سوی مراجع ذیصلاح و رسمی در این باره داده نشده است این مسائل مردم را عصبانی کرده است. دولت به یکباره تصمیم میگیرد قیمت حاملهای انرژی را تا 50درصد افزایش دهد و در عین حال یارانه 30میلیون از مردم را حذف کند. حذف یارانهها خلاف عهدی است که دولت با جامعه داشت. نظر مردم به پرداخت یارانه بوده است، وقتی دولت درباره یارانه از رأی مردم نظر خواست و از آنها درخواست کرد که صرف نظر کنند و بیش از 90درصد جامعه به پرداخت یارانه نظر داشت، دولت چگونه میخواهد یارانه را حذف کند؟ درواقع رفراندوم محکمترین ابزار برای جویا شدن نظر مردم است. دولت برای اینکه درباره یارانه تصمیم بگیرد به سراغ مجلس نرفت بلکه ابتدا به سراغ جامعه رفت و مردم هم به پرداخت یارانه نظر دادند. بنابراین دولت نمیتواند خلاف رأی مردم عمل کند. دولت فردی را در راس سازمان برنامه و بودجه قرار داد که میتواند سخنان روشنتری بگوید، سر و ته بودجه با هم جمع نشد و در نتیجه همین مساله در عصبانیت مردم نقش دارد. دولت خود بودجه را به مجلس ارائه و ردیفها را افزایش داد و سپس در همایش حقوق شهروندی به مردم میگوید که ای مردم ردیفها این است و این نهادها پاسخگو نیستند. در حالی که این مساله در اختیار خودشان بود. اگر سازمان برنامه و بودجه روی ردیفها انتقاد داشت چرا ردیفها را افزایش داد؟ اکثر ردیفهایی که در همایش حقوق شهروندی مورد اعتراض رئیسجمهور بود بیشتر افزایشی بود. بنابراین وقتی دولت امور را با اختیار خودش انجام میدهد چه انتظاری دارد که مردم به او کمک کنند؟ همه عوامل مذکور دست به دست یکدیگر داد و جمعی معترض واقعی شکل گرفت. بدیهی است که هر تحول اجتماعی در کنارش آفتی هم بهدنبال دارد. البته باید تلاش کرد که اوضاع به این مرحله نرسد در این صورت آفاتی هم در پی دارد.
حوادث اخیر تنها متوجه دولت روحانی است؟ یا از آنجا که جریان اصلاحات مردم را به رأی به روحانی تشویق کردند، اعتراضات نسبت به جریان اصلاحات هم هست؟ آیا ممکن است مردم در انتخابات آتی به اصلاحطلباناعتماد نکنند؟
جریان اصلاحات حق انتخاب متنوعی نداشت و در حوزهای که انتخاب کردند انتخابشان مطلوب بود و از این انتخاب نیز دفاع میکنند. اصلاحطلبان همچنان از دولت روحانی حمایت میکنند و اما همراه با حمایت از دولت نقد هم میکنند.
وقتی رئیسجمهور تحت فشار بود و محدودیتهایی در عملکرد خود داشت چرا جریان اصلاحات بهعنوان حامی روحانی مشکلات و محدودیتها را با مردم در میان نگذاشت؟
مردم باید مسائل کشور را از مراجع رسمی بشنوند. مواردی مانند آمار و ارقام، عوارض و مالیات، دریافت و پرداخت و... مسائلی نیست که به وسیله اصحاب رسانه، احزاب و سیاستمداران به اطلاع مردم برسد بلکه این مسائل مواردی است که تصمیمگیری درباره آن در درون دولت و در نهایت با تصمیم مجلس صورت میگیرد و این مراجع نیز باید به افکار عمومی توضیحات لازم را ارائه دهند تا افکار عمومی اقناع شوند.
بههر حال اصلاحطلبان میتوانستند با رئیسجمهور و یا وزرا جلسه گذاشته و مسائل لازم و حساسیتها را با آنها در میان بگذارند.
