شکست ۲ پروژه مخالفان روحانی در مجلس
تازه بررسی کلیات لایحه بودجه 97 و هیاهوی آن در جلسه علنی روز چهارشنبه بهارستان تمام شده بود که نوبت به تذکرها رسید. میکروفن نصرالله پژمانفر روشن شد و او بلافاصله خطاب به لاریجانی گفت: درست است که خودتان را بزرگتر از ما نمایندگان در مجلس می دانید و می پندارید که عقلتان بیشتر است و خودتان را عقل کل می دانید، اما باید به خواسته 180 نماینده احترام بگذارید.(اینجا) آنچه صدای نماینده اصولگرای مشهد را بر سر رئیس مجلس بلند کرده بود، طرح سوال از رئیس جمهور بود. طرحی که پژمانفر اصرار داشت بگوید 180 امضا دارد و لاریجانی هم که با طمانینه کنایههای او را پاسخ داد، تاکید می کرد این تعداد امضا ندارد و آنها باید دوباره امضا جمع کنند.
ماجرای سوال از روحانی
البته ماجرای سوال از روحانی محدود به جلسه روز چهارشنبه نیست و این رشته سر دراز دارد. مجلس نهم با آن همه مخالفتش با دولت روحانی یا فرصت پیدا نکرد یا عزمش را نداشت که هیچگاه طرح سوال از روحانی را به مرحله جمع آوری امضا برساند و همه تمرکزش متوجه کابینه دولت یعنی سوال و استیضاح شد. با روی کار آمدن مجلس دهم در حالی که همه تصور می کردند فصل آسایش دولت از راه رسیده اما چندان هم اوضاع به مراد دولت نچرخید و اولین زمزمه های سوال از روحانی در مجلس دهم به گوش رسید.
با وجود آنکه رشد قارچ گونه موسسات مالی ریشه در ضعف های مدیریتی دولت دهم داشت که به دولت حسن روحانی ارث رسیده بود، اما نمایندگان اصولگرا از جمله علی وقفچی به بهانه مطالبات مردم از این موسسات، طرح سوال از روحانی را کلید زد و دیگرانی هم او را همراهی کردند. رئیس جمهور در چندین سخنرانی به این موضوع پرداخت و به دنبال آن ولیالله سیف رئیس بانک مرکزی در جلسات غیرعلنی توضیحاتی به نمایندگان داد و بسیاری از نمایندگان قانع شدند. اما محمدجواد ابطحی نماینده مردم خمینی شهر و عضو جبهه پایداری اعلام کرد که این طرح 64 امضا دارد. البته پس از مدتی مشخص شد بسیاری از اسامی که پای طرح به ثبت رسیده با اطلاع نمایندگان نبوده و بدون آنکه برخی نمایندگان خبر داشته باشند، نامشان در لیست سوال کنندگان قرار گرفته بود. (اینجا) و (اینجا)
از آنجا که این موضوع نتوانست نمایندگان را برای سوال از رئیس جمهور متقاعد کند کم کم به حاشیه رفت و بایگانی شد. اما پس از مدتی موضوع دیگری مطرح شد و برخی نمایندگان تلاش کردند تا این بار موضوع نوسانات ارزی را پیش بکشند. موضوعی که ماجرای سال 90 و سوال نمایندگان از محمود احمدی نژاد را در اذهان تداعی کرد.
