افشای متن مکالمات یک جلسه کارشناسی در وزارتخانهای حساس توسط کیهان
به گزارش اقتصادنیوز دربخشی از این مطلب امده است:امروز خط «پاسداری از مرکزیت اروپا در سیاست خارجی ایران» بشدت سرگرم تئوریپردازی و ادبیاتسازی و پرورش استدلالهایی است که لزوم حفظ مرکزیت اروپا در سیاست خارجی ایران را به مقامات ایرانی گوشزد میکند و حال آنکه تجربه و عقل ما، سه کشور محور اروپایی را در حدی قریب به دشمن ایران و غیرقابل اعتماد قرار میدهد. استدلالهای این جریان خیلی جالب توجه است، بد نیست به چند مورد آن اشاره کنیم:
1- چندی پیش در یک جلسه کارشناسی در یکی از وزارتخانههای حساس ایران وقتی صحبت از غرب، آمریکا و اروپا شد، اکثر اعضای جلسه از غیرقابل اعتماد بودن آمریکا سخن به میان آوردند و برای آن نمونههای زیادی ذکر کردند و حالا نوبت آن مقام مسئول بود که جلسه را جمعبندی کند که اکثر این جلسات هم اساسا برای همین جمعبندی و انتقال جمعبندی صورت میگیرد و مقام وزارت و ... خود را بینیاز از بحث کارشناسی میداند، بگذریم، این مقام مسئول در جمعبندی خود گفت: «درست است که آمریکا زور میگوید، به وعدههایش نمیتوان اعتماد کرد، دشمنی میورزد، سیاست کشورهای مستقل را تحمل نمیکند، از رژیم صهیونیستی و از هر جنایتکار دیگری در دنیا حمایت میکند و حمایت او از حقوق بشر و دمکراسی دروغی بیش نیست نمونهاش هم این است که همزمان با رژیم دیکتاتوری و قبیلهای عربستان بالاترین سطح مراوده را دارد و درجهت تضعیف دولت عراق که براساس نظام انتخاباتی و پارلمانی اداره میشود گام برمیدارد ولی این را بدانیم که آمریکا یک ابرقدرت است و براساس ابرقدرتیاش عمل میکند و لذا ما باید بدانیم که از یک طرف نمیتوانیم خوی آمریکا را تغییر بدهیم و ازطرف دیگر نمیتوانیم با این آمریکا دربیفتیم و از این رو تنها راه ما این است که از هر کجا که او آن را در نقطه مقابل خود میداند، دور شویم و سعی کنیم در منطقه، فعالیتهای مشترکی تعریف کرده و در بازی او سهمی به عهده بگیریم!»
2- همین دو هفته پیش یکی از مسئولین میانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جلسهای محدود - با این مضامین - گفته بود: «شرایط کشور به گونهای است که اگر دیر بجنبیم، نابود میشویم، اگر دیر به انتخابهای حیاتی دست بزنیم، ازبین میرویم و بعد برای اثبات سخنان خود سرنوشت «معمر قذافی» را مثال آورده و گفته بود ببینید از آقای قذافی خواستند تاسیسات هستهای خود را نابود کند او نابود کرد ولی چون قدری دیر کرد، جان خود و رژیمش را به پای آن ریخت. اگر ما هم تعلل کنیم هم کشور را به آمریکا میدهیم و هم نظام سیاسی خود را.»
3- یکی از مقامات سیاسی که به دلیل ناهمخوانی افکارش با مردم و انقلاب اسلامی نباید در پست حساس جمهوری اسلامی مسئولیت داشته باشد، چند ماه پیش در یک جلسه کارشناسی با صراحت میگفت اقدامات ما در حل مسایل منطقه به جایی نمیرسد و دست آخر، این آمریکا و روسیه هستند که نتایج بازی را تعیین میکنند آن وقت ما میمانیم و تعداد زیادی شهید که در معارک منطقهای از دست دادهایم و یک صورت حساب بدهی که به آمریکا وغرب داریم. بنابراین برای آنکه از یک سو بازنده بازی منطقهای نباشیم و از سوی دیگر مورد انتقام آمریکا قرار نگیریم بیائیم و در «بازی بزرگان، شرکت کرده، نقشی ایفا کنیم و سهمی ببریم» حالا بگذریم از اینکه پس از آن، بار دیگر و برای دهها بار دیگر ثابت شد که مثلا سرنوشت همهپرسی کردی عراق را آمریکا و روسیه تعیین نکردند، سرنوشت جنگ سوریه را مذاکرات پشت پرده آمریکا و روسیه تعیین نکرد...، سرنوشت جنگ یمن را مذاکرات محرمانه واشنگتن مسکو تعیین نکرد و و و...
از این گذشته خط پاسداری از مرکزیت اروپا در سیاست خارجی ایران عمدا از توجه ایرانیان به این نکات تجربه و تصریح شده پرهیز میدهد که همین حالا اروپا در حال دشمنی با ایران است و خط آمریکا در مورد ایران، ویرانی ایران و انتقام از ایستادگی آن در مقابل مطامع غرب است.
این خط عمدا خود را به تغافل زده و مخاطب خو د را نیز به تغافل وامیدارد که اساسا کوتاه آمدن در برابر آمریکا و اروپا به هیچ وجه سبب جلب اعتماد آنان و کاستن از دیوار بیاعتمادی آنان به ایران نمیشود. آنچه اروپا از ایران میخواهد حتی از میان برداشتن جمهوری اسلامی نیست بلکه از میان رفتن هر سطحی از قدرت در ایران است که ولو بصورت بالقوه برای آینده قدرت غرب خطرآفرین باشد.