این مسائل به کرات به دولت گفته شد اما با کمال تاسف چندان تاثیرگذار نبود. برخی از وزارتخانهها و سازمانهای دولت مانند سازمان برنامه و بودجه گوششان بدهکار انتقادها و اعتراضها نیست. عملکرد سازمان برنامه و بودجه منجر به ایجاد و اشاعه نارضایتیها شد و باید دولت بهحال این مساله فکری کند. اظهار نظرات متناقض، متناوب و مستمر بخشی از دولت بهویژه سازمان برنامه و بودجه منجر شده که باور مردم نسبت به شاکله این تصمیمات مخدوش شود البته باید کمک کرد که این اشکلات برطرف شود. سخنان اخیر رئیسجمهور این نوید را به جامعه داده است که مراجع تصمیمگیر قبل از اینکه تصمیمی برای اجرا ابلاغ شود، ابعاد آن تصمیم و تاثیر آن بر زندگی مردم را به جامعه توضیح دهند تا جامعه به یکباره با تصمیماتی مواجه نشود که کلیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
علاوه بر شعارهای اقتصادی ما شاهد شعارهای دیگری هم بودیم...
مقصر بخشی از حوادث روزهای اخیر، لایههایی از اصلاحطلبان هم هستند زیرا بخشی از اصلاحطلبان کمتر از 6 ماه بعد از انتخاب روحانی با کمپین «پشیمانیم» همدلی نشان دادند و به دامی افتادند که دیگران برای آنها طراحی کرده بودند. این مساله و ضعف برخورد سیاسی و تصمیمگیری درست سبب میگردد بخشی از جامعه به عملکرد اصلاحطلبان خرده بگیرند و یا شاید امید خود را نسبت به اصلاحطلبان از دست بدهند. در هر حرکت اجتماعی ممکن است عدهای با دیدگاهها و انگیزههای خاص وارد شوند و شعارهای خاص سر دهند اما نباید اجازه داد که جامعه به این مرحله برسد که وارد حرکتهای اعتراضی هیجانی و خشونتآمیز شود در این صورت عوارضی هم بهدنبال خواهد داشت، زیرا عدهای در کشور هنوز نگاههشان به گذشته است و عدهای نیز تحت تاثیر منافقین هستند و وارد تجمات خیابانی میشوند. در سال 88 نیز چنین اتفاقی افتاد. در حالی که اگر جامعه متشکل و سازمان یافته باشد، اعتراضات خود را میتواند بهصورت مدنی و قانونی و بدون هیچعوارض و آفاتی برگزار کند و صدایشان را به گوش مسئولان مربوطه برساند اما با کمال تاسف هیچگاه حمایتی نسبت بهوجود سازمانهای مردم نهاد به عمل نیامد. بنابراین باید سازمانهای مردم نهاد، احزاب و نهادهای مدنی شکل بگیرند تا در صورت تجمع و اعتراض، معترضان خود بدانند شعار، برنامه و هدفشان چیست. اکنون دولت خود از این مساله حمایت میکند و توصیه میکند اگر فردی اعتراض دارد به وسیله یک بستر قانونی این کار را انجام دهد. اگر این فرایند طی شود، سازمانهای مردمنهاد شکل بگیرند و احزاب فعال شوند و در تحولات جامعه حضور داشته باشند در این صورت شاهد حوادث تلخ و خشونتآمیز نخواهیم بود. امید میرود که اعتراضات اخیر هشداری برای مسئولان باشد که به فکر ایجاد چنین نهادهایی بیفتند، زیرا در زندگی امروز بشر بدون نهادهای قانونمند، سازمانهای اجتماعی و سیاسی قانونی، احزاب و نهادهای مدنی اداره کردن جامعه کار دشواری است و هزینههای بسیار سنگینی در زمان بروز اعتراضها به دولت تحمیل میکند.
