مهر مرموز شهرداری تهران/ پشت پرده بدهیها و واگذاریها در شهرداری از زبان آقای سرپرست
به گزارش اقتصادنیوز متن این مصاحبه به شرح زیر است:
در دوره آقای نجفی یکسری اسناد درباره بدهیهای شهرداری اعلام شد و حتی یکسری اسناد جدید کشف میشد، علت ناشناختهبودن این بخش از بدهیها چه بود؟ چه میشد که این بدهیها یکدفعه کشف میشد؟
بدهیهای شهرداری به چند دسته تقسیم میشود؛ پیمانکاران، بدهی در ازای تملک املاک مردم و بانکها. البته افراد یا نهادهایی هم هستند که از ما طلب داشتند و به دلایلی نتوانستند طلب خود را دریافت کنند و به دادگاهها و مراکز قضائی رفتند و از ما شکایت کردند. برای بخشی از این بدهیهای بودجه، برنامه مصوب یا حتی قراردادی وجود ندارد و شهرداری این بدهی و تعهد فاقد سند را ایجاد کرده است؛ اما مواردی هم داشتهایم که حتی فاقد سند هم نبود، یعنی نه در برنامه بوده، نه بودجهای داشته و نه قراردادی دارد و بنا به دلایلی مسئولان یا شهرداران مناطق تصمیم گرفتند پروژهای را اجرا کنند.
هرکدام از این موارد چقدر است؟
جداگانه اعلام میکنم، اما مجموع اینها که در سند تغییر و تحول هم ارائه کردیم، 52 هزار میلیارد است.
سهم این موارد فاقد سند چقدر است؟
طبعا تنها موردی که ما ناچار بودیم برآورد کنیم، همین آخری بود، چراکه هیچ اظهار نظر و قراردادی نداریم و در جایی هم ثبت نشده است و وقتی افراد به ما مراجعه و اعتراض میکنند، متوجه میشویم که او طلبکار است. برآورد ما از این موارد حدود دو هزار میلیارد تومان تابهحال است. آقای نجفی که میگفتند هر روز بدهی جدیدی کشف میشود، همین موارد را میگفتند. در دوره قبل اعدادی را بیان میکردند که با دسترسیها و اسناد ما فرق داشت. البته در این بین بدهیهایی هم وجود داشت که براساس توافق با دستگاههای اجرائی، نهادها و امثالهم بوده است که در ازای اجرای پروژه زمین یا پروژهای دیگر با هم اجرا کردند، اما این توافق نه در دفاتر مالی ما و نه در اسناد ما ثبت است و نه بودجه مصوبی داشته و این عدد هم، قابل توجه است.
روند پرداخت بدهیها در این مدت چطور پیش رفت؟
در این مدت پیمانکاران جزء در اولویت پرداخت بودند و حدود 9 میلیارد تومان پرداخت شده است.
این پرداخت تا چه زمانی است، چون از دوره قبل این پرداختها شروع شده بود.
بدهیها از سالهای 90، 92 به بعد احصا شده و تمرکز مطالبات بیشتر در سال 94 و 95است که بخشی از آن را تسویه کردیم. حدود 19 هزار میلیارد از کل بدهیها، بدهی به بانکهاست که 15 هزار میلیارد از این رقم برای بانک شهر است. رقم بدهی که از دعاوی دادگاهها مطرح شده و احتمال میدهیم حدود 10 هزار میلیارد تومان باشد که فعلا چهارهزارو 400 میلیارد آن حکم قطعی دارد و حدود شش هزار میلیارد را باید بهعنوان بدهی آینده بگذاریم. با این حساب فعلا حدود 44 هزار میلیارد تومان بدهی قطعی است و هشت هزار میلیارد هم جزء برآوردهای آینده ماست. تنها کاری که ما کردیم تدقیق همه بدهیها بوده است. در روزهای اول نهادها و ارگانها و اشخاص میآمدند و ادعایی داشتند و صورتجلسهای هم داشتند، اما اینها در حسابها نیامده بود و از این موارد بسیار زیاد بود.
این موارد بدهی که میگویید از چه سالی است حدودا و تا چه سالی ادامه داشته است؟
از سال 90 به بعد داریم، ولی عمده موارد در سال 94 و 95 است. روند پرداخت بدهی کمتر از 500 میلیون تومان را شروع کردیم و در همان شش ماه دوم سال گذشته، تعیین وضعیت حدود سههزارو 400 پیمانکار با هزارو 200 میلیارد تومان انجام شد.
