رمزگشایی از شایعه معاون اولی قالیباف
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از انتخاب؛ شایعه مربوط به احتمال معاون اولی محمدباقر قالیباف در دولت روحانی، به اندازهای مضحک است که هیچ صاحبنظری در ساختگی بودن آن تردید نکرد.
ماجرا از آنجا آغاز شد که در هفته گذشته تعدادی از رسانههای رسمی و غیررسمی اصولگرایان نزدیک به محمدباقر قالیباف شایعه کردند که او قرار است معاون اول حسن روحانی شود. این شایعه پس از دو اتفاق مطرح شد؛ یکی شایعه جلسات سیدابراهیم رئیسی در تهران با موضوع انتخابات مجلس با شخصیتهایی مانند محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، محسن رضایی، حدادعادل، ذوالقدر و رحیمیان و دیگری سخنرانی حسن روحانی در روز چهارشنبه ششم تیر که در آن، از تغییرات در دولت به صورت تلویحی پرده برداشته بود.
با این وجود، در مورد این شایعه چند نکته قابل تامل وجود دارد که میتواند به ریشه یابی نحوه بروز و شکل گیری آن کمک کند.
اول – محمدباقر قالیباف در ماههای پس از انتخابات و به صورت دقیق تر، روز بعد از انصراف او به نفع رئیسی، کم کم از صحنه سیاسی کشور محو شد. پس از تحویل کرسی شهرداری به اصلاح طلبان این حذف، شکل رسمی تری به خود گرفت. از آن پس قالیباف به تدریج از مرکز توجه رسانه ها، حتی رسانههای اصولگرایی که پیشتر نسبت به او نظر موافقی داشتند نیز خارج شد. این موضوع بر خلاف رویه قالیباف در دهههای گذشته است. رویه او این بود که به هر تقدیری در رسانهها مطرح باشد و از طریق یک پست رسمی و جایگاه ثابت، تریبونی برای خود داشته باشد تا در مواقع لزوم بتواند از آن استفاده کند. یکی از این مواقع، برهه انتخابات است. قالیباف حتی پیش از حضور در شهرداری، از رمان حضور در نیروی انتظامی نیز همین رویه را در پیش گرفته بود و از همان زمان خود را به عنوان گزینهای همیشگی برای انتخابات شناسانده بود.
با این وجود، دور بودن او از رسانهها و نداشتن پست رسمی قابل توجه، باعث شد تا او این فرصت «در چشم بودن» را از دست بدهد. در چنین شرایطی، ساخت چنین شایعه ای، میتوانست او را از این وضعیت بغرنج نجات دهد؛ هم چند روزی او را در صدر اخبار بنشاند هم مقدمهای باشد برای حضور در یک جایگاه و پست دهان پرکن و رسمی.
در همین حال و هوا، و درست در روزهایی که خوزستان به ویژه خرمشهر و آبادان با بحران آب درگیر بودند، قالیباف ناگهان سر از خرمشهر درمی آورد و بلافاصله رسانههای حامی او چند پست دیگر را هم برای او پیشنهاد میکنند. در حساب تودیتری متعلق به قالیباف هم عکسی منتشر میشود تا کل سفر را اتفاقی نشان دهد و به زعم خود طعنههایی هم به نوع عملکرد دولت بزند. غافل از اینکه همین عکی این ابهام را به وجود آورد که چگونه در چنین سفر تصادفی و چنین دیدار سرزده ای، یک عکاس حرفهای همراه او بوده وچنین لحظاتی را ثبت کرده است. بگذریم از اینکه در حساب قالیباف داستانی منتشر شده که بر اساس آن، زنی که برای قالیباف درددل میکرد، تا آخرین لحظه او را نشناخته و صرفا گفته است که شما چقدر شبیه آقای قالیباف هستید!
دوم – قالیباف در زمان انتخابات ریاست جمهوری چنان رویهای را در پیش گرفته بود که حتی بسیاری از اصولگرایان را به تعجب واداشت. او در حملات غیراخلاقی به رقبای خود چنان افراط کرد که برخی حتی رویه احمدی نژاد را هم تا این حد تند نمی دانستند. به طور خاص، قالیباف در مناظرات انتخاباتی، به شخص روحانی بارها و بارها حمله ور شد و در یکی از مهمترین حملات خود تهمتی به وی زد که حتی در مناظرات ۸۸ نیز سابقه نداشت. قالیباف، روحانی و جهانگیری را متهم کرد که «شما دروغ گفتید و من گفتم دروغ نگویید؛ باید درباره ۲۲۰ میلیارد پاسخ دهید. شخص آقای روحانی و آقای جهانگیری املاک نجومی بردید، ۸۰۰ متر در شهرک غرب به متری ۳۰۰۰ تومان بردید که باید درباره آن توضیح دهید.»
