توهمات بنسلمان ادامه دارد/ رزمایش مشترک سپر خلیج فارس
به گزارش خبرنگار حوزه تحولات منطقه گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ 18 مارس (28 اسفند) گذشته بود که دولت سعودی از برگزاری یک رزمایش نظامی مشترک با حضور 24 کشور مختلف در شرق عربستان خبر داد. رزمایش یک ماهه ای که به گفته شاه سعودی هدف از آن، نشان دادن توانایی در چارچوب یک ائتلاف نظامی مشترک و سازماندهی نظامی یکپارچه برای رویایی با خطرات و تهدیدات عنوان شد.
در همین راستا یگان های دریایی، زمینی و هوایی و پدافند هوایی 24 کشور در این رزمایش مشارکت داشتند. هر چند اسامی کشورهای شرکت کننده در این رزمایش نظامی اعلام نشده است، اما خبرگزاری رسمی عربستان نیروهای شرکت کننده در آن را ده ها هزار تن اعلام کرد که از حیث تعداد کشورهای شرکت کننده و کیفیت تجهیزات، گسترده ترین تمرین نظامی در منطقه به حساب می آید. همچنین گفته شده در این رزمایش چهار کشوری که دارای قدرتمند ترین ارتش های جهان هستند، حضور داشتند.
تفاوت رزمایش مارس 2018 با رزمایش 2016 عربستان در خلیج فارس
در مورد تفاوت رزمایش کنونی با رزمایش سال 2016 در خلیج فارس و دریای عمان می توان به مواردی اشاره کرد، از جمله اینکه در مانور 2016 صرفا نیروهای عربستانی حضور داشتند، اما در رزمایش اخیر که هفته گذشته به پایان رسید، نیروهای نظامی 24 کشور مشارکت داشتند. به همین دلیل پسوند مشترک به نام این رزمایش اضافه شد. تفاوت دیگر در این است که در رزمایش 2016 تنها نیروی دریایی سعودی حضور داشت، اما در رزمایش ماه مارس 2018 علاوه بر نیروی دریایی، نیروهای هوایی و زمینی کشور های شرکت کننده نیز حضور داشتند.
نکته دیگر این که رزمایش مشترک سپر خلیج فارس در حالی به پایان رسید که چهارمین رزمایش مشترک آمریکا و عربستان به نام صداقت از 11 مارس در شمال عربستان برگزار شده بود.
رژیم سعودی، مترسک غرب برای رهبری ائتلاف به اصطلاح عربی-منطقه ای
عربستان سعودی با وجود حمایت های نظامی و سیاسی غرب، تلفات بالای جانی و مالی را در یمن متحمل شده است که البته همین موضوع باعث تشدید اختلافات داخلی و میزان نارضایتی در این کشور شده است.
حقیقت این است که رژیم آل سعود علاوه بر هزینه های زیاد برای برگزاری این گونه رزمایشها، هزینه های به مراتب سنگین تر تسلیحاتی را متقبل می شود، از جمله قرار 110 میلیارد دلاری با ایالات متحده و قرار داد 14 میلیارد دلاری با انگلستان برای خرید جنگده های تایفون. از این رو کشورهای غربی با حمایت همه جانبه از عربستان و تشویق این کشور به ایجاد ائتلاف نظامی و رهبری آن، به دنبال تحمیل هزینه های سنگین به این کشور یا به عبارتی دوشیدن این گاو شیرده هستند؛ چرا که هم از منافع سیاسی این اقدام بهره مند می شوند و هم از منافع اقتصادی آن منتفع می گردند.
اهداف پیدا و پنهان عربستان از برگزاری رزمایشات مکرر در منطقه
سوال مهمی که در ذهن متبادر می شود این است که دولت سعودی چه اهداف پنهان و آشکاری در برگزاری این رزمایشات دارد، در پاسخ به این سوال، به نظر می رسد که عربستان سعودی تلاش می کند با ایجاد هیاهوی رسانه ای و تجمیع کشور های مختلف در برگزاری چنین رزمایشاتی، خود را به عنوان قدرت نظامی منطقه معرفی کند. نکته ای که خلاف آن با گذشت سه سال از تجاوز نظامی به یمن که در باتلاق آن گرفتار شده به اثبات رسیده است، چرا که نه تنها به اهداف خود از تحمیل این جنگ به یمن نرسیده، بلکه عمق خاکش، آماج موشک های کمیته های مردمی و ارتش یمن و انصار الله قرار گرفته است.
