ولیرضا نصرتشریح کرد؛ اما و اگرهای تهران برای مذاکره با ترامپ
به گزارش اقتصادنیوزدولت ترامپ در ۶ اوت و در اقدامی پیشبینی شده در پی خروج از توافق هستهای تحریمهای هستهای علیه ایران را بازگرداند که با امضای برجام میان تهران و دولت باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ به تعلیق در آمده بودند. طی ماههای اخیر دولت ترامپ همواره اعلام کرده است قصد دارد در راستای پایان دادن به آنچه آن را جاهطلبیهای هستهای میداند و محدود ساختن نفوذ ایران و جایگاه نظام این کشور در داخل، فشارهای اقتصادی علیه تهران را به حداکثر برساند؛ سیاستی که باعث شد بسیاری سیاست خارجی دولت آمریکا را در جهت تغییر رژیم ایران تفسیر کنند. به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، ولینصر، رئیس مدرسه مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز در یادداشتی که در نشریه آتلانتیک منتشر شد با پرداختن به بسترهای لازمی که دولت ترامپ باید برای ورود ایران به مذاکرات جدید فراهم سازد، نوشت: اکنون بهنظر میرسد هدفی را که ترامپ دنبال میکند بسیار محدودتر است. او توافق هستهای خود را با ایران میخواهد و توافق دولت اوباما با ایران را مانعی بر سر راه خود میبیند. پس از خروج از برجام، او تلاش میکند ایران در برابر خواستههای او سرفرود آورد. پیشنهاد مذاکرات بیقیدوشرط به ایران در راستای دستیابی به یک توافق هستهای پس از مذاکره مستقیم با حسن روحانی همتای ایرانی خود بوده است.
این روند با رویکرد ترامپ در قبال کرهشمالی شباهت بسیار دارد. قدرتنمایی نظامی که در پی آن پیشنهاد مذاکره مطرح میشود که البته تفاوت چندانی با رویکرد اوباما در استفاده از حلقه تنگ تحریمهای اقتصادی برای وادار ساختن ایران به حضور در پای میز مذاکره ندارد. اگرچه منتقدان ترامپ معتقدند استراتژی ترامپ در رابطه با کرهشمالی در قبال ایران موثر نخواهد بود. یک دلیل آن اعلام بیمیلی روحانی برای مذاکره با رئیسجمهوری است که یک توافق بینالمللی را نقض کرده است، رئیسجمهوری که ترجیح میدهد بهجای اعتمادسازی از زورگویی استفاده کند. اما موضوع اعتماد دوباره به آمریکا برای دستیابی به یک توافق هستهای جدید و اینکه آیا ایران باید برای احتمال حصول چنین توافقی با واشنگتن مذاکره کند دو بحث متفاوت هستند. اگر ایران با آمریکا مذاکره میکرد در واقع این موضوع مهر تاییدی بر مرگ برجام بود. با اینکه منافع اقتصادی چندانی از برجام برای ایران حاصل نمیشود اما تهران باید دقت کند تا رضایت روسیه، چین و اروپا را که در این توافق باقی ماندهاند جلب کند. اکنون ایران اهرمهای دیپلماتیک اخلاقی را در اختیار دارد. تا جایی که به توافق هستهای مربوط میشود آمریکا منزوی است نه ایران. اگر روحانی با ترامپ گفتوگو کند این اهرم را از دست خواهد داد.
موضوع مهمتر برای ایران آن است که اهرم فشاری را که این کشور پیش از مذاکرات با دولت اوباما در اختیار داشت با توجه به محدودسازی برنامه هستهای خود دیگر با آن شدت در اختیار ندارد. این موضوع منجر به بیمیلی مقامات ایران برای مذاکره دوباره میشود. تحریمهای گسترده آمریکا منجر به آن میشود تا ایران زمان بیشتری را برای بازگشتن به سطح غنیسازی که سال ۲۰۱۵ قادر به انجام آن بود نیاز داشته باشد. اکنون ایران با مشکلاتی مانند افت ارزش ریال و تورم روبهرو است. به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، این در حالی است که علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان پیشتر اعلام کرد که زیرساخت ایجاد چند صد هزار سو در تاسیسات غنیسازی نطنز آماده شده است.
با اینکه اعتراضات اقتصادی ایران در یک ماه اخیر خطری را متوجه رژیم ایران نمیکند اما میتواند باعث تقویت مواضع واشنگتن و تضعیف جایگاه ایران در مذاکره شود. بدون شک ایران امیدوار است تا علاوه بر اروپا، روسیه، چین و هند نیز بتوانند راهی را برای مقاومت در برابر تحریمهای آمریکا ایجاد کنند. اما تهران باید این احتمال ضعیف را در برابر اینکه پس از مذاکره با ترامپ به چه امتیازاتی میتواند دست یابد، بررسی کند. اکنون مقامات ایران چشم خود را به مذاکرات میان واشنگتن و پیونگیانگ دوختهاند تا تاثیرات نشست سنگاپور را میان ترامپ و کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی بسنجند. آنها در هفتهجاری این فرصت را داشتهاند تا در این رابطه موضوع را بهطور مستقیم از وزیر خارجه کرهشمالی جویا شوند.
ترامپ با وعده خلع تسلیحات هستهای کرهشمالی، توقف رزمایشهای مشترک میان آمریکا و کره جنوبی و حتی اینکه او نیروهای آمریکایی را از شبه جزیره کره خارج میکند، استفاده از یک لحن مصالحه جویانه را در پیش گرفته است. این رویکرد بهنظر میرسد تا حدی توانست برخی صداهای جنگطلبانه در داخل دولت آمریکا را تلطیف کند. زمانی که او پیشنهاد مذاکره بیقید و شرط را با ایران مطرح کرد این موضوع منجر به ایجاد تنش میان اشتیاق او برای مذاکره مستقیم با رئیسجمهور ایران و تیم امنیت ملی او که به حل مشکل ایران از طریق ادامه فشارها بر ایران اعتقاد داشتند، شد.
ولینصر در ادامه این مطلب مدعی میشود: مشکلی که ایران با آن مواجه است این نیست که مذاکره با ترامپ امری بیهوده است، بلکه جلب افکار عمومی و برخی عناصر قدرت در این کشور برای این مذاکره کار دشواری است. توافق هستهای یک پیروزی برای میانهروها بهشمار میآمد و از بین رفتن این توافق اکنون در راستای تضعیف آنها است. مقامات ایران نمیتوانند در حالی وارد مذکرات شوند که آمریکا توافق نخست را نادیده گرفته و آنها را برای ورود به یک توافق جدید تحت فشار قرار داده است. با توجه به نظرات مختلف، ایران پاسخ رسمی خود را به درخواست ترامپ اعلام نکرده است. این پاسخ تا زمانی که شورای عالی امنیت ملی این کشور بتواند به یک اجماع در این باره دست یابد مشخص نیست. ایران تنها در صورتی ممکن است وارد مذاکره شود که اطمینان یابد منزلت آن در مذاکرات حفظ میشود و به منافع اقتصادی قابل توجهی دست خواهد یافت. اکنون تهران باید میان گزینههای ماندن در یک توافق در حال زوال و وعده نامشخص برای یک توافق هستهای دیگر یکی را انتخاب کند. ایران باید ابتدا اطمینان یابد که به منافع اقتصادی قابل توجهی دست خواهد یافت و ترامپ نیز باید کلمات خود را با دقت بیشتری انتخاب کند.