دلایلی که باعث می شود کی روش در ایران بماند
در بیشتر موارد این فدراسیون فوتبال بوده که در مقابل درخواستهای «سیکیو» تسلیم شده و گاهی نیز خود کیروش به شکل زیرکانهای از میزان عصبانیت و تندی لحنش کاسته تا نیمکت ایران را از دست ندهد. حقیقت آن است که در صورت جدایی او هیچکدام از پیشنهادهای ملی او در رنکینگ فیفا بالاتر از ایران نیستند و مرد پرتغالی اساسا سرمربی تیم بزرگتری نخواهد شد. او شانس چندانی برای امضای قرارداد با یک باشگاه خاص در فوتبال اروپا را نیز پیشروی خود نمیبیند. بر خلاف آنچه در تصور عموم میگنجد، کارلوس کیروش چندان شیفته جدایی نیست و دلایل مستحکمی برای ادامه حضور در فوتبال ایران دارد. به همین خاطر است که مطرحشدن ادعاهایی درباره تمدید قرارداد این مربی، با واکنش مثبت خود او روبهرو شده است.
هیچکدام از کشورهای اروپایی و آفریقایی، مبلغی در حدود یک و نیم میلیون دلار در سال برای پرداخت حقوق کارلوس کیروش کنار نمیگذارند. شاید تنها چند کشور عربی حوزه خلیجفارس حاضر به پرداخت چنین دستمزدی به دستیار سابق فرگوسن باشند اما احتمالا این کشورها نیز زیر بار بندهای «استثنایی» قرارداد او نمیروند. بندهایی که شامل دریافت پاداش برای پیروزی در دیدارهای دوستانه با تیمهایی بسیار ضعیف نیز میشود. حوزه اختیارات و قدرت تصمیمگیری، یکی از چالشهای همیشگی سرمربیها با مدیران در دنیای فوتبال بهشمار میرود اما فدراسیون فوتبال ایران اختیار همه تصمیمها را بدون جنگ و خونریزی به کارلوس کیروش واگذار کرده است. او در کدام نقطه از جهان میتواند در برنامهریزی لیگ دخالت مستقیم داشته باشد؟ بازیکنان ملیپوش را در روزهایی غیر از فیفادی برای ریکاوری به جلسههای تمرینی دعوت کند، بازیکنان باشگاههای شاغل در لیگ قهرمانان آسیا را از تیمهایشان تحویل بگیرد و در مقطعی همه دستیاران بومی و مدیر رسانهای تیم را کنار بگذارد؟ او در ایران برای هر تصمیمی، اختیار تام دارد. قدرت و جایگاهی که بعید است در هیچ تیم فوتبال دیگری به این مربی سپرده شود. کارلوس کیروش از هدایت تیمملی فوتبال پرتغال «برکنار» شد.
در رئالمادرید نیز چنین اتفاقی را تجربه کرد اما این ماجرا در تیمملی ایران برای او رخ نخواهد داد. مرد پرتغالی در ایران صاحب حاشیهای کاملا امن شده است. او دیدارهای تدارکاتی کاملا سادهای را به کمک «روابط شخصی» برای ایران ترتیب میدهد و با پیروزی در همه این دیدارها، جایگاه اولی آسیا در رنکینگ فیفا را حفظ میکند. در جامجهانی و جامملتها نیز اساسا انتظار زیادی از این مربی وجود ندارد. این در حالی است که اگر او روی نیمکت قطر یا عربستان نشسته بود، در صورت تنها یک شکست در یک مسابقه تدارکاتی بزرگ با تیمی مثل برزیل، امکان اخراجش از سوی کارفرمایان کمتحملش وجود داشت. در آسیا هیچ کشور دیگری نیست که بتواند «نیروی انسانی» در حد و اندازه استعدادهای فوتبال ایران را برای کیروش تأمین کند. نه ازبکستان و نه عربستان چنین قدرتی دارند و نه حتی نسل جدید فوتبال استرالیا وسوسهکننده به نظر میرسد. کیروش، ستارههای جوانی مثل سردار آزمون، سعید عزتاللهی، علیرضا جهانبخش، مرتضی پورعلیگنجی، مهدی ترابی و ... را برای نخستینبار به تیمملی ایران دعوت کرده است. او یک نسل خوب را با پالایش چندمرحلهای بهوجود آورده و به دنبال آن است نتیجه این پالایش را حداقل در جامملتهایآسیا ببیند. علاوه بر این نباید فراموش کرد سرمربی پرتغالی هفتمین سال حضور در فوتبال ایران را پشتسر میگذارد. او زمان بسیار زیادی را صرف کرده تا ایدههای فنیاش را به جسم و روح تیمملی تزریق کند و برای پیاده کردن این ایدهها در یک کشور دیگر، حداقل به چند سال زمان نیاز خواهد داشت.
محبوبیت کیروش برای یک مربی فوتبال بویژه در سطح ملی، کمسابقه به نظر میرسد. او در ایران به یک «ستاره راک» تبدیل شده است. مردی که برایش هشتگ میزنند، موج مجازی راه میاندازند و حتی به صفحه رئیسجمهور هجوم میبرند تا هر طور شده در ایران حفظش کنند. کدام پیشنهاد میتواند کیروش را در معرض چنین محبوبیتی قرار دهد؟ ایستادن مقابل بازیکنسالاری، نمایشهای تکنیکی و منطقی و البته برقرارکردن نظم در اردوی تیم، امتیازهای بزرگ این مربی هستند اما همه رمز و راز محبوبیت او را نمیتوان در همین امتیازها خلاصه کرد. بسیاری از اهالی فوتبال در ایران به رفتارهای کیروش نقد دارند اما با این هراس بزرگ روبهرو هستند که تیمملی در دوران پسا کیروش، به عقب بازگردد و دوباره به مربیان ایرانی تکیه کند. همین وحشت، محبوبیت مرد اول نیمکت تیمملی را بیشتر میکند.
فدراسیون فوتبال نمیخواهد کیروش را از دست بدهد و این یکی دیگر از دلایل متقاعدکننده برای پذیرفتن احتمال بالای تمدید قرارداد این مربی است. چرا مدیران ارشد فوتبال ایران به هیچ قیمتی حاضر به عبور از کیروش نیستند؟ جواب ساده به نظر میرسد: آنها نمیتوانند هیچ سنگری بهتر از کیروش برای خودشان پیدا کنند. اگر برنامهریزی در فوتبال ایران ضعیف و در مواردی بحرانی است، اگر تیمملی نمیتواند دیدارهای تدارکاتی خوب برگزار کند، اگر روند امضای قرارداد با حامیان مالی عجیب و منحصربهفرد طی میشود و اگر ایران در ردههای سنی مختلف خوب نتیجه نمیگیرد، «فدراسیون پنج ستاره» همیشه سنگری به نام کیروش برای پنهان شدن دارد. حتی وقتی افشاگریهای علی کریمی از راه میرسد، این کیروش است که اعتبارش را برای دعوا خرج میکند. زمانی که دیگر خبری از کیروش روی نیمکت نباشد، مدیران فدراسیون وادار به پاسخگویی در همه موارد خواهند شد و این همان چیزی است که آنها به هیچ وجه نمیخواهند تجربهاش کنند.
وطن امروز