آلسعود با برگزاری مانورهای نظامی مشترک به دنبال بهبود چهره تحقیر شده ارتش خود در منطقه و همچنین تغییر کانون توجه کشورهای مختلف از جنگ یمن به موج ایران هراسی است؛ بنابراین از طرفی می توان یکی دیگر از اهداف این رزمایش را قدرت نمایی در مقابل ایران و نشان دادن توانایی های عربستان در مقابل ایران عنوان کرد.
تماام تلاش های آلسعود و بن سلمان اقدام علیه ایران است. اما سوال این است که آیا اقدامات قبلی او به نتیجه رسیده است یا خیر؟ به هرحال شاید تاحدودی موفق شدهاند که دشمنی ها علیه ایران را بیشتر کنند. به عنوان مثال حمله اخیر به سوریه بدون هیچ شکی عربستان در بخشی از آن سهیم و به واسطه درخواست بن سلمان از رئیس جمهور ایالات متحده بوده و بخشی از آن به درخواست اسرائیل. در غیر این صورت آمریکا نمی بایست غیرقانونی و برخلاف حقوق بین الملل تا زمانی که اثبات نشده که حمله شیمیایی کار چه کسی بود، دست به این حمله می زد.
به نظر می رسد بر خلاف گفته شاه سعودی که هدف این رزمایش را تقویت آمادگی دفاعی و همکاری نظامی، میان کشورهای شرکت کننده اعلام کرده، در پشت پرده، ریاض به دنبال مقاصد سیاسی از برگزاری این رزمایش است.لذا یکی این اهداف سیاسی می تواند، القای این موضوع باشد که دولت سعودی توان ائتلاف سازی منطقه ای و رهبری آن را دارد. البته این ائتلاف سازی بیش از آن که به واقعیت نزدیک باشد، یک مانور سیاسی است؛ چرا که در ائتلاف نظامی بر ضد یمن به جز امارات متحده عربی نام کشور دیگری دیده نمی شود. این موضوع نشان گر آن است که عربستان قدرت ائتلاف سازی و تاثیرگذاری بر کشورهای منطقه را ندارد، از این رو ناچار به مانور تبلیغاتی برای نیل به اهداف خود است.
نکته مشخص این موضوع است که بدون شک بن سلمان تا جایی که بتواند در توهمات جلو می رود. اگر از همه شانس هایش استفاده کرد و نتوانست به نتیجه دلخواه برسد، قطعا به سوی ایران برمی گردد و پای میز مذاکره مینشیند. تاریخ نشان میدهد که مصداق بارز این مسئله، ترکیه بود. در برههای از زمان آن ها راه دشمنی با ایران را در پیش گرفتند و به رابطه با آمریکا و اتحادیه اروپا افتخار کردند و اردوغان تا جایی که می توانست پیش رفت، اما در نهایت از همه آن ها سرخورده شد و دوباره بازگشت و با ایران وارد یک رابطه مسالمت آمیز شد و اعلام کرد: می خواهد سیاست نگاه به شرق داشته و با ایران در ارتباط باشد!
آل سعود دشمنی است که از هیچ عملی برای ضربه زدن به محور مقاومت به رهبری ایران در منطقه دریغ نخواهد کرد. پادشاهان سعودی که ادعای خادمی حرمین شریفین را دارند حتی ظواهر اسلام را رعایت نمی کنند و در ملا عام شراب میخوردند. آن ها نه تنها دوستی خود با اسرائیل را پنهان نمیکنند؛ بلکه در عمل در راستای منافع این غده سرطانی اقدام میکنند. در طول سال های پس از انقلاب همیشه ایران بوده است که دست دوستی به سمت عربستان به عنوان یک کشور اسلامی که حرم امن الهی و مرقد مطهر پیامبر در آن قرار دارد، دراز کرده است، ولی عربستان از هیچ اقدامی علیه ایران فروگذار نکرده است. با این تفاسیر به نظر می رسد اگر عربستان این رویه خصمانه خویش را کنار نگذارد ایران هم باید از اهرم های فشار خود علیه آن استفاده کند.
نکته ای که ولیعهد جوان و خام سعودی باید آن را در نظر بگیرد این است که امنیت و اعتبار بین المللی خریدنی نیست و با اتکا به قدرت درونی کشورها شکل می گیرد، چیزی که این رژیم دیکتاتور بهره ای از آن نبرده است؛ چرا که شکست سنگین ارتش سعودی در یمن و درماندگی سیاسی بن سلمان، به وضوح نشان گر آن است.