انتخابهای ایران هستهای؛ مسیر ژاپن مسیر کرهشمالی
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اتاقفکر آمریکایی «موسسه سیاستهای خاورنزدیک واشنگتن» که در زمینه سیاستهای خارجی کشورش در رابطه با کشورهای خاورنزدیک تحلیل ارائه میکند، این رقم چهل برابر بزرگتر از ظرفیت غنیسازی کنونی ایران است. اگر جمهوری اسلامی این تهدیدات خود را عملی کند، قدمی دیگر در موفقیتهای اتمی خود خواهد برداشت، امری که حرکت بهسوی غنیسازی مورد نیاز برای دستیابی به سلاحهای اتمی را تسریع میکند (برخلاف ادعای مقامات این کشور مبنی بر عدمتمایل برای ساخت سلاحهای هستهای که مخالف اصول دینی این کشور است). در سال ۲۰۰۶، اوج بحران هستهای ایران با غرب، محسن امینزاده، معاون وزیر امور خارجه وقت در یادداشتی استراتژیهای هستهای آینده تهران را تبیین کرد. او در این یادداشت مدعی شد که ایران برای آینده هستهای خود باید بین دو مدل متفاوت تصمیم گیرد: ژاپن یا کرهشمالی. به گزارش این اتاقفکر آمریکایی، پس از دستیابی به توافق هستهای سال ۲۰۱۵ بهنظر میرسید تهران مدل توکیو را برای تبدیل شدن به ایرانی هستهای در بلندمدت انتخاب کرده باشد. در این باره اما تصمیم هفتههای اخیر دونالد ترامپ در خروج از برجام و دنبال کردن مذاکره هستهای با پیونگیانگ ممکن است مقامات ایران را مجاب به تجدیدنظر درخصوص تصمیمشان کند.
مدل ژاپنی: امتیاز کوتاهمدت برای غنیسازی
طی دو دهه گذشته، ایران وضعیت هستهای ژاپن را همواره الگوی خود قرار داده است. از دید تهران، توکیو در جلب اعتماد جامعه بینالمللی و ساخت یک چرخه سوخت هستهای موفق بوده است. آنها با انجام این کار توانستند در وضعیتی آستانه قرار گیرند، وضعیتی که در آن اگر بخواهند، به سرعت میتوانند سلاح هستهای بسازند. همانگونه که امینزاده در سال ۲۰۰۶ تشریح کرد، وضعیت کنونی تهران همانند وضعیت ژاپن هستهای پس از جنگجهانی دوم است، با این تفاوت که ژاپنیها موفق به ساخت ۵۵ نیروگاه برق هستهای شدند. در سال ۲۰۰۹، منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران مدعی شد ژاپن سالها برای ایجاد اعتماد پیرامون فعالیتهای هستهای خود تلاش کرد، بدون آنکه فعالیتهای هستهاش را متوقف سازد. همتای سابق او، کمال خرازی نیز در سال 2005 با طرح ادعاهای مشابه گفته بود نیروگاههای هستهای صلحآمیز در ژاپن میتواند الگویی برای ایران باشد.
در این باره اما نمیتوان به راحتی بهای سنگینی که ژاپنیها در جلب اعتماد بینالمللی و بهرهمندی از مزایای هستهای متحمل شدند را نادیده گرفت. اول، ژاپن مجبور بود پس از جنگ، تغییرات اساسی در سیاستهای خارجی خود ایجاد کند. این کشور با تبدیل شدن به یک قدرت در شرق آسیا تصمیم به محدود ساختن حضور خود در درگیریهای بینالمللی گرفت. دوم، فاجعه هیروشیما و ناکازاکی موجب شد تا این کشور متعهد شود که هیچگاه بهدنبال ساخت سلاح هستهای نخواهد رفت. در واقع پس از این اتفاق ژاپن در موضوع خلعسلاح هستهای پیشگام شد. البته بهنظر نمیرسد ایران حداقل به دلیل اصول مذهبی خود مبنی بر ممنوعیت استفاده از سلاحهای کشتار جمعی، بهدنبال ساخت سلاح هستهای باشد. سوم، برای سالها ژاپنیها صادقانه با «سازمان بینالمللی انرژی اتمی» همکاری کردند و هرگونه نگرانی درخصوص ساخت سلاحهای هستهای را مرتفع ساختند. به گزارش «موسسه سیاستهای خاورنزدیک واشنگتن»، تصمیم ایران برای مذاکره در موضوع هستهای و پذیرش محدودیتهای هستهای تعیین شده در «برجام» در راستای رسیدن به مدلی ژاپنی و جلب اعتماد بینالمللی بوده است.
