ناگفتههای وزیر کشور از اعتراضات دی ماه 96
عبدالرضا رحمانی فضلی درباره اعتراضات دی ماه گفت: نتایج تحقیقات میدانی نشان داد بیش از 60 درصد کسانی که در اعتراضها حضور داشتند، شاغل بودند. در حالی که اگر بیکاری و درخواست شغل، عامل اصلی اعتراضها بود باید شمار بیکاران حاضر در اعتراض بسیار بیشتر از این تعداد بود؛ یا اگر فشارهای اقتصادی مهمترین انگیزه بود، اعتراضها باید در حاشیه شهرها دیده میشد؛ در حالی که این گونه نبود. همچنین گفته شد افرادی که از سمت مؤسسات مالی متضرر شدهاند، اکثریت جمعیت معترضان را تشکیل میدادند در حالی که آمار نشان میداد این افراد حضور بسیار اندکی در این اعتراضها داشتند.
اهم اظهارات وزیر کشور در گفتگو با سالنامه نوروزی ایران به شرح زیر است:
* ما در تحقیقات خود به هیچ وجه به سازمان یافتگی اعتراضها نرسیدیم؛ بهعبارت واضحتر به این نتیجه نرسیدیم که یک گروه، طیف و جناح یا معاندین و ضد انقلابها اعتراضها را از بیرون سازماندهی کرده باشند.این حرف به معنای این نیست که معاندین و مخالفان از اعتراضها سوءاستفاده نکرده باشند چون هم در تشدید، هم در هدایت و هم برای بهرهبرداری نهایت تلاش خود را کردند.
*با حضور مکرر برخی افراد، حدود 100 هزار نفر و بدون تکرار حدود 40 تا 45 هزار نفر در اعتراضها شرکت داشتند. بنا به آمار دستگاههای میدانی، عموم مردم به اعتراضها نپیوستند. هیچ جریان سیاسیای نیامد؛ احزاب و گروهها واقعاً نیامدند؛ کارگران نیامدند؛ اقلیت و اقوام نیامدند؛ دانشجویان نیامدند.
*بین معترضان، دانشجو هم حضور داشت اما این حضور به معنای حضور سازماندهی شده دانشجویان یا سایر اقشار نبود در واقع دانشجویان هوشمندانه و آگاهانه همراهی نکردند. گروههای یاد شده نه تنها در اعتراضها حضور نیافتند، بلکه به آرامسازی فضا نیز کمک کردند. ویژگی دیگر این اعتراضها، ابعاد وسیع آن بود. ظرف یکی دو شب به 100 شهر رسید و در 42 شهر، درگیری داشتیم. به این معنا که به اموال عمومی و شخصی و اماکن آسیب زدند؛ شیشه شکستند؛ آتش زدند. ویژگی بعد این بود که رسانههای خارجی و برخی دول مثل امریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و خیلی از کشورهای عربی آشکارا موضعگیری کردند. خیلی از مرکز تولید و ارسال خبر هم از همین کشورها بود. این دریافتهها بر اساس تحقیقات میدانی بود، اما در بررسیهای عمیقتر به عوامل دیگر که بستر اصلی حوادث بودند میرسیم و متأسفانه هنوز هم در معرض آن حوادث هستیم.
