رنانی و آرزوی زاده نشدن مصدق و مارکس!
علی دینی ترکمانی، استاد اقتصاد در کانال تلگرام خود نوشت:
*دکتر محسن رنانی در مطلبی با عنوان «یادگیری اجتماعی و توسعه: درسهای بمباران هیروشیما و ۲۸ مرداد» میگوید: «ای کاش مصدق نزاده بود و ای کاش چنین جنبشی رخ نداده بود. پولهایی که با ملی شدن نفت به جیب ملت ایران رفت، بسیار کمتر از خسارتهایی است که جامعه ما در طول هفتاد سال بعد از آن واقعه، از حوادث بعدی مرتبط با آن واقعه دید.» پیشتر نیز، در مقدمه ترجمهٔ کتاب بسیار معتبر اقتصاددان پرآوازه جهانی، توماس پیکتی، با عنوان «سرمایه در قرن بیست و یکم»، نوشته بود: «اگر مادر مارکس میدانست وی موجب مرگ میلیونها نفر خواهد شد، بند ناف او را نمیبرید.»
*افرادی مانند رنانی در اشاعه هیستری مصدقستیزی پردههای رودربایستی را کنار میزنند و به عیان و آشکار از نفی کودتا و «بازگشت پادشاه» به قدرت سخن میگویند یعنی، اگر هم کودتایی در کار بوده، کودتای مصدق بر علیه شاه بوده است. به همین صورت، به جای نقد شاه که در رأس قدرت بود و میتوانست با گوش دادن به نصایح و پندهای افرادی چون مهندس بازرگان، مانع از بسته شدن فضای سیاسی و اجتماعی و افتادن جامعه در مسیر تحولات انقلابی بشود، تیغ نقد را معطوف مصدق میکنند که ربع قرن جلوتر از انقلاب، از قدرت کنار زده شده بود و هواداران او در قالب جبهه ملی به چیزی جز روش مسالمتآمیز و اصلاحگرایانه در عرصه مبارزه اجتماعی اعتقادی نداشتند.
*اگر مصدق و هواداران او در نیل به این هدف و امکان تبدیل نفت به عامل پیشران توسعه دموکراتیک شکست خوردند، مسئولیت اصلی بر دوش آمریکا و سیا و عوامل داخلی کودتا، و شاه و نابخردیهای بعدی او در بستن فضای سیاسی و حتی سرکوب مسالمتگرایانی چون هواداران مصدق و حذف افرادی چون دکتر علی امینی قرار دارد.