قالیباف تاکنون درباره چنین تهمتهایی که به شخص روحانی زده، هیچ عذرخواهی و واکنشی نشان نداده؛ حال چگونه میتوان پذیرفت که دولت روحانی به او پیشنهاد معاون اولی داده باشد؟
سوم - کارنامه اعمال قالیباف در شهرداری تهران، در هفتههای اول پس از خروج او از ساختمان بهشت، به طور بی سابقهای از ابهامات مالی فراوان مجموعه تحت مدیریت او پرده برداشت. کار به جایی رسید که حتی برخی اصولگرایان که در چنین شرایطی بدون سند و مدرک، صرفا کل ماجرا را رد میکردند و به بازیهای سیاسی نسبت میدادند، ترجیح دادند سکوت کنند و درمورد جزییات موضوعات دخالتی نکنند. در چنین شرایطی که دست و پای تیم قالیباف کاملا بسته است، چگونه میتوان خبر پیشنهاد معاون اولی به او را به مخیله خود راه داد؟
چهارم – پس از پایان دوره ۱۲ ساله قالیباف در شهرداری تهران، چند باری شایعاتی درباره پیشنهاد پستهای مختلف به او مطرح شده است. از جمله اینکه در خردادماه ۹۶ و حتی قبل از خروج رسمی وی از شهرداری، گفته شد که خبرها حکایت از این دارد که ریاست محمد باقر قالیباف بر ستاد اجرایی فرمان امام قطعی شده است! کمی بعد در مرداد ماه همان سال شایعه دیگری مطرح شد و این بار او را در قامت رییس بنیاد مستضعفان نشان میداد. شایعاتی که هیچ یک به حقیقت نپیوست و اکنون که چندین ماه بدون چنین شایعاتی سپری شده، زمان مناسبی بود برای یک شایعه جدید که این بار به دولت نیز ربط داشته باشد.
پنجم – انتشار شایعه معاون اولی روحانی، به جز موارد مطرح شده، مزایای بی نظیر دیگری هم برای تیم قالیباف دارد. به طور کلی میتوان آن را یک بازی برد-برد برای آنها دانست. هم قالیباف را دوباره مطرح میکنند و به صدر اخبار میآورند. هم مقدمات جدیدی برای یک سمت جدید فراهم میکنند؛ سمتی که البته در دولت روحانی نخواهد بود چراکه حتی محمدباقر نوبخت هم چنین شایعهای را تکذیب کرده؛ اما به هر حال این فضاسازی میتواند ورود قالیباف به نهادهای دیگر را تسهیل کند؛ از همان بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام گرفته تا حتی ستاد بازسازی خرمشهر.
ششم – بازی ۴ و ۹۶ درصدیها که قالیباف در انتخابات به راه انداخت و روحانی در جوابش به کنایه و به صورت غیرمستقیم، آن را الگوبرداری ناشیانهای از جنبش ۹۹ درصدی آمریکا خواند، در طراحی جدید قالیبافی میتواند احیا شود. ابتدا آنها کل ماجرا را در کمال تعجب به اصلاح طلبان نسبت دادند. سپس خود را آماده کردند تا در صورت عدم تحقق این شایعه مضحک – که از همان ابتدا وجود خارجی نداشته – آن را به مقابله ۴ درصدیهای حاضر در دولت با قهرمان ۴ درصدیها – قالیباف – نسبت دهند! چنانکه یکی از نزدیکان قالیباف از همین حالا و حتی قبل از واکنش دولت روحانی، چنین کرده بود. محمدسعید احدیان، مشاور شهردار پیشین تهران درباره درباره پیشنهاد معاون اولی دولت روحانی به محمدباقر قالیباف مدعی شده: «این خبر را برخی رسانههای اصلاح طلب نوشتند، اما به راحتی تکذیب میشود. » او در راستای همان بازی نخ نما شده ۹۶ درصدیها و ۴ درصدی ها، گفته بود: «دولت آقای روحانی به آقای قالیباف چنین پیشنهادی را ماهیتا نمیتواند بدهد، چون در این صورت آقای قالیباف موی دماغ فرصت طلبانی میشد که از آنها در انتخابات تحت عنوان ۴ درصدیها یاد میکرد.»
او در اظهاراتی متناقض، همزمان آرزو کرده که کاش این پیشنهاد صحت داشت و هم اینکه قالیباف آن را رد میکرد!. مشاور قالیباف گفته است: «البتهای کاش آنقدر عقلانیت وجود داشت که دنبال افراد پاکدست و توانمند برای انجام کارها باشند و چنین پیشنهادی را مطرح کنند. گرچه در صورت طرح مسئله، بعید بود مورد پذیرش آقای قالیباف قرار بگیرد. »
موضوع روشن است؛ نزدیکان قالیباف شایعه معاون اولی او را مطرح کردند؛ سپس آن را به اصلاح طلبان نسبت دادند و در نهایت با پیش کشیدن بازی ۹۶ دصدیها و ۴ درصدی ها، از طرف قالیباف ناز کردند و پیشنهاد خودساخته را هم نپذیرفتند. هدف کل این بازی هم مشخص است. مطرح شدن دوباره نام قالیباف در رسانهها و مقدمه سازی برای یک پست جدید برای او که طبیعتا در دولت روحانی نخواهد بود و در نهایت یافتن تریبونی برای آماده سازی او جهت حضور چندباره در انتخابات ریاست جمهوری در صورت مهیا شدن شرایط.