* قانون جمهوری اسلامی ایران بنا به مقتضیات اعتقادی و ارزشی میگوید باید حجاب در جامعه رعایت شود؛ مانند همه قوانین دیگر. اینجا کسانی که اعتقادی هم ندارند ولی در این جامعه حضور دارند و زندگی میکنند، ملزم به رعایت حجاب هستند.اصول و اعتقادات مشمول تغییر سبک زندگی و هیچ چیز دیگر نمیشود. ما نمیگوییم نماز دیگر واجب نیست چون تغییر نسل داریم. نماز حکم فقهی دارد حالا ممکن است کسی نخواند و کسی هم کاری به وی ندارد؛ چون موضوعی بین خود فرد و خدا است اما حکم فقهی عوض نمیشود. حجاب هم همینطور است. در قانون آمده همه باید رعایت کنند
*ما روزانه با خانمهایی مواجه هستیم که در حال رانندگی روسریشان افتاده 90درصد متوجه نشدهاند روسریشان افتاده و وقتی متوجه شوند، رعایت میکنند، اما زمانی از بیرون برای یک حرکت تبلیغات و سازماندهی میشود. الان حدود 10 نفر در خیابان کشف حجاب کرده و فیلمش را در شبکههای اجتماعی یا تلویزیونهای فارسی زبان برون مرزی منتشر کردهاند. افرادی که کشف حجاب کرده و فیلمش را منتشر میکنند، هم قانون را زیر پا میگذارند و هم اعتقادات دیگران را نادیده میگیرند. شما میپذیرید کسی قانون را زیر پا گذاشته و مثلاً از دیوار خانه شما بالا بروند؟
* در اعتراضهای دی ماه، شورای امنیت تصمیم گرفت سپاه و بسیج بهعنوان نیروهای کمککننده در آمادهباش باشند. تصمیم دیگر شورای امنیت این بود که حتماً ایستهای بازرسی و گشت محله داشته باشیم. وقتی حادثه تمام شد، این قرارگاهها هم جمع شد. محوریت شورای امنیت و تأمین استان بود و نیروهای میدان، نیروی انتظامی بود. بعضی جاها مجبور شدیم و کمک خواستیم و سپاه در 5 شهر تحت امر و فرماندهی نیروی انتظامی کمک کرد.
* یکی از فرماندهان محترم در جلسه شورای شهر عنوان کرده بود که میخواهیم در تهران گشتهایی داشته باشیم؛ من هم گفتم این گشتها برای شرایط خاص است. درباره گشت ارشاد هم موضوع را مدیریت کردیم. چون نحوه مواجهه موجب دغدغه و نگرانی شده بود. از طرفی نیروی انتظامی نمیتواند وظیفه قانونیاش را انجام ندهد، ما شبکههای فسادی داریم که زندگی مردم را تهدید میکند. از وظایفمان کوتاه نیامدیم اما مزاحم کسی هم نشدیم و نیروهای ما با درایت و هوشمندی عمل کردند.
*تفاوت این اعتراضها با اعتراضهای سال 88 خیلی زیاد بود؛ اعتراضهای 88 در تهران بود، سیاسی بود و کاملاً جناحی. جریانی به انتخابات اعتراض داشت و عموم مردمی که اعتراض مشابهی داشتند به خیابان آمدند. راهپیمایی آرامی کردند که به دلایل ضعف مدیریتی و عدم تحمل و تحریکپذیری بالا به درگیری منجر شد. پس اعتراضها در یک شهر بود؛ سیاسی بود و رهبر داشت.
*اولویت ما برای تأمین امنیت این است که بحران یا اعتراض نباشد اما اگر جایی اعتراض و بحرانی داشته باشیم، بهتر است آن اعتراض شناسنامه داشته باشد. به این معنا که افرادش معلوم باشد؛ لیدرها مشخص باشند؛ موضوع معلوم باشد چرا که در این شرایط کنترلش راحت است. چون میدانیم با چه کسی طرف هستیم اما اعتراضهای دی ماه در 100 شهر بود؛ معلوم نبود لیدرها چه کسانی هستند؛ موضوع اعتراض، سیاسی صرف نبود و در 40شهر به خشونت تبدیل شد. خیلی با سال 88 فرق میکرد. از یک جنس نبود.
*در قضیه رفراندوم هم موافق و مخالف، صحبتهای آقای روحانی را اشتباه برداشت کردند. رئیس جمهوری تنها به یک ظرفیت قانونی اشاره کرد و گفت در شرایط خاص اگر ما در موضوعی به بنبست برسیم، مجلس، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام داریم. رهبر معظم انقلاب هم هستند اما اگر با تمام اینها در بنبستی گیر کردیم، قانون اساسی راه گذاشته است. اینها مسائلی نیست که ما بهخاطر آن درگیری و اختلاف ایجاد کنیم، چرا که این صحبت از یک ظرفیت قانونی است. آقای رئیس جمهوری یک فرد حقوقدان هستند و بخوبی به مختصات و قواعد قانونی اشراف دارند و مکانیزم اجرای رفراندم را میدانند و ایشان به رفراندم بهعنوان ظرفیت بالای قانون اساسی اشاره داشتند.