شهرداری در دوره قبل برای پرداخت بدهیهای خود از چاله به چاهی افتاد و کارگزاریها راه افتادند. این مجموعهها چه روندی داشتند و چرا به این جا رسیدند؟
من فکر میکنم رمز موفقیت و بزرگترین دستاورد و موفقیت شورای شهر، مدیریت جدید و اصلاحطلبان، کشف این بود که کجای کار، پول در مجاری صحیح قرار نمیگیرد و با تشخیص و جلوگیری از این روند توانستیم در سال گذشته بر مشکلات مالی فایق بیاییم و جلوی فساد را هم بگیریم. با آن دو بخشنامه و توقف صدور هولوگرام منافع عدهای بهشدت به خطر افتاد. این افراد برای اینکه این سد را بشکنند، شایعه راه انداختند، مقاومت کردند که شهر تعطیل شده و البته یکسری هم در داخل شهرداری، منافعشان به خطر افتاد، چون فکر میکنند دو، سه ماه اول که درآمد کم شود، اما ما تا شب عید مقاومت کردیم و همه پولها شب عید به حساب شهرداری آمد و برای همه سؤال بود از کجا پول آوردیم؟ این پول نتیجه شفافسازی و این بخشنامه ضد فساد بود و ما در این مدت هیچ وامی هم نگرفتیم.
درباره روند صدور هولوگرام و فساد موجود در آن بیشتر توضیح میدهید که به چه شکل بود؟
هولوگرام، یک مهر است و در اصل حواله صادر میشود. در دوره قبل شهرداری تهران برای تأمین منابع مالی درحالیکه پولی نداشتند و طلبکاران فشار میآوردند، به فکر جبران این شرایط با زمین و ملک و تهاتر میافتند؛ اما شهرداری خودش نمیتوانسته وارد ماجرا شود و بهایندلیل نفر سومی را وارد این بازی میکنند که همان کارگزار است. به کارگزار ملکی را به ارزش 500 میلیارد تومان میدادند تا خودش با طلبکاران طرف حساب قرار گیرد. به کارگزار اختیار دادن ملک، پول یا تهاتر را هم میدهند و پنج درصد هم حقالزحمه برای کارگزار میگذارند. تا اینجای کار درصورتیکه مشکل حل شود، منعی ندارد؛ اما از یک جایی به بعد پیمانکار ترجیح میدهد پول نقد بگیرد؛ چون نمیتواند کارش را ادامه دهد و درعینحال کارگزار ملک را گران میداده یا ملکهایی که مشکل حقوقی و ملکی داشته، میدادند. از اینجا به بعد بنای دادن پول نقد شروع میشود.
درصورتیکه قرار بر این بوده که نقد داده نشود.
بله. اما اتفاقی هم این وسط میافتد. کارگزار اعلام میکند که همین ملک هست و دو برابر پای پیمانکار حساب میکردند. بعد میگفتند اگر20 تا 40 درصد کمتر از قیمت واقعی راضی شوند، پول نقد میگیرند. اینگونه پیمانکار مجبور به معامله میشده. دراینمیان برخی کارکنان شهرداری هم دخیل بودهاند که زمینه این روابط پیمانکار و نگرانی برای پیمانکار را فراهم میکردند. دراینمیان با دوبرابرنوشتن صورت وضعیت پول پیمانکار هم جبران میشده و هر پروژه برای شهرداری سه برابر تمام میشده است. سؤال این است که هزینه مالی این که کارگزار، دو، سه برابر پول را میگرفته، گردن چه کسی میافتد؟ این یک مفسده، اما این اول ماجراست. تا اینجا هم میگوییم مسئلهای نیست.
