چرا مردم به علی دایی پول دادند؟
در این گزارش ابتدا به صحبتهای عزیز پرداخته میشود؛ مردی ٦٧ ساله که خانهاش ویران شده است. عزیز میگوید: «من بدشانسترین آدم روزی زمین هستم؛ این برای سومینبار است که خانهام ویران میشود. بار اول در جنگ با عراق، بار دوم خانهام بهدست تروریستهای منافقین خراب شد و اینبار هم که زلزله. در همین دفعه سوم، مجبور شدم جسد برادرم را از زیر آوار بیرون بکشم. با دستهای خودم خاکش کردم. حالا ما در این کانکس کوچک زندگی میکنیم. با توجه به سن و سالم آیا دیگر توانی برایم مانده است که بخواهم خانه دیگری بسازم».
لیبراسیون که گزارشش را از روستای کوییک در کرمانشاه نوشته است، به آمار تلفات این حادثه اشاره کرده و از خرابی ٣٠ هزار واحد مسکونی، مجروحشدن هشتهزار نفر و مرگ ٤٨٣ نفر نوشته است. بخش دوم این گزارش اما جایی است که به تأثیر علیدایی پرداخته و آمده است: «بعد از حادثه زلزله، کمکهای بشری با حجم زیادی به مردم آسیبدیده رسید، بهویژه از طریق سازمان هلالاحمر، ولی بخش مهمی از این کمکها از سوی چهرههای شاخص یا سازمانهای غیردولتی صورت گرفت، بهویژه از طرف علی دایی، بهترین گلزن تیم ملی فوتبال ایران که مدتهاست از فوتبال به عنوان بازیکن خداحافظی کرده و یکی از چهرههای اصلی کمپین بشردوستانه در زلزله کرمانشاه شد. ١٣ نوامبر، یعنی یک روز بعد از حادثه، او پستی روی ایسنتاگرامش گذاشت و از مردم تقاضای کمک کرد. بازیکن سابق بایرنمونیخ که همزمان تاجر بزرگی هم هست، شمارهحساب بانکی را اعلام کرد و از هوادارانش خواست کمکهای خیرخواهانهشان برای مردم زلزلهزده را به آن حساب واریز کنند. علیدایی بعدا اعلام کرد که دستکم ٩ میلیارد تومان (١,٩ میلیون یورو) به حساب مذکور واریز شده است. در ویدیویی که در آپارات (یوتیوب ایرانی) منتشر شد، دایی گفت: «حتی در رؤیا هم تصور نمیکردم که کمتر از ٤٨ ساعت این رقم در حساب بانکی جمع شده باشد. وقتی چنین اعتمادی از سوی مردم دیدم، مستقیما با آشنایان در کرمانشاه تماس گرفتم. بعد به این نتیجه رسیدم که بهتر است خودم تنهایی به آنجا بروم و از طریق خودم این کمکها به مردم صورت بگیرد».
در ادامه این گزارش هم به این موضوع پرداخته شده که چرا ایرانیها نسبت به نهادهای دولتی تقریبا بیمیل شدهاند و به افرادی مثل علی دایی اعتماد میکنند و پول زیادی را دست او میدهند. لیبراسیون برای یافتن پاسخ این پرسش به سراغ برنار اورکاد، پژوهشگر مسائل ایران رفته است. او میگوید: «کمکهای خیرخواهانه در ایران یک سنت دیرینه دارد. این کمکها میتواند از طریق شخصتهای شناختهشده صورت بگیرد و از طرفی میتواند از طریق مؤسسات و نهادهای محلی هم صورت بگیرد که آدمهایی با حرفههای خاص را دور هم جمع میکند. در اینجور مواقع، ایرانیها کمتر از طریق شبکههای دولتی اقدام به دادن کمکهای خیرخواهانهشان میکنند».
این گزارش مفصل به چند بخش دیگر تقسیم میشود که وضعیت سخت زندگی در مناطق زلزلهزده را توصیف کرده و به کمک انجمنهای مردمنهاد مختلف هم اشاره شده است.