انتقاد کیهان از تجلیل روزنامههای اصلاحطلب از مرحوم ملکمطیعی؛ خودتان ممنوع الفعالیتش کردید نه ما!
به گزارش اقتصادنیوز، این روزنامه منتقد دولت بدون اشاره به ممانعت از پخش گفتوگوی این بازیگر در برنامه دورهمی چندماه پیش مهران مدیری از سیمای جمهوری اسلامی، اصلاحطلبان را عامل جلوگیری از فعالیت این هنرمند معرفی کرد. در بخشی از این گزارش آمده است:روزنامههای زنجیرهای در شمارههای دیروز خود به سنت معمول و همیشگی مطالبات معیشتی مردم را به دیده فراموشی سپرده و از فوت «ناصر ملکمطیعی» کلاهی مخملین ساختند تا بر سر ملت گذاشته و مشکلات حقیقی و اساسی کشور را به حاشیه برند.ناصر ملکمطیعی بازیگری که از قضای روزگار پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط مدعیان این روزهای اصلاحات ممنوعالتصویر و کار شد روز شنبه دار فانی را وداع گفت تا روزنامههای زنجیرهای بار دیگر بهانهای پیدا کرده و با تمسک به آن دست به حاشیهسازی زده و واقعیات را وارونه جلوه دهند.ناصر ملک مطیعی که بود و سطح او در دنیای رسانه و هنر به چه اندازه میتوانست باشد موضوع این نوشتار نیست، روی سخن اینجا است که مدعیان اصلاحات همواره از حاشیهها کلاهی بر سر مطالبات معیشتی مردم ساختهاند تا این مشکلات و مطالبات دیده نشوند.
در بخش دیگری از این گزارش امده است: نکته قابل تأمل آن است که مسببان ممنوع از کار شدن این بازیگر، امروز در رثایش مرثیهسرایی کرده و به این و آن فحاشی میکنند که چرا قدرش را ندانستید و با او بد تا کردید!این ادعای مستند به نوشتههایی است که در همان سالها در روزنامهها منتشر شد و به عنوان نمونه میتوان به یادداشت روز 9 خرداد 1361 کیهان به مدیریت محمد خاتمی نماینده وقت اردکان در مجلس شورای اسلامی، وزیر بعدی فرهنگ و رئیسدولت اصلاحاتاشاره کرد.«روزنامه کیهان » در این شماره علیه اکران برزخیها به کارگردانی ایرج قادری و بازیگری ناصرملک مطیعی دست به انتشار یادداشتی با عنوان « دوزخ ابتذال در «برزخیها»! » زده بود، در بخشی از این یادداشت آمده بود : « همه اینها را نوشته ام که بگویمای برادری که فکر و رفتار تو و خواست آمریکا یک مجموعه واحد را تشکیل میدهد ،ای هنرشناس نمای غاصب پستی که صلاحیتش را نداری، همان گونه که برای خوشایند شرق فیلم « برنج خونین » را به فستیوال تاشکند میبری در فستیوال غرب فیلم برزخیها را فراموش نکن.»این یادداشت و فشارهای بیامان افرادی چون محسن مخملباف که این روزها در دامن صهیونیستها به خوش رقصی مشغول است بازیگرانی چون ملک مطیعی را از ادامه کار محروم ساخت، ولی سالها بعد در خرداد ماه 1397 زمانی که این بازیگر رخت از دنیای خاکی به جهان باقی برد همانها لباس عزایی که صاحب مجلس بر تن میکند بپوشند و از این تیترها برای بیان نظر خود استفاده کنند: پایان ممنوع التصویری، مرگ شمایل لوطیگری، پایان کلاه مخملی، خداحافظ رفیق، عاشق سینما تسلیم سرنوشت، فرمون به سمت مرگ پیچید، مردانگی مُرد، خاموشی ملک سینمای ایران، مردی که در انتظار خودش بود، نه! دنیا وفا نداشت، نشسته بر پرده نقرهای دلهای مردم و وداع با امیرکبیر سینمای ایران!را میلرزاند. صفحه را که باز میکنم، چشمان غمگین و صورتِ رنجورش میخکوبم میکند.«فرمون فرمون که میگفتن همین بود؟»
در این میان نشریه «هفت صبح» اما گزارشی جالب منتشر ساخته است، این روزنامه با تیتر «داریداشتباه میزنید» به «موج غمنامههای بیپایان در رثای مرحوم ناصر ملک مطیعی» پرداخته و با اظهار تاسف از فوت وی نوشته است: همه اینها باعث نمیشود که باز هم شگفت زده نشویم از این حجم از تاثر و سوگنامه در رثای ناصر ملک مطیعی، بازیگر قدیمی 88 ساله که اتفاقا در پنج سال گذشته مورد تجلیل و احترام مناسبی از سوی محافل هنری قرار گرفته بود. اما حالا تقریبا تمام بازیگرها و سلبریتیها، جملاتی غمانگیز با ته مایه اعتراض منتشر کردهاند و درباره تاثیر مرحوم ملک مطیعی در تاریخ سینمای ایران قلم زدهاند و خب مبالغه فراوانی هم کردهاند...»
در ادامه این یادداشت آمده است: «خب ملکمطیعی چندان در پی حفظ کیفیت بازیاش نبود. نگاه خاصی به حرفهاش نداشت. او یک شمایل مردانه داشت که با صدای چنگیز جلیلوند از فیلمی به فیلمی دیگر میبرد. به عنوان مثال او در سال 49 در هشت فیلم، در سال 1350 در 10 فیلم و در سال 51 در هشت فیلم بازی کرده است. یعنی در سه سال 26 فیلم! مگر میشود! آخر چطوری؟ این آمار و ارقام میتواند در کتاب رکوردها ثبت شود. بعید است در سینمای هند و مصر هم مشابهی داشته باشد.»
نویسنده همچنین با کنایهای معنا دار افزوده است: «الان در عصر منوتو، لابد باید باور کنیم که ر. اعتمادی بهترین نویسنده دوران است و شب پره بهترین خواننده پاپ تاریخ و البته مرحوم ملک مطیعی هم عصاره تاریخ سینمای ایران!»
کیهان در پایان ادعا کرد: فارغ از درستی و یا نادرستی قضاوت نویسنده روزنامه « هفت صبح » و نیز تعابیر «نشریات زنجیره ای» که از ملک مطیعی به عنوان «امیرکبیر سینمای ایران» یاد کرده است یک نکته و واقعیت غیر قابل کتمان است و آن اینکه روزنامههای زنجیرهای و مدعیان اصلاحات کاری به این ندارند که سطح و نقش یک فرد در دنیایی که به آن تعلق داشت چه اندازه بوده است، آنان به دنبال پلی هستند که از روی آن برای رسیدن به نیات خود عبور کنند، نیت اصلی نیز جز گذاشتن کلاه مخملی بر روی مشکلات مردم نیست، مشکلاتی که اقتصاد بیمار کشور که حاصل برجام زدگی و دل بستن به دستان خارجیها است نشانه گویای آن است.