تحلیل سیاسی کیهان از مهار پنالتی رونالدو توسط بیرانوند
به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه نوشت:تیم ایران درجام جهانی آن چنانکه همه دیدیم بازی به بازی بهتر شد به طوری که میشود گفت اوج بازی این تیم در نیمه دوم مسابقه پرتغال بود. آنجا که تیم ایران در این نیمه کاملا از لاک دفاعی به در آمده و بدون باک و ترس از نام و سابقه حریف و ستارگانش با شجاعت و جرات بیشتر به دروازه پرتغال یورش میبرد، به گونهای که حریف صاحبنام کاملا عقب کشیده و زیر توپ میزد و حتی گاهی وقتکشی میکرد. نکته جالب اینکه در همین نیمه وقتی تیم ایران با پنالتی حریف تهدید شد و دروازهبان سرپنجه و نترس ما پنالتی فوقستاره حریف را به زیبایی مهار کرد، حملات ایران شدت بیشتری یافت و این یعنی ملیپوشان ما از آن تهدید توانستند فرصتی برای بهتر و مسلطتر شدن بسازند!و باز دیدیم که تسلط و برتری ایران تا آنجا پیش رفت که نه تنها بالاخره دروازه حریف فرو ریخت بلکه باعث شد تیم ما تا آستانه زدن گلهای بیشتر و صعود به دور بعد هم پیش برود و...
کیهان درادامه نوشت:جام جهانی میدان بزرگ و مهمی است که چون همه عرصهها و میادین زندگی و روزگار با خود و در دل خود درسها و عبرتها فراوان دارد که باید سعی کرد آنها را حتیالامکان دریافت و آموخت. ...نکتههایی که هر یک در جای خود هرچقدر موجبات خشنودی دوست و دوستداران این ملک و ملت را فراهم میآورد، موجب خشم و بغض و عصبانیت دشمنان و بدخواهان آن میشد. دشمنان خبیثی که میخواهند با سلاحهای مستعمل و ناکارآمد خود مثل تحریم به خیال خود این ملت بزرگ، سرافراز و ظلمستیز را منزوی و بایکوت کنند، در کمال حیرت میبینند فرزندان این ملت در همه جا از جمله جام جهانی که بسیاری کشورها آرزوی حضور در آن را دارند نه تنها حاضرند بلکه خوش میدرخشند و با ارائه بازیهای مردانه و «عالی» شانه به شانه حریفان نامآور میسایند و هرگز «کم» نمیآورند. و شاید از این هم مهمتر، حضور «تماشاگر» انبوه، یکدست و متحد و هماهنگی است که به عنوان نماد «حضور» مردم ایران برای حمایت از ملیپوشان، خود را از ایران و سراسر جهان با وسایل مختلف به محل برگزاری مسابقات (یک مورد که نگارنده برخورد کرد، هموطنی با اتومبیل شخصی از اندیمشک خود را به محل برگزاری تمرینات تیم ملی در مسکو رسانده بود!) آمده بودند....ورزشگاههایی که به کوری چشم بدخواهان این آب و خاک انقلابی، توسط تماشاگران پرشمار ایرانی به تسخیر در میآمد و ترنم سرود ملی با مطلع «سر زد از افق مهر خاوران» که یکصدا و هماهنگ بر زبان دهها هزار ایرانی جاری میشد، فضایی عجیب و پرهیمنه را بر ورزشگاه حاکم و هر ایرانی واقعی و باغیرتی را تحت تاثیر قرار میداد به طوری که میدیدی اشک شوق از دیدگان بسیاری جاری شده است.
و بالاخره آنجا که سرود به «امام... شهیدان... استقلال... آزادی» میرسید بدون اغراق بیش از همیشه احساس عزت و اقتدار بر جسم و جان ایرانیان حاضر در ورزشگاه حاکم میشد.
و از این نکتهها و صحنههای روحیهبخش و دشمنشکن چه بسیار در این روزها به چشم آمد. شاید یکی دیگر از قشنگترین و بامعناترین آنکه حداقل تقریبا همه همکاران رسانهای آن را لمس و احساس کردند و دربارهاش بارها صحبت کردند و حتی در رسانههای خود گفتند و نوشتند، محبوبیت ایرانیها در نزد «دیگران» بود. و این بار بر خلاف خواست و طراحی دشمن غدار ناجوانمردی است که با ابزار وسیع و مجهز تبلیغاتی خود بساط «ایرانهراسی» و «اسلام و شیعهستیزی» به راه انداخته است و بیامان در این بوق میدمد.