وقتی از احمدینژاد سوال شد
دو سال از عمر دومین دولت احمدی نژاد گذشته بود و هر روز دایره مشکلات بیشتر می شد؛ از یک سو نوسانات بازار ارز و از سوی دیگر موضوع 11 روز خانه نشینی احمدی نژاد، نمایندگان و در راس آنها علی مطهری را بر آن داشت تا به هر صورت که شده سوال از رئیس جمهور را به جریان بیندازند و احمدی نژاد را برای پاسخگویی به بهارستان بکشانند. اما این موضوع که به هیچ عنوان به مذاق نمایندگان پایداری که حامی سفت و سخت احمدی نژاد بودند، خوش نیامد، از هر روشی استفاده کردند تا این موضوع را منتفی کنند. هر بار نتیجه معامله با برخی نمایندگان، پس گرفتن تعدادی امضا و از دستور کار خارج شدن سوال بود. این موضوع تا به آنجا پیش رفت که مطهری در نامه ای به رهبری از این موضوع شکایت کرد و گفت چنانچه این مسئله به سرانجام نرسد استعفا خواهد داد. (اینجا) و (اینجا)
حامیان احمدینژاد که امروز هنوز تعدادی از آنها در مجلس حضور دارند و سوال از حسن روحانی را دنبال می کنند؛ در آن مقطع اصرار داشتند که سوال از رئیس جمهور به مصلحت کشور نیست.(اینجا) و (اینجا) و (اینجا) اما آن زمان با وجود آنکه ترکیب اکثریت مجلس در ابتدای تشکیل دولت احمدینژاد، حامی او بود، با رفت و برگشت های فراوان سوال از احمدی نژاد را در دستور کار قرار داد و رئیس دولت دهم به بهارستان آمد و به جای پاسخ به سوالات، راه فرار به جلو را در پیش گرفت.
تفاوت سوال از روحانی و احمدی نژاد
موضوع سوال از احمدی نژاد در شرایطی مطرح شد که وضعیت کشور مستقیما به دلیل تصمیم های غیرکارشناسی رئیس دولت قبل بحرانی شده بود. بی توجهی به نظ کارشناسان و دلسوزان، همزمان شده بود با اصرار وی بر پارهای تصمیمات فردی همچون برکناری وزیر اطلاعات یا معاون اولی اسفندیار رحیم مشایی علیرغم هشدارها و انذارهای پیاپی که در این دو مورد مشخصا با ورود رهبری به ماجرا، تصمیمات وی کان لم یکن شد.
حال آنکه حتی نمایندگان معترض به حسن روحانی با وجود آنکه دلایلی از جمله بدهی موسسات مالی همچون کاسپین یا نوسان ارز را برای طرح سوال خود مطرح می کنند، اما به خوبی می دانند که تصمیمات شخص رییس جمهور منجر به این شرایط نشده و اتفاقا اینها از عوارض تصمیمات مردی است که رفته است!
قهرمانسازی یا تلافی
اصرار نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری از جمله نصرالله پژمانفر و محمدجواد ابطحی برای به ثمر رساندن سوال از حسن روحانی، این گمانه را تقویت میکند که شاید این نمایندگان میخواهند اقتداری از خود در مجلس دهم نشان دهند و ضرب شستی هم به دولت نشان دهند. اما وقتی طرح دیگری مانند تحقیق و تفحص از مدرک تحصیلی حسن روحانی از سوی نمایندگان پایداری کلید میخورد این گمانه به سمت اقدامات تلافی جویانه پایداری ها تغییر مسیر می دهد.(اینجا) این در حالی است که قاطبه مجلس با چنین اقداماتی مخالف است. چه آنکه پروژه آنها برای تفحص از مدرک رییس جمهور یک بار در کمیسیون فرهنگی مجلس مصوب نشد و یک بار هم با «نه» نمایندگان در صحن علنی روبه رو شد.(اینجا) حتی اصرارشان بر 180 امضا ذیل طرح سوال از رئیس جمهور هم بی اعتبار است؛ چه آنکه رئیس مجلس از پس گرفتن امضاها خبر داد و آنها را در معرض این خودآزمایی قرار داد که برای اثبات صداقتشان، امضاها را بار دیگر به هیات رئیسه ارائه دهند.
به نظر میرسد که پروژه مخالفان روحانی در نطفه خفه شده اما سوال اینجاست که آیا آنهایی که سال 90 و 91 سوال از محمود احمدینژاد را به صلاح کشور نمی دانستند چه طور این روزها همان سوال و حتی تحقیق و تفحص از مدرک رییس جمهور را در راستای منافع ملی قلمداد میکنند؟