چرا هزینههای شهر تهران باید فقط توسط تهرانیها پرداخت شود؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از هفته نامه حمل و نقل ،بر اساس آمارهای منتشرشده، در تهران ده تا پانزده نهاد زیرمجموعه نظام قانونگذاری کشور، پانزده تا بیست نهاد زیرمجموعه ریاست جمهوری، ده تا پانزده نهاد زیرمجموعه دستگاه قضائی کشور و بیش از چندصد نهاد و سازمان زیرمجموعه وزارتخانههای مختلف مستقر هستند که کارکرد و حیطه وظایف آنها ملی است. وقتی این ارقام را به ۹۶ سفارتخانهای که در تهران فعالیت میکنند، اضافه کنیم، متوجه میشویم این شهر باید برای پایتخت بودن چه اندازه هزینه زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی را در یک روز بپردازد.
محمدعلی افشانی، شهردار تازه تهران، در دو دیداری که با اعضای پارلمان ملی و محلی شهر تهران داشته است، بر موضوع هزینههایی که پایتخت بودن بر تهران تحمیل میکند، اشاره کرده و گفته است که هزینه پایتخت بودن را نباید فقط مردم تهران بپردازند، بلکه هزینههای ملی پایتخت باید بر عهده کشور باشد.
دریافت هزینههای پایتخت بودن از دولت موضوع جدیدی نیست. شورای چهارم هم تلاشهایی برای گرفتن سهم دولت از هزینههایی که برای تهران ایجاد میکند، به خرج داد، اما به سرانجام نرسید. آن زمان کمیسیون برنامهوبودجه شورای شهر طرحی را با عنوان «تعریف منابع جدید درآمدی برای شهرداری تهران» تدوین کرد که دو پیشنهاد مشخص داشت. نخست «اخذ عوارض از دولت» به دلیل هزینههایی بود که حضور دستگاهها و نهادهای دولتی به تهران وارد میکنند و همچنین «اخذ عوارض از سازمان بورس» به دلیل هزینهای که رفتوآمدهای پرحجم سهامداران بورسی به پایتخت تحمیل میکند که قبل از بررسی در مراجع تصمیمگیر، رد شد.
در این سالها عوارض حضور دولت در تهران نقد نشده است، درحالیکه کارشناسان اقتصاد شهری معتقدند: «حالا که دولت سیاست اخذ مالیات مردمی را برای اداره شهرهای کشور اتخاذ کرده است، اگر مقیاس کشور را کوچک و بهمثابه یک شهر در نظر بگیریم و دولت مرکزی را نیز به دولت محلی- شهرداری- تبدیل کنیم، با توجه به اینکه بیش از ۵۰ درصد مالیاتهای کشور در شهر تهران پرداخت میشود؛ به نظر میرسد مناسب باشد درصدی از این مالیات بهحساب مدیریت شهری تهران واریز شود.»
دریافت هزینههای پایتخت در دوره جدید مدیریت شهری هم پیگیری شده است. نخستین شهردار شورای پنجم هم این موضوع را بهعنوان یکی از اولویتهای درآمدی شهر تهران در دستور کار قرار داده بود. محمدعلی نجفی این موضوع را در هیئت دولت نیز پیگیری کرده بود، هرچند مانند سالهای پیش این تلاشها به نتیجهای نرسید. به گفته نجفی، «بخش عمدهای از هزینههایی که به تهران تحمیل میشود، به دلیل پایتخت بودن است. بهعنوان نمونه وجود مجلس شورای اسلامی در تهران چقدر هزینه به شهرداری تحمیل میکند؟ یا این موضوع که سفرهای مختلف هیئتهای تجاری، اقتصادی و سیاسی ایجاد آلودگی و ترافیک میکند و باید بهنوعی پاسخگو باشیم، زیرا حق مردم تهران از این نظر ضایع شده است.
هماکنون شهروندان تهرانی، هزینه پایتخت بودن را هم میپردازند، این در حالی است که هزینه پایتخت بودن را باید دولت بپردازد و هزینه تهرانی بودن را شهروندان پرداخت کنند. ما این بحث را در دولت داشتیم که بخشی از آن در دولت به تأیید و تصویب رسیده است و امیدواریم بقیه آن در مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد».
محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران هم که از مدافعان پرداخت هزینههای پایتخت از سوی دولت است، میگوید: «البته دولت ابتدا وظایف و تکالیفش در اداره شهر تهران را بپردازد، سپس ما به دنبال گرفتن هزینه پایتخت بودن باشیم!» او ادامه میدهد: «بسیاری از مشکلات تهران به دلیل پایتخت بودن و قرارگرفتن دستگاههای دولتی و حاکمیتی در این شهر است و اگر این سازمانها در تهران نبودند، تهران با این حجم مراجعهکننده روبهرو نبود. اگر تهران پایتخت نبود، مشکل ترافیک آن خودبهخود حل میشد. تردد هزاران کارمند وزارتخانهها و شرکتهای دولتی، مراجعهکنندگان این نهادها باری است که بر دوش تهران است.»
علیخانی با بیان اینکه هزینههای تهران را شهروندان تهرانی و شهرداری تهران میدهد، میگوید: «پیشنهاد پرداخت عوارض استفاده دولت از تهران مدتها است پیگیری میشود، اما هنوز مشخص نیست چه عوارضی به چه میزان و با چه سازوکاری باید پرداخت شود.»
او درباره اینکه پایتختهای دیگر دنیا همچنین هزینههایی را از دولتها میگیرند، میگوید: «سیستمهای اداره شهر در شهرهای مختلف متفاوت است، یک زمانی بودجه تهران را دولت میپرداخت تا زمانی که قرار شد شهرداریها خودگردان باشند؛ اما سازوکار این خودگردانی مشخص نشد.»
به گفته علیخانی، دولت در پرداخت سهمی که قانون درحالحاضر برایش پیشبینی کرده است، مانند سهم یکسومی در بلیت مترو یا توسعه حملونقل عمومی کمکاری میکند و باید در ابتدا به دنبال گرفتن بدهیهای دولت به شهرداری باشیم.
شهریار احمدی، کارشناس شهری نیز در اینباره توضیح میدهد: «بیشتر شهرها در دنیا دولت محلی دارند و اصلاً کاری به دولت ندارند. برای مثال وقتی میگوییم شهرداری پاریس، یعنی شهرداری پاریس و به حکومت پاریس کاری ندارد. شهرداری پاریس باید برای شهر هزینه کند، ولی در آنجا دولت بابت پایتخت بودن پاریس و وجود سازمانها و وزارتخانهها در این شهر به شهرداری عوارض میدهد. شورای شهر پاریس یک طرح را تصویب میکند و بدون اینکه از دولت اجازه بگیرد، آن را اجرایی میکند. حالا یکی از مشکلات ما این است که تکلیف شهرهای ما هنوز مشخص نیست و هیچیک از حکومتهای محلی ما محلی نیست.» او اضافه میکند: «در کشورهای اروپایی چنین نیست که اداره مالیات، شهرداری و مثلاً سازمان تأمین اجتماعی هر کدام مالیات و عوارض خود را از شهروندان بگیرند. از هر شهروند مبلغی مشخص دریافت میشود که این مبلغ شامل مالیات، عوارض حضور در شهر و هزینه بیمه است.»
ابراهیم امینی، نایبرئیس شورای شهر تهران هم بارها درباره تأمین هزینههای پایتخت سخن گفته و در خصوص هزینههای پایتخت بودن تهران میگوید: «هزینه اداره ابرشهر تهران بسیار سنگین است و بخش زیادی از این هزینهها به دلیل پایتخت بودن تهران است که به نظر میرسد باید دولت و مجلس نسبت به تأمین این هزینهها توجه ویژهای داشته باشند، زیرا مردم حق شارژ خود برای زندگی در تهران را پرداخت میکنند، اما برخی از هزینهها به دلیل پایتخت بودن فراتر است که دولت باید پرداخت کند.» مسئله تفکیک هزینههای اداره شهر تهران از هزینههای اداره پایتخت، مشکلی است که در سالهای اخیر بیشتر به آن پرداخته شده است؛ اینکه فقط تهرانیها نباید هزینههای شهر تهران را بپردازند. این موضوع در دیدار اعضای شورای پنجم با حسن روحانی، رئیسجمهور نیز مطرح شد. با آنکه روحانی در آن جلسه از این پیشنهاد استقبال کرد، در نهایت این موافقت در لایحه بودجه ۹۷ کشور بازتابی نداشت و به نظر نمیرسد مجلسیها و دولت توجهی به بازپرداخت این هزینهها به پایتخت داشته باشند.