مشخص است که چقدر در مجموع هولوگرام فروخته شده؟
نمیدانم چقدر است؛ ولی عدد درخورتوجهی است و عمده بودجه شهرداری در بخش غیرنقد مبتنی بر همین بوده است. از یک جای کار به بعد کارگزار به شهرداری اعلام میکند که دیگر ملک نمیخواهم، به من پروانه بدهید و شهرداری هم قبول میکند. بعد میبینند خودشان نمیتوانند این پروانه را استفاده کنند و اینگونه پای اشخاص و مذاکرات شخصی با مؤدی شروع میشود. مؤدی به طور معمول اگر به شهرداری بیاید، 23 درصد تخفیف برای ملکش میگیرد، پس کارگزار باید به او عدد بیشتری تخفیف بدهد. در ادامه این روند شهرداری به جایی رسیده بوده که پول نقد میداد؛ اما پول نقد برنمیگشت؛ چون پول نقد باید به خزانه برود و اینها یک راه پیدا کردند به نام «پشت باجه» که خودش غیرقانونی بود. یعنی شهرداری روی چک شما یک مهر میزد و این پول از دست شهرداری خارج میشد. شهرداری مناطق هم ترجیح میدادند پول در حساب خودشان بماند. در این شرایط به جایی رسیده بودیم که برآورد کردیم در سال 95، فقط دو منطقه شهرداری تهران 23 درصد هولوگرام را غیرنقد گرفتند و باقی مناطق، تمامش را پول نقد گرفتند.
یعنی بهنوعی، دورهمی مسئله را بین خودشان حل میکردند؟
بهنوعی بله. کار به جایی میرسید که کارگزار وقتی میدیده بدهی بالا آورده، مثلا فضای سبز را به جای ملک میداده. فضای سبزی که 10 تومان است، 30 یا 40 تومان فرضی میداده و علاوه بر حلنشدن مشکل، دعوی جدید ایجاد میکرده. ما این فرایند را شناسایی کردیم. دراینمیان دو مدل دلال بودند؛ یکی دلالانی که بین پیمانکار و کارگزار میآمدند. یکی هم دلالانی در شهرداریهای مناطق که مؤدی را برای تخفیف بیشتر به کارگزار معرفی میکردند.
با این حساب مشکل این روند این بوده که پول از شهرداری خارج میشده و اگر در شهرداری میماند، اشکالی نداشت!
بله. از جایی به بعد تحت کنترل و مدیریت شهرداری نبوده است.
این روند تخلفات عمده داشته، سازمانهای نظارتی وارد نشدند؟ کسی دستگیر نشد؟
دستگیری نبود. ما فرایند را شناسایی و روند را متوقف کردیم. دلالانی که آن وسط بودند، همه شفاهی بودند و ما نمیشناسیم. تنها کارگزاران قابل شناسایی بودند که با آنها حسابهای فیمابین را حل و فصل کردیم. ما با روندی مواجه بودیم که مدیریت کار، خارج از شهرداری اتفاق افتاده و حل میشد و خیلی هم گسترده بود.
افرادی که مرتبط با این روند بودند، از اقدام خلاف خود اطلاع داشتند. اینها را معرفی کردید به ارگانهای نظارتی؟
اولین کار توقف ادامه این جریان بود؛ این شیر را بستیم تا دیگر خسارتی وارد نشود.
یعنی در مدیریت قبلی شهرداری نمیدانستند این اشکال کجاست؟ یعنی تشخیص ندادند یا نمیخواستند برخوردی داشته باشند؟
هولوگرام در چهار سال آخر آقای قالیباف اتفاق افتاده است. من در جریان این موضوع نیستم که میدانستند یا نه.
یعنی شما این بررسیها را از صفر شروع به شناسایی کردید؟
بله، زمانی که من بخشنامه را صادر کردم، آقای تندگویان از شورای چهارم با من تماس گرفت و گفت «شما بزرگترین کار را کردید. من در طول آن چهارساله فریاد زدم که 60،70 هزار بدهکار داریم؛ ولی الان آن را تدقیق کردید و دیدید حرف من درست است.
در شرایطی که شهرداری، شرایط مالی خوبی نداشته، برای آنها هم عاقلانه بوده که جلوی خروج پول از شهرداری را میگرفتند؟
نمیتوانم قضاوت کنم که همه این پول خورده میشده و حیف و میل میشده است یا نه! حتما از آن استفاده هم شده. من ادعا نمیکنم استفاده نشده و حتما به پیمانکار و کارگزارشان هم میدادند. مسئله مهم این بود که این پول غیرنقد، مدیریتش از دست شهرداری مرکز خارج بوده.
پس باید پرسید کارگزارانی که پول دستشان بوده و شهرداری نگران نمیشده که این پول کجا میرود، کدام کارگزاران بودند؟
بله. البته سه، چهار کارگزار وابسته به خود شهرداری بودند.