اشاره کردید اصلاحطلبان در دام کمپین «ما پشیمانیم» افتادند. اصلا ریشه تشکیل این کمپین چه بود؟
طی هفتههای اخیر در فضای مجازی کمپینی ایجاد شد که برخی از اصلاحطلبان بر آتش مخالفتها دمیدند و اگر هشدار بزرگان اصلاحات نبود شاید عدهای دیگر نیز درگیر این مساله میشدند. در نهایت با هشدار بهنگام رئیس دولت اصلاحات اعتراضهای کمپینی فروکش کرد.
کمپینهای اخیر بر روی ائتلاف آتی اصلاحطلبان با اعتدالیون تاثیر نمیگذارد؟
بیتاثیر نیست.
شاید نادیده گرفتن انتقادهای اصلاحات به دولت، منجر به تشکیل چنین کمپینهایی شد.
احزاب در درون خود بحثهایی کردند که در نهایت منجر به ایجاد چنین کمپینهایی شد. کارگزاران هیچگاه بهصورت جدی حتی دولت را مورد نقد هم قرار نداد زیرا معتقدیم که دولت در ابتدای راه است باید اجازه داد تا کمی خود را سازماندهی کند و شکل جدید برای افکار عمومی جا بیفتد و سپس به بررسی و نقد عملکرد دولت پرداخت.
کمپینها بهدلیل کمرنگ شدن جایگاه معاون اول در دولت دوازدهم نبود؟
اگر لازم باشد خود معاون اول را هم نقد میکنیم. همانطور که آقای کرباسچی در کنگره اخیر حزب کارگزاران در تهران معاون اول را نقد کرد، زیرا برخی از اظهارات جهانگیری مثلا موضعگیریاش نسبت به تجمعات اخیر قابل نقد است زیرا بهطور کل معاون اول منکر اعتراضات واقعی شد و آن را به جریان پشت پرده منتسب کرد اما واقعیت این است که اعتراضات وجود دارد. اجتماعاتی که روبهروی مجلس، بانک مرکزی و جاهای مختلف مشاهده شد هیچیک هدایت شده نبود و کاملا خودجوش بود. جمعیتی که حقوقشان تضعیف شده اجتماع کردند حتی با برخی از این تجمعات برخورد شد. بنابراین واقعیت این است که این اعتراضات پیش از این وجود داشته است. امروز هم باید مسائل را واکاوی کنیم تا روشن شود که منشا این اتفاقات چیست. اگر این اعتراضات بحق است باید به این اعتراضات و مطالبات پاسخ داده شود.
اصلاحطلبان میگویند که تاثیر کارگزاران درانتصابات دولتی بیشتر از سایر جریانهای اصلاحطلب است. خودتان هم این مساله را شنیدهاید؟
بعضا این مساله به گوش ما هم میرسد اما آمار و ارقام این مهم را نشان نمیدهد و واقعیت این است که کارگزاران سهم بیشتری نسبت به سایر احزاب در دولت ندارند و این در حالی است که کارگزاران حمایت و هزینه بیشتری برای دولت کرده است، توصیهها و راهنماییهای بیشتری به دولت ارائه دادند و بیشترین جلسات خود را صرف پرداختن به مسائل کشور و مشاوره دادن به مسئولان در ردههای مختلف کرد اما سهم این حزب مانند سایر احزاب است. در حالی که احزاب بسیار دیرتر از راه رسیده سهم بیشتری نسبت به کارگزاران به عنوان برادر بزرگتر احزاب دارند. اتحاد و مشارکت و... بعد از کارگزاران هستند. حزب کارگزاران سال 74 کار خود را شروع کرد و مشارکت بعد از دولت اصلاحات بر سر کار آمد.
برخی معتقدند که کارگزاران به جناح راست تمایل دارد، آیا این طوراست؟
کارگزاران همواره نگاهی واقعی و منطقی به واقعیتهای جامعه دارد و این نگاه بسیار کمک کرده است که تصمیمات احساسی و برخوردهای هیجانی با رویدادهای اجتماعی نشود بلکه باید واقعگرا بود.
