فعال سیاسی اصولگرا برنامه مذهبی را با صدای کسی نمیگذارند که برود گوگوش در آغوش بگیرد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اعتمادآنلاین، انتقادهایی که در این سالها نسبت به عملکرد صداوسیما وجود داشته است برخی از نمایندگان مجلس را به این فکر انداخته تا تلاش کنند برای اعمال نظارت بیشتر بر این سازمان قوانین مربوط به آن را اصلاح و سازماندهی کنند. یکی از مواد این ساختارمند کردن سازمان صداوسیما تبدیل ریاست آن به مدیریت هیاتامنایی بود که همچنان درباره آن در کمیسیون فرهنگی مجلس تصمیمگیری نشده است.
محمدحسن قدیری ابیانه، یکی از فعالان سیاسی اصولگرایی است که هرچند انتقاداتی به عملکرد صداوسیما دارد اما به این عملکرد نمره خوبی میدهد. او علاوه بر نامناسب دانستن اداره این سازمان به صورت هیاتامنایی، ایرادات وارده بر این سازمان را هم از مدیریت آن نمیداند.
قدیری ابیانه نظرات بر کار صداوسیما را در حد دیدن برنامههای این سازمان میداند و تاکید دارد که رییس صداوسیما نمیتواند همه برنامههایی را که قرار است از این سازمان پخش شود قبل از روی آنتن رفتن ببیند.
او همچنین درباره ایرانیانی که به دلیل کیفیت پایین برنامههای این سازمان و یکجانبهگرایی آن برنامههای پخش شده از آن را نمیبینند و به دیدن ماهواره روی میآورند، معتقد است که این افراد منحرف هستند و درست پرورش پیدا نکردهاند. هرچند که در کنار آن تاکید میکند اگر از ماهواره برنامههای علمی دیگر شبکههای جهان را ببینند، ایرادی ندارد.
مشروح گفتوگوی قدیری ابیانه را در زیر بخوانید.
*آقای قدیری ابیانه، اداره صداوسیما به صورت هیاتامنایی در کمیسیون فرهنگی مجلس مورد بررسی قرار گرفته و رد شده است. تحلیل شما از اینگونه اداره صداوسیما چیست؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از امور در قانون اساسی اول شورایی بود؛ یعنی با نظر جمع تصمیم گرفته میشد بنابراین هر زمان که مورد مواخذه قرار میگرفتند، گفته میشد که رای با اکثریت بوده است. فلذا مسئولیتپذیری نبود و حتی صحبت از شورای رهبری بود. به همین دلیل در اصلاحیه قانون اساسی جنبه شورایی مدیریتها حذف شد و به مسئولیت فردی واگذار شد در این صورت فرد مسئول و پاسخگو است.
صداوسیما دستگاهی است که ممکن است لازم باشد که لحظهای درباره امور آن تصمیم گرفته شود آیا این موضوع باید پخش شود یا نه و چگونه پخش شود که موارد زیادی از این دست را داشتهایم. اینجا نمیتواند تصمیمگیری در اموری که فوریت دارد به شورا واگذار شود، بنابراین وضع فعلی مطلوب است.
اما رییس سازمان میتواند از مشورت استفاده کند، ضمن اینکه سه قوه ناظرانی در شورای نظارت بر صداوسیما دارند که اگر موردی بود میتوانند به رییس سازمان تذکر دهند و اگر رضایتدهنده نبود موضوع را به مقام معظم رهبری منعکس میکنند.
لذا بحث هیات امنایی منتفی است یعنی به صلاح نیست، اما اینکه آیا هر برنامهای که پخش میشود به این معناست که رییس سازمان صداوسیما با آن موافق است، چنین چیزی نیست.
در اتاق رییس صداوسیما به اندازه همه شبکههای تلویزیونی مانیتور وجود دارد، هرگز برای رییس صداوسیما ممکن نیست که همه برنامهها را حتی ببیند چه برسد که بخواهد از قبل چک کند. بنابراین یک سیستم آنجا حاکم است. به صداوسیما مانند هر دستگاه دیگری انتقاداتی هم وارد است. اما یادمان نرود که نمره زیر 20 هم نمره خوبی است. مهم این است که ارزیابی درستی از نحوه مدیریت داشته باشیم.
* یعنی شما نمره خوبی به صداوسیما میدهید؟
نمیخواهم نمره بدهم مثال زدم.
*اما عملکردی که از صداوسیما دیده میشود باعث طرح انتقادات زیادی شده است؟
مثلا؟
*به طور کل صداسیما چقدر مخاطب داشته است؟ چند برنامه پربیننده هست که مردم مینشینند و آنها را میبینند؟ در بقیه موارد مخاطب صداوسیما چقدر است؟ این عدم توجه مردم به رسانهای که قرار بوده رسانه ملی باشد و بسیاری آن را میلی میدانند به نظرتان مهم نیست؟
بسیاری که آن را میلی نمیدانند برخی هم به آن میلی میگویند.