پس شهرداری چندان هم نگران نبوده که پول کجا میچرخد، چون میدانستند؟
استدلال این آقایان این بوده که غیرنقد، قانونی است و پول به هر شکلی به پیمانکار داده شده و حساب و کتابمان درست است. حرف ما این است که هولوگرم یا حوالههای سیار، زمینه فساد ایجاد کرده و امکان مدیریت توسط شهرداری مرکز بر منابع مالی را خیلی سخت کرده بود.
هفدهم شهریورماه که به معاونت مالی رفتم، حقوق مرداد ماه هنوز پرداخت نشده بود چون پول نقد نداشتند. البته عوامل دیگری هم بود؛ مثل کاهش دوهزارمیلیاردی درآمدها از محل ارزشافزوده در سال 96 و این رقم در مجموع درآمدهای شهرداری تأثیرگذار بود. یک دلیلش هم استخدامهایی بود که در اردیبهشت ماه 96 انجام شده؛ هشت هزار نفر اضافه شده و یکدفعه بار مالی زیادی داشتند. هجدهم شهریور 51 میلیارد تومان در خزانه شهرداری تهران بود و بیستوپنجم باید 600 میلیارد حقوق میدادیم. باور کنید با آن وضعیت وقتی میگفتند شهرداری دوماهه فلج میشود، محتمل بود ولی ما آن بخشنامه را با فشار سیاسی و درونی شهرداری اجرا کردیم و موفق هم شدیم.
درباره هولوگرام میتوانید عددی بدهید که وضعیت ملموس شود؟
در ششماهه اول سال 96، درآمد نقد ما 72 درصد بود اما در ششماهه دوم، درآمد ما به بیش از 120 درصد رسید.
الان هیچکدام از کارگزاریها از شما طلب ندارند؟
بعضیشان طلب دارند، بعضی هم بدهی دارند.
این روند اشتباه و این روند غیرشفاف، هیچ وقت از نظر سازمانهای نظارتی بررسی نمیشد؟
بررسی میشد و الان هم بررسی میکنند و تیمهایشان مستقر هستند. گفتند گزارشات دادیم ولی من گزارش را ندیدم.
البته همه کارگزاریها غیر از یاس دیگر؟
بله، قوه قضائیه و بخش قضائی نیروهای مسلح آن مورد را بررسی میکند.
روند اقدام در یاس همین روندی بوده که تعریف کردید؟ یعنی شبیه هفت مورد دیگر است؟
بله. مراودات همین بوده یعنی پیمانکاران میآمدند، هولوگرام هم داشتند و به پیمانکار پول میدادند، همه فعالیتهایی که کارگزاران انجام میدادند، آنها هم مثل هم انجام میدادند. پول هم ردوبدل میشده ولی به هر صورت الان، هر طرف ادعا دارد که ما طلب داریم.
آقای میرلوحی درباره 670 ملک واگذارشدهای صحبت کردند که البته در گزارش آقای نجفی هم بود. این املاک با چه روندی داده شده و قرار است بازگردانده شود؟
یکی یکی پس میگیریم. این املاک از 10، 12 سال پیش برای بهرهبرداری واگذار شده است. اگر بخواهید ریشهای با این قصه برخورد کنید، روندی قانونی محسوب میشود. طبق قانون انجمنهای شهر هر ملکی که شهرداری برای بهرهبرداری بخواهد واگذار کند باید در شورای شهر مصوب شود. شهرداری تهران به خاطر کثرت این موضوع، یک اساسنامه تصویب میکند، اساسنامه املاک که در آن اساسنامه اجازه داشته سازمان املاک، املاک را برای بهرهبرداری واگذار کند و همه چیز از همینجا شروع میشود و ما در شورای پنجم این اساسنامه را لغو کردیم.
همه واگذاریها به مدیران شهری بوده؟
مدیر و بیرون از مدیران و از افراد ضعیف هم بوده است. البته نمیتوان گفت همه واگذاریها اشتباه یا خارج از ضابطه بوده چراکه اساسنامه به آنها اجازه میداده. ولی مواردی هم بوده که توصیهای بوده یا در اولویت نبوده است. البته که بیمورد و خارج از وظیفه ما هم زیاد داشته است.