کارگزاران کنگره اخیر را در تهران برگزار کرد، برنامه آتی حزب چیست؟
هنوز کنگره ملی حزب کارگزاران برگزار نشد. کنگره اخیر کارگزاران مربوط به حزب در تهران بود و همه استانها در حال برگزاری کنگره هستند. تعدادی از استانها کنگرهشان بهزودی برگزار میشود، هفته گذشته نیز استان البرز کنگره خود را برگزار کرد و کنگره تهران هم برگزار شد و کرباسچی در آن سخنرانی کرد. در هفته آتی چند استان کنگره برگزار میکنند و تا اواخر بهمن همه استانها کنگره خود را برگزار میکنند.
گاهی اوقات پیش میآید مدتی از کارگزاران خبری نیست اما گاهی فعالترین حزب در میان احزاب است؛ چرا؟
بخشی از دلایل این مساله به شرایط اجتماعی جامعه بر میگردد و بخشی نیز بهدلیل محدودیتها و ملاحظاتی است که برای این حزب پیش میآید. ما تلاش میکنیم این مسائل را چندان منعکس نکنیم و با آرامش مسائلمان را حل و فصل کنیم. بسیاری از اعضای کارگزاران درگیر رفتوآمد به نهادهای قضائی و امنیتی هستند و این وضعیت در روند فعالیت کارگزاران بیتاثیر نیست. اما امروز فعالیتها با روندی مطلوب جریان دارد.
پس از رحلت آیتا... هاشمی وضعیت حزب تغییر کرده است؟ نقش مرحوم آیتا... در حزب چه بود؟
نقش معنوی مرحوم آیتا... هاشمی همواره در حزب پررنگ بوده و اکنون هم همین طور. محسن هاشمی پسر ارشد آیتا... هم در جلسات حضور دارد. علاوه بر این، همه اعضای حزب به مشی اعتدالی و منش سیاسی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقدند. ایشان همواره سرلوحه حرکت کارگزاران است.
آقای جهانگیری در جلسات حزب سازندگی شرکت میکند؟
خیر. بنا به مشغله فراوانی که دارد در جلسات حزب شرکت نمیکند.
عدم حضور آقای جهانگیری در جلسات حزب سازندگی منجر به حذف از حزب نمیشود؟
جهانگیری اکنون عضو شورای مرکزی حزب سازندگی نیست تا به موجب آییننامه با او برخورد شود بلکه او یک عضو عادی است.
ماجرای اختلاف جهانگیری و روحانی که ماههای اخیر مطرح شد تا چهاندازه صحت داشت؟
اختلاف نظرها در میان اعضای یک خانواده هم وجود دارد که هیچضرورتی برای انعکاس و انتقال به بیرون وجود ندارد. درمورد روابط جهانگیری و روحانی مساله رقیقتر از این موضوعات است و نمیتوان نامش را اختلاف گذاشت. جهانگیری نسبت به عزل و نصبها نظرات دیگری داشت و روحانی هم نظرات دیگری. در نهایت چون روحانی رئیسجمهور است نظرات او اعمال شد و این امر طبیعی است. از دوستان اصلاحطلب گلهمند هستم که در تلاشند اختلاف میان جهانگیری و روحانی را پررنگ کنند. درحالی که پررنگ کردن اختلاف جهانگیری و روحانی، حداقل به اصلاحطلبان هیچکمکی نمیکند حال اگر رقبای سیاسی جریان اصلاحات اختلاف جهانگیری و روحانی را برجسته کنند بهرهای از این مساله نصیبشان میشود اما اصلاحات برای چه این مساله را بلد و برجسته میکند و در بلد کردن این مساله چه چیز عاید اصلاحات میشود جز خسران.
کاندیداتوری جهانگیری برایریاستجمهوری آتی جدی است؟
هنوز در این مورد تصمیمی نگرفته نشده است.