علویتبار: نابود کردن اصلاحات تقویت براندازی است/ شعار اصللاحطلب اصولگرا دیگه تمام ماجرا تنها توسط حدود 10 نفر گفته شد
به گزارش اقتصادنیوز اهم مطالب این گفتوگو به این شرح است
*حمله به اصلاحطلبان چند محور اصلی دارد. اصلاحطلبی، نه الزاما اصلاحطلبان، اصلیترین گرایش سیاسی امروز ایران است. آخرین پیمایشی که در سراسر ایران بعد از دی ماه انجام شده نشان میدهد که حدود ٥٩,٨ درصد مردم ایران اصلاحات تدریجی، ١٣ درصد حفظ وضع موجود و ٢٧ درصد هم تغییر بنیادی وضع موجود را دنبال میکند. بنابراین بخش قاطعی از ایرانیها به شیوه اصلاحات تدریجی و بدون خشونت گرایش دارند. آنچه در دی ماه به آن استناد میشود، اینکه چند ده نفر در تظاهرات چند صد نفری شعاری را برای نفی اصلاحطلبی و اصولگرایی دادهاند، نباید آن را معیاری برای سنجش گرایش عمومی جامعه قرار داد.
*شعار «اصلاحطلب، اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا» را چندده نفر در یک تظاهرات چند صد نفری دادند. نباید آنها را معیاری برای سنجش گرایش عمومی جامعه در نظر گرفت. بنابراین اصلاحطلبی مهمترین گرایش سیاسی در ایران امروز است و هر نیرویی که بخواهد در ایران تاثیری بگذارد قاعدتا با اولین گرایشی که باید تعیینتکلیف و اعلام موضع بکند، اصلاحطلبی است. طبیعی است که آنها این نیرو را به عنوان نیروی اصلی درنظر میگیرند؛ نه نیرویی که حداکثر ١٣ درصد تمایلات را در ایران نمایندگی میکند. برانداز بر اساس روش تعریف میشود. نیروی برانداز به روشهای خشونتآمیز برای به دست گرفتن قدرت مشروعیت میدهد. برای اینکار تنها راه پیش پایش این است که روشهای اصلاحطلبانه را بیاعتبار کند. به همین دلیل سعی میکنند با حمله مداوم به اصلاحطلبی بسترساز مشروعیت بخشی به روشهای خشونتآمیز شوند. تلاش برای حقانیتبخشی به روشهای غیرمسالمتآمیز در دستور کارشان قرار دارد. همچنین مساله مداخله خارجی برای آنها مهم است. بخشی از نیروهای برانداز به دنبال جلب توافقهای خارجی در ایجاد تغییرات سیاسی در ایران هستند. تکیه آنها بر مداخلات خارجی برای ایجاد دگرگونیها است. وقتی دخالت نیروهای خارجی مشروعیت پیدا میکند که مردم از آنها ناراضی باشند. امکان تغییر مسالمتآمیز و غیرخشونتآمیز هم نداشته باشند. آن زمان درگیری مداوم بین حکومت و مردم پدید میآید که بستر ساز آن نوعی دخالت خارجی است. نبود یک آلترناتیو داخلی که بتواند تغییرات مورد مطالبه مردم را انجام دهد، میتواند زمینهساز حقانیت دادن به مداخله خارجی باشد. جریان محافظهکار تندرو در ایران به لحاظ عملی سعی میکند ادعای برانداز خارجی را تایید کند. ادعای برانداز خارجی چیست؟ ادعایشان این است که امکان تغییر داخلی در ایران از مجاری قانونی وجود ندارد. راست رادیکال وتندرو هم در عمل سعی میکند همین را اثبات کند. اثبات میکند که مردم با رای نمیتوانند چیزی را تغییر بدهند. سعی میکنند مردم را از روشهای مسالمتآمیز برای ایجاد تغییر ناامید کنند. این دقیقا ادعای جریان برانداز است. در واقع نوعی همسویی پنهان بین رفتار محافظهکاران رادیکال و ادعاهای جریان برانداز هم میبینیم. در نهایت تاخیر اصلاحات ساختاری که نیاز مهم کشور است، در واقع نابود کردن گرایش به اصلاحطلبی است. نابود کردن گرایش به اصلاحطلبی نیز در جامعهای که نیاز به اصلاح میبیند، عملا تقویت براندازی است. فقط جریان اپوزیسیون برانداز نیست که گرایش به روشهای غیرمسالمتجویانه را تقویت میکند. کسانی هم که مانع اصلاحات میشوند و نتیجه رای مردم را خنثی میکنند، در همین مسیر گام برمیدارند.
*من همه اپوزیسیون جمهوری اسلامی را برانداز نمینامم. بخشی که خواهان تغییر نظام سیاسی هستند و برای این تغییر سعی میکنند از روشهای خشونتآمیز و گاهی جلب مداخله خارجی استفاده کنند، برانداز میدانم. آنها در هدف به دنبال تغییر نظام سیاسی هستند و از لحاظ روش، هم بر خشونت تاکید میکنند و هم به مداخله خارجی. بخشهای دیگری هم در اپوزیسیون جمهوری اسلامی هستند که لزوما برانداز به معنایی که گفتم، نیستند. بقیه اپوزیسیون میتوانند رادیکال باشند اما با تکیه بر شهروندان ایرانی و روشهای مسالمتآمیز به دنبال تغییر باشند. به این افراد نباید برانداز گفت.
*اصلاحطلبان اگر خواهان حفظ همه وضع موجود باشند که اصلا اصلاحطلب نیستند؛ بلکه محافظهکارند. اصلاحطلب قطعا نسبت به وضع موجود انتقاد دارد و خواهان تغییر وضع موجود است. پرسش اینجا است که این تغییرات را به چه بهایی میخواهد دنبال کند. آیا از طریق یک خشونت سراسری و فراگیر دنبال میکند؟ آیا از طریق برهم زدن یکپارچگی ملی ایران این مساله را میخواهد؟ آیا از طریق مداخلات کشورهای خارجی این امر را پیگیری میکند؟ عمدتا آنچه اصلاحطلبان را از بقیه متمایز کرده، روشها است؛ نه اهداف. کسانی که میگویند اصلاحطلبان خواهان وضع موجود هستند از این گله دارند که چرا اصلاحطلبان روشهای خشونتآمیز را محکوم میکنند و مقابل مداخله خارجی میایستند و موضع دارند. آنها این دو روش را کارآمدتر و سریعتر میدانند. البته اصلاحطلبان به دنبال تغییرات یکشبه نیستند.
*رسانههای خارجی دو گروه هستند. بخشی در ارتباط با دولتهای غربی هستند و مطابق با سیاستهای کلی آنها در برخورد با ایران تغییر موضع میدهند. از وقتی سیاست خارجی امریکا به سمت فشار بیشتر رفته، رسانههایی که از طریق آن دولتها تغذیه میشوند، به همین سمت رفتهاند. تغییر موضع این رسانهها نشان میدهد که دولتهای آنان به سمت رادیکالتر شدن در برخورد با ایران رفتهاند. رسانههای دیگری وجود دارند که از دولتها تغذیه نمیکنند، بلکه متعلق به جریانهای مختلف اپوزیسیون، هستند.