چه مدت زمان لازم است که خانوادههای بیمار مرگ مغزی ایرانی به پیوند اعضا رضایت دهند؟
به گزارش اقتصادنیوز اهم گفتههای قبادی-چهرهای که تا کنون 1500 خانواده را برای اهدای عضو راضی کرده است- را در ادامه میخوانید:
*ما در پزشکی، دو نوع مرگ داریم؛ یکی مرگ قلبی است که ٩٩درصد مرگها را تشکیل میدهد، دیگری مرگ مغزی که یکدرصد از مرگها اینطور اتفاق میافتد. در ایران سالانه ٥ تا ٨هزار مرگ مغزی اتفاق میافتد که مهمترین علت آن ضربه به سر به دلیل تصادف است. از این تعداد، حدود سههزار نفرشان قابلیت اهدا دارند، یعنی ٥٠ درصد. مابقی یا سنشان بالاست یا درگیر بیماری هستند. از این تعداد اما متاسفانه، تنها یکسومشان اهدای عضو میشوند. در سال گذشته که ما بیشترین آمار اهدای عضو را داشتیم، حدود ٩٢٦ نفر به اهدای عضو رسیدند، این یعنی کمتر از یکسوم افرادی که میتوانستیم اعضایشان رااهدا کنیم.
*یک تا هشت ارگان؛ یعنی دو ریه، دو کلیه، قلب، کبد، روده و لوزالمعده. هر نفری که دچار مرگ مغزی میشود و شرایط اهدا دارد، میتواند یک تا هشت نفر را از مرگ حتمی نجات دهد. به همه اینها باید اهدای یک تا ٥٣ نسج مثل تاندونها، قرنیه، استخوانها و ... را هم اضافه کرد. یعنی با اهدای این بخش هم یک تا ٥٣ نفر از معلولیت نجات پیدا میکنند. حالا شما حساب کنید که سال گذشته از سههزار نفری که جان باختند، دوهزار نفرشان به اهدای عضو نرسیدند، یعنی این افراد ٦هزار ارگان را با خودشان به زیر خاک بردند. درست است و این درحالی است که براساس آمارهای اعلامشده، نزدیک به ٢٥هزار نفر در فهرست انتظار دریافت عضوند.و اینکه هر سه ساعت، یک نفر از این افراد جانش را از دست میدهد، یعنی سالانه سههزار نفر، افرادی که با وجود داشتن شرایط اهدا، نباید فوت میکردند.
*دو دلیل عمده در دنیا وجود دارد که ارگانها به مرحله اهدا نمیرسند. دلیل اولش این است که ٥٠درصد اهدای عضو در دنیا فرهنگسازی است که البته، الان وضع در ایران خیلی خوب شده. آمار اهدای عضو در ایران، در سال ٨٤، ٥درصد بود، الان به ٧٠درصد رسیده است. هر چند که ٣٠درصد آن آگاهانه و ٤٠ درصد، رضایتگیرانه است.
*در ایران ٦ تا ٩٠ساعت. درحالیکه در بارسلون، ٣ تا ٥دقیقه طول میکشد و در ٩١درصد رضایت اتفاق میافتد. البته اینکه بخواهیم خانوادهها را قانع کنیم که ضربان قلب عزیزشان با اکسیژن مصنوعی میزند و فرزندشان، همسرشان، پدر یا مادرشان فوت کرده، واقعا کار سختی است، بهویژه برای مادر. مشکل در ناآگاهی است، یعنی نمیدانند که ما دو نوع مرگ داریم. چون برایشان اطلاعرسانی نشده و کار فرهنگسازی بهخوبی صورت نگرفته است. آنها باید بدانند که یک نوع مرگ وجود دارد که قفسه سینه بالا و پایین میرود، اما فرد فوت کرده است.