تجربه بنیصدر برای روحانی تکرار نمیشود/اظهارات نظامیها مواضع نظام نیست
به گزارش اقتصادنیوز گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*در پی تدبیر رهبر معظم انقلاب، روسای قوا با حضور در جلسات به یکدیگر نزدیک تر شدند. البته اعتقادم بر این است که جلسه روسای قوا باید مبنای حقوقی داشته باشد تا اینکه یک جلسه صرفا دورهمیباشد. قبلا زمانی که اختلاف سران قوا افزایش مییافت یک جلسه دورهمیمیان سران تشکیل میشد، اما اکنون یک جلسه حقوقی میان روسای قوا همراه با برخی از مشاوران نزدیک تشکیل میشود. در این جلسات سران قوا و مشاوران آنها موظف به هماهنگی دیدگاهها و مسائل خود با یکدیگر هستند و در مواردی تصمیمات مهمینیز در این جلسات گرفته میشود. رهبر معظم انقلاب هم فرمودندکه اگر سران قوا به نتیجه مهمیرسیدند من هم از آنها حمایت میکنم.
*باید اذعان داشت که همه مسئولان و حتی مردم تصورشان بر این است که روحانی رئیس جمهور نظام است و رئیس قوه قضاییه، رئیس قوه قضائیه نظام و رئیس قوه مقننه، رئیس قوه مقننه نظام است. امروز هیچ یک از سران سه قوا واگرا نیستند و یکدیگر را خنثی نمیکنند.
*به عنوان یک تحلیلگر سیاسی باید بگویم جنگی در میان ایران وآمریکا نیست. البته باید اذعان داشت که نظامیها همواره دست به ماشه هستند. زیرا همیشه باید برای جنگ آماده باشند. نظامیها برای دفاع از کیان کشور پیوسته دست به ماشه هستند. حتی اگر هیئت حاکمه آمریکا به دنبال تنها منافع خودش هم باشد نباید به هیچ وجه جنگی میان دو کشور یا هر کشوری آغاز شود. البته ممکن است که ترامپ به دنبال جنگ باشد اما تحلیل اکثریت بر این است که ترامپ یک تاجرمسلک است و حتی بارها از اعضای ناتو هم خواسته است که کشورهای عضو این سازمان باید هزینه حمایت آمریکا از خود را پرداخت کنند. برای اثبات این مهم که آمریکا وارد جنگ با ایران نمیشود باید اذعان داشت که این کشور طی15 سال گذشته دو بار به منطقه لشکرکشی کرد و هر بار هم با ناکامیجدی مواجه شد. حتی ترامپ هم در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به این مسئله معترف بود که ایالات متحده هشت تریلیون دلار هزینه کرد در حالیکه هیچ چیز در قبال این هزینهها نصیب شان نشد. بنابراین در نهایت باید اذعان داشت که آمریکا هیچ گاه اقدام به جنگ نخواهدکرد. این مسئله بدین مفهوم نیست که نظامیها خیالشان راحت است، بلکه برعکس، نظامیها لحظه به لحظه اوضاع را رصد میکنند.
*امروز اگر یک همه پرسی برگزار گردد و از جامعه سوال شود که آیا حضور ایران در سوریه لازم بود؟ اکثریت به حضور مردم در سوریه رای خواهند داد، زیرا مردم میدانند منطقه ای که در آن سراسر آشوب است باید به نحوی امنیت کشور و مردم را تضمین کرد. از سویی در همه درگیریها و جنگها در کشورهایی مانند سوریه، عراق و... هدف نهایی تروریستها ایران بوده است. اگر این آشوبها، انفجار و کشتار وحشیانه به جای سوریه و یمن، داعش امروز در ایران ایجاد میکرد قطعا در این صورت وضعیت ایران بدتر از این کشورها بود. ا
*من در مجلس سوم به کروبی پیشنهاد دادم که یک باشگاه سیاسی تشکیل دهیم تا به جای اینکه از طریق رسانهها با هم سخن بگوییم در یک فضای صمیمانه به گفت و گو با یکدیگر بپردازیم. امروز احزاب میتوانند بر سر مسائل مهم کشور مانند مشکلات اقتصادی، معضل ارز، بودجه عمومیدولت و کارآمدتر شدن نظام با هم گفت و گو کنند. جمع بندی عمومیاکثریت جریانها این است که روحانی برای حل مشکلات نیاز به خانه تکانی دارد. برخی از اعضای کابینه خسته و بی انگیزه اند. حتی اخیرا زمزمههایی به گوش رسیده است مبنی بر اینکه برخی از اعضای کابینه نزد روحانی رفتند و گفتند که ما مدیر زمان بحران نیستیم و ما مدیر زمان عادی هستیم. البته از تغییر رئیس بانک مرکزی استقبال میکنیم اما این تغییر به تنهایی کفایت نمیکند. در دولت مرحوم آیت ا...هاشمیهم گفتم که اعضای یک دولت همه باید با یکدیگر هماهنگ باشند به ویژه اگر مواضع سه تن از اعضای دولت یعنی رئیس کل بانک مرکزی، رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزیر اقتصاد و دارایی با یکدیگر مشترک نباشد و به یک تصمیم نرسند همیشه در کشور مشکل وجود خواهد داشت. اما در دولت روحانی هر یک از وزرا و مسئولان به ویژه رئیس کل بانک مرکزی، رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزیر اقتصاد و دارایی مواضع متفاوتی دارند. اگرچه اصلاح مختصری در کابینه صورت گرفت اما کابینه نیاز به تغییرات بیشتری دارد تا بتوان به نحوی از بحرانهای موجود عبور کرد.