*خب این بعضیها به نظر میآید که جمعیت کمی از کشور را هم شامل نمیشود...
حالا ممکن است ایراد از آنها باشد.
*یعنی بسیاری که صداوسیما را نمیبینند ایراد دارند و صداوسیما و عملکرد آن بینقص است؟
بسیاری نیست چرا به اکثریت تعمیم میدهید.
*به هر حال این تعداد کم نیست؛ متاسفانه این امکان وجود ندارد یک آمار دقیق و درست در این باره گرفت اما براساس همان آمارهای پنهان واقعا به نظر شما چه تعداد از مردم ایران صداوسیما را میبینند؟
خب برای اینکه برنامهها جذاب باشد باید بودجه هم هزینه کنند.
*بودجه صداوسیما کم است؟
الان صداوسیما بدهیهای هنگفتی دارد.
*چرا این بدهیها وجود دارد؟ به هر حال بدهکاری هم به سیستم مدیریتی آن بر میگردد
نه الزاما، همین الان دولت بیش از هفتصد هزار میلیارد تومان بدهی دارد، آیا جناح چپ این را پای ضعف دولت میگذارد یا پای ضرورتها؟
فشار دولت به صداوسیما کار درستی نیست
*به هر حال ضعفهایی در ساختار و سیستم مدیریتی صداوسیما وجود دارد، به نظر شما راهکار برای بهتر شدن وضعیت چیست؟ اگر مخالفان و منتقدان صداوسیما را در کشور کم تعداد هم بدانیم برای یک کشور با جمعیت نزدیک به هشتاد میلیون این تعداد کم نیست؟
باید دید که آیا انتقادها به جاست یا نه، چون ممکن است انتقادها به جا نباشد و ممکن هم هست که باشد. باید انتقادها مورد ارزیابی قرار گیرد اگر انتقادها وارد بود برای اصلاح آنها اقدام شود. به عنوان نمونه بنده خودم ایرادی که به بسیاری از سریالها و فیلمهای سینمایی دارم این است که تقریبا فیلم و سریالی نیست که از کار کردن به عنوان جانکندن، خرکاری و سگدویی یاد نکند. در حالی که در اسلام کار عزت است. انتقادی که دارم این است که برخی از افرادی که اعتقادی به حجاب ندارند و همیشه درصدد خودنمایی و خودآرایی هستند به عنوان هنرپیشههای برنامههای تلویزیونی و سینمایی به کار گرفته میشوند. البته اینجا ممکن است که بگویند یک فرد مومن و محجبه حاضر نمیشود بیاید در تلویزیون و نقش همسر را، یک بار همسر این، یک بار همسر آن و ... را بازی کند که حق هم دارد. اما به هر حال این نقدها وجود دارد و به این معنی هم نیست که رییس صداوسیما یا رییس شبکه موافق پخش این نوع مکالمات است. برخی مواقع کسانی برای صداوسیما قصه و سناریو مینویسند که در فایلهای شخصی خود در شبکههای اجتماعی عکس بیحجاب خود را منتشر میکنند. معتقدم روی سناریویی که اینها مینویسند باید دقت بسیار زیادی شود چون این افراد ممکن است که عقاید خود را به صورت زیرکانه در فیلمها بگنجانند، کما اینکه بنده مواردی را هم سراغ دارم.
اما به هر حال باید کادر صداوسیما قویتر و امکانات آن هم وسیعتر شود. فشارهایی هم که دولت به صداوسیما برای عدم انتقاد از سیاستهای او اعمال میکند کار درستی نیست، اما گاهی صداوسیما را به دلیل مشکلات مالی تحتتاثیر قرار میدهند.
*یعنی اعتقادتان بر این است که سیاستی که صداسیما در قابل دولت دارد، سیاست درستی است و ایرادات از دولت است؟
بله دولت مایل نیست که مورد انتقاد قرار گیرد. من حتی معتقدم که صداوسیما باید بازتر عمل کند؛ یعنی موضوعات را صریحتر مطرح کند. مثلا با فساد مبارزه شدیدتری کند و افرادی را که دچار فساد شدهاند مانند برادر رییسجمهور و برادر معاون اول اینها را بیش از گذشته به چالش بکشد.
*شما فکر میکنید مردمی که در ایران زندگی میکنند و نسبت به این صداوسیما که باید یک ارگان فراجناحی و ملی باشد، انتقاد دارند چه میزانی از جمعیت را تشکیل میدهند؟
معتقدم باید در این باره نظرسنجی انجام شود اما به هر حال یک تعدادی هستند.
*یک تعداد یعنی چقدر؟
نمیدانم. فرض کنید در «فتنه 88» عدهای معتقد بودند که باید به موسوی تریبون داد که بیاید یک طرفه به تحریک افکارعمومی بپردازد. آن زمان هم آقای ضرغامی به او گفته بود که اجازه میدهیم بیاید اما حالت مناظره داشته باشد و فردی روبرویتان بنشیند و جواب شما را بدهد. ممکن است عدهای که حامی او بودند بگویند که باید به او تریبون میدادند تا بیاید هر حرفی میخواهد بزند.
