لیست بلند بالای درخواست تجمعاتی که دولت احمدینژاد به آن مجوز نداد
اسفندیار رحیم مشایی، سیـــدحسن موسوی، عبدالرضا شیخ الاسلامی، حمید بقایی، علی ذبیحی، مرتضی تمدن، علی اکبر جوانفکر نام هفت نفری است که پای این درخواست را امضا زدهاند.
دلیل چه بود؟
اینکه احمدینژادیها با این درخواست چه سناریوهایی را دنبال میکنند، میتواند مطالب مختلفی را دربربگیرد؛ یا خودنمایی همیشگی آنها و جنجال آفرینی جدید بعد از نمایش بست نشینی است، یا تلاش برای تداوم چالش سخت دولت بعد از اعتراضات دی ماه، یا تبری جستن از نقش شان در تظاهرات اخیر و اثبات اینکه احمدینژادیها تابع قانونند، یا اقدامی دیگر برای اثبات این موضوع که در این کشور دولت با رد این مجوز به حرف مردم گوش نمیدهد یا فیلمنامه جدید احمدی نژاد برای اقدامات پوپولیستی اش و درجهت آنکه خود را صدای مردم معرفی کند. دلیل این کار را هرچه بدانیم یک نکته بیش از همه جای پرسش است و آن اینکه منادیان امروز دفاع از حق مردم که برای تجمع درخواست مجوز میکنند خود در زمان هشت سالهشان چه قدر به این درخواستها پاسخ میدادند؟ شاید اعضا و روسای احزاب ، بتوانند امروز بهتر به این سوال پاسخ دهند و از خاطرات درخواستهای مجوز برای تجمعات اعتراضی بگویند.
مخالفت شد با ...
مثلا احمد حکیمیپور دبیر کل حزب اراده ملت در اینباره به آفتاب یزد میگوید: «به طور مشخص به یاد دارم که احزاب اصلاحطلب دو مرتبه درخواست یک تجمع قانونی را دادند که هیچ وقت با آن موافقت نشد.»
این فعال سیاسی گفت: «البته گاهی صلاحدیدهای دولت باعث میشود که حتی با تجمعاتی که به نفع خودشان هست هم موافقت نکنند، نمونه آن درخواست حزب اراده ملت از دولت فعلی برای تجمع در جلو وزارت خارجه در حمایت از دیپلماسی خارجی حسن روحانی بود که خود دولت ضمن تشکر از ما با دادن مجوز برای تجمع حزب مخالفت کرد.»
علی صوفی دبیر کل حزب پیشروی اصلاحات نیز با بیان اینکه بارها اصلاح طلبان به صورت قــانونی درخواست تجمع داده بودند که در دولت احمدینژاد با آن مخالفت میشد، گفت: «امروز درخواست چنین مجوزی از سوی آنها کار اشتباهی نیست و حق قانونی آنهاست اما اینکه چنین افرادی با چنین سوابقی آن را درخواست کرده باشند، جای تعجب دارد.»
تجربههای انتقاد
غلامعلی دهقان عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه هم به آفتاب یزد میگوید: «تجربه این آقایان در زمانی که دولتمرد بودند نشان میدهد که خیلی تمایلی به برگزاری چنین تجمعاتی نداشتند. برای مثال برگزاری مراسم روز شانزده آذر تا مدتها آرزوی بسیاری از دانشجویان بود و نحوه برخورد این مجموعه با منتقدین زمان خودشان قابل توجه است. کافی است از برخی افراد رسانه سوال شود که آقایان در دوره مسئولیتشان چه نوع نگاهی به اهالی رسانه که بعضا برخی انتقادات را مطرح میکردند، داشتند.»
وی به خاطرات خودش از این موضوع اشاره میکند و میگوید: «در سالهای 89 تا 92 که مسئولیت پایگاه خبر آفتاب نیوز را داشتم، ماهی یک بار از سوی دستگاههای دولتی از ما شکایت میشد. یکبار وزارت جهاد کشاورزی به دلیل اینکه چرا درباره واردات گندم انتقاد کردیم، یکبار توسط سایپا و مدیریت آن در زمان آقای پوستین دوز بازخواست شدیم که چرا به تولید ملی انتقاد کردیم. بنیاد شهید هم از ما شکایت کرد که چرا نامه عدهای از خانوادههای شهدا و ایثارگران درباره مدیریت بنیاد شهید را انتشار دادهایم. موارد بسیار دیگری هم به دلیل همین انتقادات کوچک داشتیم. ولی اکنون همین طیف طرفدار اعتراض شدهاند در حالیکه کمترین انتقادات را تاب نمی آوردند.»
خانه احزاب یادتان هست؟
محمد نیشابوری رئیس شورای سیاسی و سخنگوی حزب اسلامی کار هم در این باره به آفتاب یزد می گوید:«اصلا نیازی نیــست تا ما امروز به دنبال مصداقهای تاریخی درباره تجمعاتی که احمدینژادی ها اجازه برگزاری آن را ندادهاند، بگردیم. شاخص همه اینها بستن در خانه احزاب بود. بزرگترین تشکل سیاسی صنفی کشور را قفل کرده و اسناد آن را هم بردند.»