بازپسگیری آنها راحت است؟
سخت است. به خاطر اینکه با طرف، قرارداد دارند و حقی ایجاد شده است. ما مکلف هستیم همه اینها را تا آنجا که بیمورد داده شده، پیگیری کنیم. تعدادی از این املاک را مثلا یک NGO گرفته یا مثلا زمین را برای یک فعالیت دینی گرفته و قرارداد 10ساله دارند. اگر بخواهیم پس بگیریم، او که تخلیه نمیکند. به دادگاه میرود، عسر و حرج میگیرد، میگوید من قرارداد دارم. فعلا برنامه را با اولویت شروع کردهایم و اینکه فعلا قراردادی تمدید نشود.
اسم شما هم در لیست املاک نجومی بود. البته بعدها توضیحاتی ارائه و گفته شد اشتباهی در این روند بوده، فرصت خوبی است خودتان بگویید ملک نجومی گرفتهاید یا نه؟
زمانی که در سازمان سرمایهگذاری بودم، گفتند کسانی که حداقل پنج سال در شهرداری کار کرده باشند، اجازه دارند در تعاونی مسکن ثبتنام کنند. سازمان سرمایهگذاری در آن زمان تعاونی نداشت. گفتند تعاونی مسکن مدیران راه افتاد و میتوانید عضو شوید. آن زمان ما 600 هزار تومان دادیم و عضو شدیم. بعد که به موعدش رسید، گفتند یا میتوانید سود پول را بگیرید یا ملک را بگیرید. مسئله این بود که سر دو آپارتمان که در دو طبقه بود، سه نفر با هم بحث داشتند و گفتند مشاعی بگیرید. من 74 متر سهمم شد و بنابراین دو آپارتمان را به نام ما به صورت مشاع زدند.
یعنی اصلا تخفیف و تقسیط نداشتید؟
تخفیف و تقسیط فرایندی بود که تعاونی اختصاص میداد و ما دخالتی نداشتیم. بعد هم که گفتند دو ملک داشته، درست نبود و نام آن دو نفر دیگر مالک را نیاورده بودند.
از قبل میدانستید چنین اشتباهی وجود دارد یا بعد از اینکه اسمتان در آن فهرست نجومی آمد، فهمیدید؟
نه، اطلاعی نداشتم. اتفاقا به نظرم این نقطه قوت من است. من همیشه کارهای مالی میکردم و میلیاردها پول هم دست من بود؛ کافی بود این صد میلیون تومان را در یک قراردادی به نامی دیگر رد کنم. تازه سازمان بازرسی کل کشور میگفت جالب است آن ملک را برای تو گرانتر هم محاسبه کردند. مسئله این است که اگر هم تخفیفی بوده، در قالب تعاونی بوده و اگر ملک را همان زمان نقد میدادند، رقم دیگری محاسبه میشد.
با این توضیحات، بسیاری از اسامی آن فهرست املاک نجومی نبودند.
بله، در واقع املاک نجومی جای دیگری است. به گمان من مواردی نیز بودند که واقعا نه خودشان در فرایند تصمیمسازی بودند، نه توانستند تأثیر بگذارند. بله خیلی از آنها نیز سوءاستفاده کردند. مدیران ارشدی بودند که ملکهای بزرگتری گرفتند. تصورم این است که ملکهای اصلی را کسان دیگر در نقاط متعدد شهر گرفتند.
یعنی با همین ترتیب تعاونی که میگویید یا چیزی بیرون از این ترتیب؟
نه، بیرون از این ترتیب. این موارد اعلامی برای این چند سال آخر است که اتفاقا همه چیز ثبت شده قبلا که ساماندهی هم نبود.
یعنی قبلش ممکن است املاکی واگذار شده باشد که هیچجا ثبت نشده باشد؟
بله. ثبت شده است، ولی این ثبت نبوده. در این مصوبهها نبوده. حتی میخواهم عرض کنم فرای قانونی که شورا تصویب کرده، گفته به این تعاونیها اینقدر بدهید و تمام کارمندان استفاده کردند.
