از ۳میلیارد برانکو و شفر تا قلعهنویی
برانکو ایوانکوویچ با رقمی در حدود 800 هزار دلار با باشگاه پرسپولیس قرارداد منعقد کرده و شفر هم تقریبا همین مبلغ را از باشگاه استقلال گرفته که هر دو مربی دستمزدی بالاتر از 3 میلیارد تومان را در فوتبال به نام خود ثبت کردهاند. امیر قلعه نویی هم در این میان درجا نزده و گفته میشود با مبلغی حدود 3 میلیارد تومان با باشگاه سپاهان قرارداد بسته است. به هرحال وقتی قلعهنویی میبیند که برانکو با دو قهرمانی در لیگ و شفر تنها با یک قهرمانی در جام حذفی چنین مبالغی را از پرسپولیس و استقلال میگیرند حق خود میداند که به واسطه 5 قهرمانی در لیگ برتر چنین دستمزدی را از باشگاه سپاهان طلب کند.
پرداخت چنین مبالغی از سوی باشگاههای فوتبال ایران در حالی به راحتی انجام میشود که هنوز اشکالهای زیرساختی بسیاری در این باشگاهها وجود دارد و چنانچه بودجههای جاری صرف این امور شود بدون شک آینده روشنتری در انتظار فوتبال ایران خواهد بود. استقلال و پرسپولیس را مثال بزنیم که با وجود گذشت سالهای بسیار از عمرشان هنوز از داشتن ورزشگاههای اختصاصی محرومند. شاید اگر در سالهای اخیر بخشی از بودجه دو باشگاه برای احداث ورزشگاهی مدرن و بهروز سرمایهگذاری میشد آینده روشنتری پیشروی این دو تیم قرار میگرفت اما استقلال و پرسپولیس عملا به تیمهایی صرفا هزینه کننده بدل شدهاند و هیچ برنامه زیرساختی مشخصی برای آینده خود ندارند.
مساله سختافزار در فوتبال بسیار مهم است و بسیاری از غولهای بزرگ دنیای فوتبال ابتدا این رکن را جدی گرفتهاند و برای آن برنامهریزی کردهاند اما در فوتبال ایران رویه دیگری به کار گرفته میشود و سرمایهها معمولا به پای بازیکنان و مربیان ریخته میشود. باشگاه سپاهان نیز که ظاهرا یک ورزشگاه اختصاصی دارد میتوانست با صرفه جویی و مدیریت بهتر در سالهای اخیر ادوات و سختافزار خود را تقویت کرده و حتی به یک پایگاه بزرگ استعدادیابی فوتبال در مرکز ایران بدل شود اما در عمل شاهدیم که همه توان مدیران کارخانه فولاد مبارکه سپاهان به تقویت تیم فوتبال بزرگسالان سپاهان دوخته شده است.
البته تیم فوتبال سپاهان توانسته تمایلات بسیاری میان اصفهانیها ایجاد کند و به یک سرگرمی سالم بدل شود اما تردیدی نیست که اگر بودجههای جاری با برنامه محوری بیشتری خرج شود، سپاهان و دیگر تیمهای بزرگ ایران نظیر استقلال و پرسپولیس شرایط بهتری خواهند داشت. حال شاید مدیران کنونی این تیمها به ذائقه امروز هواداران بیندیشند و جذب مربیان طراز بالا را در مقطع فعلی عاقلانهتر و مسیری میانبر برای رسیدن به اهداف تلقی کنند اما این قهرمانیها در لیگ برتر شاید بتواند در زمان اندکی ذهن هواداران این تیمها را مشغول کند اما اقدامی اساسی و بلندمدت محسوب نمیشود و مدیران این باشگاهها به جای ریخت و پاشهایی از این دست و جذب و دفعهایی دهان پرکن و خبرساز باید برنامهای هم برای فردای تیمهای خود داشته باشند که تا به امروز هرگز اینطور نبوده و به اشتباه جا افتاده که برنامهریزی یعنی جذب فلان ستاره و یا فلان مربی نامی.
سپاهان روزگاری بالاترین دستمزدها را به مربیان و بازیکنان میداد اما سرنوشت این تیم در فصول اخیر چه شد؟ چرا هیچگاه مدیران این باشگاه به فکر احداث آکادمیهای بزرگ و فعال نبودهاند و کار استعدادیابی را در مرکز ایران جدی نگرفتهاند تا تیمشان به لحاظ برخورداری از بازیکن خودکفا شود؟ سپاهان با جذب امیر قلعهنویی به نقطه 5 سال پیش خود بازگشته است. شاید با امیر قلعه نویی دوباره جامی به سپاهان برسد اما شاید دوباره سپاهان را در همین حال و روز لیگ هفدهم ببینیم. استقلال و پرسپولیس نیز درحالی چشم به قهرمانی آسیا دوختهاند که هیچ پروژه بلندمدتی را در راس امور این دو تیم نمیبینیم. روزمرگی در این دو تیم موج میزند و مدیران این باشگاه هم میلی به آیندهنگری ندارند چون میدانند عمرشان در این باشگاهها کوتاه است و تصور میکنند باید تنها به فکر امروزشان باشند تا با کارنامهای سیاه این دو باشگاه را ترک نکنند که شاید شانسی برای بازگشت در سالهای آتی داشته باشند. به واقع اگر استقلال و پرسپولیس و یا سپاهان خصوصی بودند با همین رویه حرکت میکردند؟ هرگز!