*دولت روحانی اقداماتی را نباید انجام میداد که متاسفانه انجام داد و در مقابل اقداماتی را باید انجام میداد که انجام نداد. بخشهایی از مشکلات امروز قابل پیش بینی بود. در سال 96 بیش از 100 هزار مورد سرمایههای بین 20 تا 500 میلیون تومانی درکشور به یکباره آزاد شد. مسائلی مانند بحران صندوقهای مالی، بانکهای ورشکست شده و پدیده شاندیز پیش آمد. ملت هم هجوم آورده و پولهای خود را از این صندوقها میگرفتند. زیرا به طور کل مردم به گرفتن سود از صندوق و بانکها عادت کرده بودند به همین دلیل دولت، مجلس و بانک مرکزی هم کمک کردند تا این بدهیها تسویه شود. 100 هزار سرمایه بین 20 تا 500 میلیون در کشور آزاد شد در حالی که باید این پولها در جایی هزینه میشد که بازدهی بالایی داشته باشد. اما دولت بلافاصله پس از آزاد شدن این سرمایهها اعلام کرد که سود بانکی 15 درصد است. به همین دلیل هم مدتهاست که کسی حاضر نیست پولش را در بانک بگذارد. از سویی در شرایطی که تورم به طور مثال 20 درصد و سود بانکی 15 درصد است، بازار بورس هم تکانی نخورد و مردم به دنبال سرمایه گذاری بر روی طلا، ارز و خودروهای خارجی رفتند تا ارزش سرمایه آنها حفظ و باقی بماند. از سویی قیمت خودروهای خارجی از دی ماه سالگذشته تاکنون دو برابر افزایش یافت. همه این موارد به سمت بازار ارز و طلا هجمه وارد کرد.
* در شرایط کنونی باید دولت را تقویت و به روحانی کمک کرد. رئیس جمهور باید در برخی از بخشهای کابینه یک خانه تکانی جدی ایجاد کند. روحانی باید نیروهای خسته، محافظهکار و بی انگیزه را تغییر دهد. سقوط دولت نه به مصلحت است و نه احتمال چنین فرضی وجود دارد. در قانون اساسی یک اصل وجود دارد که براساس این اصل مجلس میتواند عدم کفایت رئیس جمهور را به رای بگذارد. یک بار مجلس در رابطه با بنی صدر این کار را انجام داد و به عدم کفایت سیاسی او رای داد. اما امید میرود که مجلس دیگر از این اصل استفاده نکند. تغییر رئیس جمهور، سقوط دولت و انتخابات زودرس نه تنها بحران زدا نیست بلکه بحران زاست. عدهای در رابطه با استعفای رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه و انحلال مجلس اظهاراتی مطرح میکردند که این اظهارات از اساس اشتباه است در حالی که همه این مسائل قابل اصلاح است.
* تجربه بنی صدر در رابطه با روحانی به هیچ وجه اتفاق نمیافتد. معتقدم که تکرار تجربه بنی صدر نه تنها به صلاح کشور نیست بلکه احتمال تکرار آن هم هرگز وجود ندارد.