غیر از ابلاغ این دو بخشنامه و اقدامات مالی انجامشده، این ایراد را به آقای نجفی وارد میکنند که کار زیادی انجام ندادند. این را قبول دارید؟
نه، آقای نجفی زیرساختهای قانونی و مالی لازم را برای تحرک جدی شهرداری فراهم کردند. ما در 10، 15 سال گذشته هیچ تبصره بودجهای در بودجه دولت نداشتیم. امسال 10 تبصره بودجه گرفتیم که هر کدام از آنها در هر بخشی از شهر تهران تحول ایجاد میکند. یکی از چیزهایی که تحقق پیدا کرد، برگشت همین بند مربوط به ارزش افزوده و اضافهشدن هزار میلیارد به درآمد پایدار شهرداری تهران در سال جاری بود. ضمن اینکه توانستیم مجوز انتشار اوراق مشارکت را نیز بگیریم. خوشبختانه 700 میلیاردش در 28 اسفند محقق شد که در خط 6 مترو هزینه میشود. انشاءالله خطوط 6 و 7 را تا شهریور افتتاح میکنیم.
منتقدان میگویند قالیباف کارهایی را انجام داد و عیبهای آن را هم میشود شمرد. کارهایی که شما انجام داده باشید و بتوانید بشمارید در این مدت هست؟
در هفت ماه میشود کار شمردنی داشت به آن معنا؟ مردم آقای نجفی را وزیر موفق آموزشوپرورش بعد از انقلاب میدانند. همه مدیران در دوره اول و دوم مسئولیتشان عملکرد متفاوتی دارند. آقای قالیباف را هم بررسی کنیم، ببینیم در چهار سال اول، کدام فعالیت را داشته است؟ مشکل ما این بود که ماه اول میگفتند شما چه کار کردید؟ یک روز یادم است آقای حسین مرعشی به دفتر من آمد، گفت آقای حسینی یک کاری کنید، تحرکی که مردم ببینند. گفتم ما چه کار کنیم؟ مردم میگویند اینها کاری نکردند. میگویم مگر در یک ماه چه کار میتوانیم انجام دهیم؟ بسیاری از اقدامات انجامشده را گفتهایم، اما شاید اطلاعرسانی ضعیف بوده است. برای نمونه پنجهزارو 200 میلیارد بدهی را در ششماهه دوم پرداخت کردیم. او برای من چیزی از آقای چمران فرستاده بود که آقای چمران گفته بود اینها چه کار کردند، ملموس بگویند. گفتم به آقای چمران بگو ما اگر این پنجهزارو 200 میلیارد نبود که پول قبلیها را بدهیم، با این پنجهزارو 200 میلیارد، میتوانستیم دو خط مترو افتتاح کنیم. مشکل ما این است که هرچه پول گیر میآوریم، یا بیمه میدهیم یا مالیات میدهیم یا بدهی پرداخت میکنیم. ضمن اینکه برخی پرداختها مثل بدهی پیمانکاران و حقوق و نیازهای کارکنان، مسائل انسانی است که نمیتوانیم کمکاری کنیم.
صبحها چه ساعتی سر کار میآیید؟
هر روز ساعت هفت سر کار میآیم.
درست بود که آقای نجفی، دیر سر کار میآمد؟
نه، آقای نجفی هفتونیم اداره بود. از زمانی هم که آموزشوپرورش بود، همینطور بود. همان روزی هم که میگفتند در کیش است، من با قرارگاه خاتمالانبیا همراه با ایشان جلسه داشتیم، ولی همان روز برایش نوشتند او در کیش است. خدا میداند که پیش ما بود. بعضی جمعهها هم سر کار میآمدیم. طبیعی است، من به خاطر اینکه موقت هستم، سعی میکنم وقت بیشتری بگذارم؛ یعنی تلاشم این است.
فکر میکنید شهردار شوید؟
راستش را بگویم؟ برایم 50-50 است. به من بگویند، میآیم. اگر به من نگویند، هیچ ناراحت نمیشوم. سرپرستی هم همینطور بود. سرپرستی هم از من خواستند. خودم داوطلب نبودم. لابی هم نکردم.