وی درباره مجوز تجمعات کارگری در زمان احمدینژاد که بحث اقتصادی و معیشتی را مطرح میکرد، گفت: «تجمعات در این 4 دهه به چند دسته تقسیم میشود. بخشی از آنها از طرف مردم ترتیب داده میشود؛ مثل راهپیماییهای روز قدس و ...
بخش دیگر تجمعات NGOهاست مانند اینکه طرفداران محیط زیست تجمعی در روز درختکاری را به راه میاندازند، برخی هم مربوط به تجمعات اعتراضی است.»
وی گفت: «طی 8 سال دوره احمدینژاد به جز یکی دو سال آن، مجوز راهپیمایی برای جامعه کارگری کشور داده نشد و خانه کارگر نتوانست راهپیمایی شکل دهد و اگر راهپیمایی هم برگزار شد در تهران بود، درحالی که قانون هیچ منعی برای تجمعات کارگری نگذاشته بود.»
هدف احمدی نژاد؟
اما پرسش دوم اینجاست که اکنون احمدی نژادی ها از چه روی دایه مهربانتر از مادر شده اند و با این سابقه درخواست تجمع اعتراضی میدهند؟
این سوالی است که علی صوفی دربارهاش میگوید: «احمدی نژاد از هر فرصتی برای مطرح شدن
خود و جریانی که به آن وابسته است استفاده میکند. از سویی او به دنبال آن است تا خویش را ناجی کشور معرفی کند و هنوز هم به دنبال ریـاست جمهوری سال 1400 است.
اما او هیچ گاه نخواست تا مشکلاتی که در دولت خودش بوده را بپذیرد، وی اکنون در این برهه میخواهد با این درخواست نقش کسی را بازی کند که حرف دل مردم را میزند.»
دهقان هم در این باره معتقد است: « احمدی نژادیها میدانند که این درخواست از دو حالت خارج نیست؛ یا دولت این مجوز را نمیدهد که همین موضوع بار دیگر حســن روحــــانی را زیر سوال میبرد، یا مجوز میدهد و ... »
وزارت کشور نباید مجوز بدهد؟
با این اوصاف و به دلیل سوابق بد احمدینژادیها و نیتی که به نظر نیت خیری هم نیست، آیا وزارت کشور باید از دادن مجوز به احمدینژادیها سرباز بزند؟
حکیمی پور میگوید: «اگر قرار به برگزاری تجمع است، درخواست احمدی نژادیها به نوبه خود درخواست درستی است. قانون به آنها اجازه تجمع را میدهد و به نظرم باید با آن همراهی شود. اما بحث بر سر این است که با تجمعات در دوره خودشان هیچ گاه موافقت نشد.»نیشابوری هم معتقد است که اتفاقا باید چنین مجوزی به احمدی نژادیها داده شود. رئیس شورای سیاسی حزب اسلامی کار می گوید :«اینکه امروز آنها درخواست کردند ولی در پاسخ به درخواست آنها به عملکرد تاریخیشان اشاره شود و بگوییم چون خودتان رفتارهای دیگری داشتید پس نباید به شما مجوز دهیم را قبول ندارم. به نظر من بدون هیچ حب و بغضی اگر این درخواست قانونی است باید به آنها این مجوز را داد.»
وی گفت: «اعطای این مجوز چند ویژگی دارد: نخست اینکه برای اولین بار در کشور ما به درخواست یک تجمع اعتراضی مجوز دادیم. دوم اینکه با اعطای این مجوز به همه میگوییم ما حتی به افرادی که خودشان مانع دموکراسی بودند هم مجوز میدهیم و این نگاه ملی دولت را نشان میدهد. مطلب سوم اینکه این مجوز ظرفیت واقعی احمدینژاد را نشان میدهد و با آن پرونده دیدگاه احمدینژاد برای همیشه بسته میشود. احمدی نژاد مرتب از طرف مردم صحبت میکند. با تجمعات حامیان او معلوم می شود این مردم چه قدر هستند، به نظر من با دادن این مجوز، نظام دموکراسی خواهی برنده میشود.»
امان از این آدم های عجیباحمدینژادیها آدمهای عجیبی هستند. گاه از تبین راه و خط امام می گویند، گاه از امام زمان (عج)، گاه به یاد علمای معترض سدههای قبل، بست مینشینند، گاه از بهار میگویند، گاه زنبیل قرمز به دست معرکه میگیرند، گاه برای آنکه حرف نویی بزنند کوروش را مستمسک قرار میدهند، گاه به جای سیاست دینی، دین را سیاسی میکنند و گاه از عقاید ماکیاولی که هدف وسیله را توجیه میکند بهره می برند. آنها امروز به نام مردم و به کام خود یک درخواست از وزارت کشور کردهاند هر چند که بعید به نظر میرسد قاطبه مردم بنایی برای همراهی داشته باشند اما به هر حال این آزمونی بزرگ برای دولتیهاست که چگونه به این حربه پاتک بزنند. این گوی و این میدان .