پشت پرده تغییرات در سطوح عالی نظامی عربستان
این رسانه عرب زبان در ادامه داد: عصر روز دوشنبه ملک سلمان احکام تازه ای را مبنی بر برکناری تعدادی از مسئولان در دستگاههای مختلف اجرایی دولت سعودی صادر کرد که تمرکز این احکام بر روی رهبری نظامی دولت عربستان و صفوف نظامی ارتش بود.
این تغییرات که به شکلی ناگهانی پس از موافقت سلمان بن عبدالعزیز با سند پیشرفت و تحول وزارت دفاع صادر شد، حمایت از بخش تولیدات نظامی را در بر می گیرد، همانطور که برنامه پیشرفته وزارت دفاع بر ساختار جدید آن در جهت بهبود توانایی های دفاعی، استوار است.
«برنامه دگرگونی و پیشرفت وزارت دفاع» مولود یک لحظه نیست، بلکه این طرح به زمان پادشاه سابق عربستان، عبدالله بن عبد العزیز باز می گردد. و به نظر می رسد اکنون بن سلمان در مقام ولایت عهدی این برگه را در زمان حاضر مطرح کرده است تا با یک تیر دو نشان بزند، اول انکه به این وسیله بر شکست فضاحت بار کشورش در تجاوز به یمن سرپوش بگذارد و دوم، خشم و غضب رو به فزونی در خصوص سیاست هایش در داخل خاندان سلطنتی را آرام کند.
به عقیده تحلیلگران، این تغییرات که اغلب در زمینه نظامی است، تلاشی در جهت راضی کردن طرف هایی بوده است که از سیطره بن سلمان بر تمام زمینه های قدرت در مملکت سعودی خشمگین هستند و نیز کوششی است برای دور کردن تاثیرات غضب مخالفانش-که در بین آنها پسر عموهای بن سلمان نیز دیده می شوند-چرا که این تغییرات در زمانی صورت گرفته است که خاندان سعودی بدنبال بازداشت تعدادی از شاهزاده ها در هتل ریتز کارلتون و مجبور کردن آنها برای چشم پوشی از ثروتشان، به شدت برانگیخته و ناراحت است، بویژه آنکه در جریان این بازداشتها عده ای از شاهزاده ها مناصب دولتی خود را از دست دادند و حالا بن سلمان قصد دارد اندکی از خشم آنها بکاهد؛ خشمی که می توانست تمام مملکت سعودی و خاندان حاکم را بر باد دهد. پس این تغییرات انجام شد تا پیام غزل و دوستی و رضایت طلبی را به کسانی برساند که توسط پادشاه سعودی و ولی عهد او برای رساندن بن سلمان به مقام ولی عهدی، زیر پا گذاشته شده بودند. به این ترتیب، طلب خشنودی از شاهزاده ها، با دادن مناصب و امتیازات ویژه به آنها صورت گرفت و این اقدام همزمان تلاشی بود برای اظهار دوستی با معترضان انتقال سلطنت به محمد بن سلمان.
در سویی دیگر، امکان جدا کردن تحولات نظامی بزرگ در داخل صفوف ارتش سعودی، از جنگ کورکورانه و ناموفق عربستان به یمن، وجود ندارد؛ جایی که رهبری نظامی سعودی از إعمال قاطعیت خود در نبرد یمن ناتوان و عاجز شده و همین امر موجب طولانی شدن زمان جنگ و هدر رفتن اموال و تلاشهای عربستان گردیده و این کشور را در محل اتهام های جامعه بین الملل به دلیل جنایت های جنگی آن در یمن، قرار داده است. این مسائل پادشاه سعودی را بر آن داشت صفحه نظامی قدیم خود را دفن کرده و با به خدمت گرفتن نیروهایی تازه، صفحه ای جدید را در زمینه توان نظامی خود، بگشاید.
این تغییرات بر صحنه نظامی در یمن تاثیر می گذارد و چه بسا در تجاوز به آن، گامی رو به جلو باشد. اما حداقل این تحولات می تواند مسئولیت شکست در تحقق اهداف حکومت سعودی در یمن را متوجه عناصر جدید دفاعی کند!