مدل کرهشمالی: موفقیت هستهای زیر فشار
گرچه برخی مقامات ایرانی توانایی کرهشمالی در تولید سلاحهای هستهای را تحسین میکنند، اما بدون شک از هزینههایی که کرهشمالی متحمل شده است با خبر هستند. کرهشمالی یکی از فقیرترین و دیکتاتوریترین جوامع را دارد. وضعیت اقتصادی این کشور به گونهای نیست که دولتمردان ایران خواهان الگوبرداری از آن باشند. با این وجود برخی در داخل از دولت میخواهند مدل کرهشمالی در نظر گرفته شود. در سال ۲۰۰۶ بعد از اولین آزمایش هستهای کرهشمالی، روزنامه کیهان در گزارشی مدعی شد تواناییهای هستهای پیونگیانگ نتیجه ایستادگیهای این کشور در مقابل فشارهای بزرگ آمریکاییها بوده است. نتیجهگیری این گزارش این بود که اگر یک کشور در بهدست آوردن دانش هستهای مصمم باشد، در نهایت در دستیابی به آن موفق خواهد شد، حتی اگر تمام دنیا با او مخالف باشند. برخی رسانههای ایران هم چنین دیدگاهی دارند. یک اتاقفکر وابسته به وزارت امور خارجه ایران نیز در سال ۲۰۰۹ مدعی شد که درسهای پیونگیانگ میتواند در منطقه خاورمیانه بهکار گرفته شود. با توجه به واقعیتهای بالا، تهران تصمیم به پذیرش فشارها و ادامه دادن فعالیتهای هستهای خود گرفته است. البته برخلاف استراتژیهای هستهای کرهشمالی نظیر خروج از پیمان منعگسترش سلاحهای هستهای، ایران گام در مسیر دیگری نهاده است: اتخاذ بخشهایی از الگوی ژاپنی در توسعه برنامههای غنیسازی درحالیکه با قدرتهای غربی برای برداشته شدن تحریمهای اقتصادی سنگین همکاری کرده است.
بازگشت وضعیت لاینحل ایران
تصمیم رئیسجمهوری آمریکا در خروج از برجام و وضع مجدد تحریمها، یک ضربه بزرگ به طرفداران مدل ژاپنی در ایران بود. بهطور همزمان تصمیم دونالد ترامپ برای گفتوگو با کیمجونگاون احتمال ایجاد یک توافق هستهای میان آمریکا و کرهشمالی را افزایش داده است. چنین احتمالاتی ممکن است تهران را متقاعد سازد که واشنگتن در نهایت به سیاستهای دولت کرهشمالی راضی شده است، دیدگاهی مشابه با تصور محافظهکاران داخل ایران مبنی بر اینکه تنها راه ایستادگی در برابر غرب، توسعه برنامههای هستهای و گفتوگو از موضع قدرت است. به گزارش این اتاقفکر آمریکایی، چند ماه آتی برای آینده ایران هستهای حیاتی است که آیا تصمیم به اتخاذ مواضع سختگیرانهتر برای بازداشتن فشارهای آمریکا خواهد گرفت یا با اعلام عدمرضایت خود محدودیتهای ممکن را میپذیرد. پویایی میان ایران، آمریکا و اروپا - بهخصوص تلاش اروپاییها برای تضمین منافع ایران - عاملی مهم در شکلگیری این تصمیم خواهد بود. در این باره اگر آمریکا و کرهشمالی مذاکرات موفقی داشته باشند و بتوانند به یک توافق دست یابند، (چیزی که از اخبار دیدار ترامپ و اون بر میآید)، بدون شک ایران نیز ترغیب خواهد شد تا استراتژیهای سرسختانه پیونگیانگ را آزمایش کند.