یکی از موارد فساد در سالهای گذشته، در عملکرد شرکتها و سازمانها و حسابرسیهایشان و روندی بود که بهنوعی حیاطخلوت محسوب میشدند و شورا در این سالها از روند ساماندهی راضی نبود. درباره آنها ممکن است دوباره بازنگری صورت گیرد و اساسنامه و آییننامه داخلی آنها اصلاح شود؟
یکی از مسائلی که در سازمانها و شرکتها در ارتباط با فساد اتفاق میافتاده، این بوده که شرکتها و سازمانها، گاهی ماهیت مُحلل داشتهاند؛ یعنی اینها واسطهای بودند برای اینکه شهرداری بتواند ترک تشریفات بدهد و به هرکس میخواستند پروژه میدادند و در نتیجه هم هزینه گران میشده، هم پارتیبازی صورت میگرفته و هم فساد وجود داشته است. ما اکیدا در ارتباط با ترک تشریفات حتی به شرکتهای خودمان، تجدیدنظر خواهیم کرد. مگر در مواردی که واقعا امکانش نباشد. این موضوع، خیلی بهنفع شهرداری است و فساد را میتواند بهشدت کاهش دهد. ضمن اینکه حتما اصلاح اساسنامهها و آییننامهها در دستور کار قرار خواهد گرفت؛ بهویژه آییننامه معاملات و شرح وظایف آنها. تمرکز جدی من، جلوگیری از فساد است.
به نظرتان این اقدام شهرداری در علنیکردن قراردادها، تأثیری روی کاهش فساد و افزایش اعتماد عمومی دارد و نمایشی نیست؟ چون مردم از خیلی چیزهایش سر درنمیآورند.
بعضی از موضوعات برای عامه و بعضی از موضوعات برای بخشی از مردم است. اطلاع از قراردادها برای پیمانکاران و کسانی که میخواهند کار کنند و اصحاب رسانه و افراد ویژه سیاسی، مناسب است؛ بنابراین اگر بدانند قراردادی منعقد شده که طرف قرارداد، صلاحیتهای مالی، صلاحیتهای فنی و صلاحیت عمومی نداشته یا قیمت قرارداد بالا بوده و این قرارداد را گرفته، این شفافیت کمک میکند ما دیگر مسیر انحرافی نرویم.
این شفافیت عطف بماسبق میشود؟ اطلاعاتی از قبل وجود دارد؟
بخشی از این کار خوب مربوط به گذشته است که انجام شده و باید پیگیری کنیم و ببینیم حقوق شهرداری در کجا تضییع شده. بخشی برای آینده است که بتوانیم تصمیمات درستی گرفته و جلوی فساد را بگیریم. تمرکز ما برای آینده است. الان به مردم بگوییم این قرارداد ماست، این وضعیت ماست و مردم هم آگاهی داشته باشند و ما را نقد کنند. اگر به مردم بگوییم 60 یا 70 درصد درآمد را از ساختوساز درمیآوریم، مردم منتقد میشوند. اگر قبلا میدانستند که درآمد شهرداری تهران از محل درآمد پایدار نیست، منتقد بودند، ولی الان میخواهیم به مردم بگوییم، صادقانه بگوییم درآمد شهرسازی ما این است، ساختوسازمان این است، درآمد نوسازی ما این است. طبیعتا آگاهی مردم به ما کمک خواهد کرد.
تجربه مردم این است پولی که پرداخت شده برای شهر، برای شهر خرج نمیشود. اگر از ابتدا اعتبار حملونقل عمومی برای همین بخش خرج میشد، حالا وضع زیرساختها این نبود و مردم هم تغییر را احساس میکردند و همراه میشدند، ولی اینطور نبوده است!
گذشته که در همه ابعاد، واقعا قابل نقد است و مسئله هزینههای فاقد سند در پروژهها جدی بوده و پول حملونقل و کاهش آلودگی جای دیگری خرج شده است، اما برنامه ما این نیست و قطعا ما در توسعه حملونقل و آلودگی هوا خرج خواهیم کرد؛ برای مثال درآمد شهرداری تهران از محل طرح ترافیک سالانه حدود 300 میلیارد تومان است که درخور توجه نیست، اما اگر ببینند که این پول به اتوبوس و واگن مترو برای خودشان تبدیل میشود، احساس رضایت میکنند و ما واقعا شفاف و صریح به مردم اطلاعرسانی خواهیم کرد.
آقای قالیباف در 12 سال در حوزههای مختلف عمرانی، ترافیکی، فرهنگی و هنری فعال بود و وقت رفتن به قول خودشان، گفتند همه کارهای شهر را تمام کردیم. میخواهم بدانم اولویت شما برای شهر تهران چیست؟
جهتگیری ایشان در مباحث عمرانی بوده که بهلحاظ ماهیت، کیفیت و نیاز و اولویتها جای بحث دارد. مثلا آن پل نیایش صدر، هم بهلحاظ اولویت، هم بهلحاظ هزینهها و هم بهلحاظ تأثیرگذاری قابل ارزیابی است. اگر من بودم، پولی که آنجا خرج شده، خرج مترو میکردم.
یکی از چیزهایی که در سالهای گذشته خیلی مطرح بوده، روابط شهرداری تهران با ارگانهای نظامی بوده است. قراردادهای قابلتوجهی هم در این مدت بسته شد. واقعیتش این است که سپاه، پیمانکار باتجربه، خوب و پولداری است. گفته شده که در این چند ماه این روابط محدود شده و برخی قولوقرارها متوقف و بلاتکلیف است. درست است؟
فارغ از مسائل سیاسی معتقدم اگر توانایی پیمانکاران و سرمایهگذاران داخلی برابر با خارجیها باشد، اولویت را به داخلیها بدهیم. در داخل هم اعتقادمان این است که باید برابری فرصت را برای همه ایجاد کنیم.
اینکه گفته شده روابط سپاه با شهرداری کم شده و خیلی از پروژهها خوابیده درست است؟
نه، روابط کم نشده. پروژههای نیمهتمام ما زیاد هستند و پروژههای سپاه هم همانند سایر پیمانکارانی که کار میکنند متوقف مانده است. چنانچه نتوانیم منابع کافی برای همه اینها تأمین کنیم، بخشی از این پروژهها قطعا با توقف مواجه میشوند که شامل پروژههای سپاه هم میشود و این ربطی به رویکرد ما ندارد. موضوع توافقنامه 20 هزارمیلیاردی شهرداری و سپاه هم موضوع دیگری است که از روند توافق خارج شده است.
یعنی چه خارج شده؟
قرار بود سپاه در ازای آن 20 هزارمیلیارد فعالیتهای عمرانی انجام دهد و ما در قبالش امکانات در اختیار آنها قرار دهیم. بعدها حدود دوهزارمیلیاردش که انجام شد، شرکتهای واسطی اینجا پیدا شدند که منابع مالی برای پیمانکاران تهیه میکردند و ضلع سومی به وجود آمد و بعد هم درگیری با بانک و سایر مسائل مالی و همان ماجرای کارگزاریها!
پس قرار 20 هزارمیلیاردی هست، ولی الان روندش اشکال دارد؟
عملا مسیرش عوض و تقریبا به خودیخود، متوقف شد و دیگر آن فرایند طی نمیشود.
قاعدتا برای آنها هم نمیصرفد با این شرایط کار کند.
بله، ولی پیمانکاریهایی که به طور مجزا با ما داشتند را ادامه دادند. ما هم در حد مقدوراتمان، منابع مالی آنها را تأمین کردیم. در پروژههایی که نیمهتمام است، با آنها همکاری میکنیم و قطعا متناسب با منابعمان به آنها خواهیم پرداخت.
همین روند واگذاریهای خاص در گذشته چطور بوده است؟
در گذشته نهتنها به این بخشها ترک تشریفات داده میشد، بلکه به بخش خصوصی و معمولی هم ترک تشریفات میدادند. شرکت عمران مناطق واسطه میشده و قرارداد منعقد میکرده است.
در مورد حوزه زنان، یکی از نقاط مبهم شهرداری، اقدامات حوزه مشاورت شهردار سابق تهران در حوزه زنان و اقدامات خیریهای که صورت میگرفت بود. این بخش موازیکاری زیادی با حوزه اداره کل بانوان داشت و هیچگاه گزارشی از این عملکرد داده نمیشد.
از گذشته اطلاعات زیادی نداریم، اما این وضع با چند بخشنامه ساماندهی شد. به همه معاونان، به همه ادارات کل، سازمانها، شرکتها و مناطق گفتیم که یک معاون زن بگذارند. در انتصابات هم به سلیقه شهردار برمیگردد که چقدر بخواهد به این موضوع بها بدهد.
پس گزارشی از قبل وجود ندارد و در گزارش تغییروتحول آقای نجفی هم هیچچیز در مورد زنان نبود؟
این حوزه، چون مربوط به من نمیشد، بررسی نکردم. در این موارد یک حسابرسی و یک بازرسی داریم. در مورد حسابرسی آن، باید با یک نگاه به گذشته نگاه کنیم که حالا حسابرسی کنیم. در مورد بازرسی که این پول باید اینجا میآمده یا نمیآمده، سوءاستفاده کردهاند یا نه، مسئله دیگری است.