* بحث ما الان اینگونه موضوعات نیست. شما به عنوان فردی که خود را صاحبنظر میدانید، از سیاست مطلع هستید و با افکارعمومی هم ارتباط دارید، فکر میکنید از حدود هشتاد میلیون جمعیت ایران، صداوسیما چه تعداد مخالف دارد؟
شیرهخورهها که به حساب نمیآیند (خنده). من تعداد نمیدانم.
نمیتوانیم بگوییم که عدهای با صداوسیما مخالف هستند
*میخواهم شما حدودی آمار بدهید تا بدانم که تصورتان نسبت به افرادی که صداوسیمای کشور را نمیبینند و مخالف آن هستند، چه تعدادی را تشکیل میدهند؟
نمیتوانیم بگوییم که عدهای با صداوسیما مخالف هستند. ممکن است مخالف یک برنامه باشند، یک برنامه آن را قبول داشته باشند و برنامه دیگری را قبول نداشته باشند.
*به هر حال سوال مشخص است چه تعدادی مخالف عملکرد صداوسیما هستند؟ در هر صورت براساس ارتباطاتتان در جامعه نسبت به این موضوع یک تصور دارید...
ببینید شما میتوانید بنده را به عنوان مخالف یک سری از برنامهها یا عملکردهای صداوسیما محسوب کنید، مانند همان موضوعاتی که مطرح کردم.
*شما از بعد دیگری هم به موضوع نگاه کنید؛ ما جوانانی را داریم که اصلا به برنامههای صداوسیما نگاه هم نمیکنند...
من به برخی از برنامههای تلویزیون انتقاد دارم. مثلا طرف هی میآید میگوید عاشق شدی، کی عاشق شدی، اولین جملهای که به زنت گفتی چه بود؟ ... این مسائل خصوصی را که نباید در تلویزیون مطرح کرد.
*خب این موضوعات ممکن است برای بسیاری هم جذاب باشد.
بله ممکن است. من هم میگویم من این اعتقادها را دارم، برنامههایی از این دست را نمیپسندم اما به جای آن برنامههایی را هم میپسندم و آنها را میبینم.
*بله این موضوع حتما چنین است اما شما به سوال من دقت کنید که ما قشر قابل توجهی از جوانان کشور را داریم که اصلا صداوسیمای ایران را نمیبینند؟
بله هستند کسانی که فقط برنامههای ماهوارهای میبینند.
*خب چرا باید برنامههای ماهوارهای را ببینند اما صداوسیمای ایران را نبییند؟
چون تحتتاثیر تبلیغات قرار گرفتهاند و جاهایی هم اصلا عدهای از آنها به فساد کشیده شدهاند. مثلا فیلمهای ترکیهای و جنسی که ممکن است برای یک جوان جذاب باشد.
*یعنی فقط تبلیغات و فساد را منشا این اتفاق میدانید؟ اینکه ممکن است صداوسیما خوب عمل نکند را جزء احتمالات نمیآورید؟
ببینید زمانی هست که میگوییم صداوسیما برای جذب مخاطب معیارهای خود را روی حداقل میآورد اما اگر فرهنگ اسلامی ایرانی برای آنها نمایش داده شود، خیلی هم خوب است...
*خب پس چرا جای این برنامهها خالیست؟ چرا عدهای جوان داریم که صداوسیما نتوانسته آنها را به خود جذب و جلب کند؟
ما میتوانیم بگوییم که آنها اشتباه میکنند.
*یعنی با همه این اوصاف باز هم اشتباه از طرف جوانها و مردم است و ایرادی به صداوسیما وارد نیست؟
کدام مردم را میگویید من هم مردم هستم.
*بله شما هم مردم هستید و صرفا هم در حال حاضر از جایگاه و دیدگاه و زاویه دید خود به موضوع نگاه میکنید، افکارعمومی را در این موضوع در نظر نمیگیرید؟
هر کسی این را از دیدگاه خود نگاه میکند. کسانی که شبکههای خارجی را نگاه میکنند منحرف هستند
*به همین دلیل است که من میخواهم تصور شما از حجم و تعداد افرادی که اصلا صداوسیمای ایران را نگاه نمیکنند بدانم؟
من تعداد نمیدانم، اگر کسانی هستند که صداوسیمای ایران را نمیبینند و خارجیها را نگاه میکنند اینها افراد به انحراف کشیده شده هستند.
*مردم کلا منحرف هستند؟
نمیگویم همه آنها. اما به هر حال این را در نظر بگیرید که افرادی هستند که مواد میکشند، اینها هم جز مردم هستند، عدهای هم در زندان هستند که اینها هم جزء مردم به حساب میآیند، آدم کشدهاند، اختلاس کردهاند ... ما باید ببینیم که معیارها و ارزشها چیست و اگر کسانی برخلاف ارزشها و معیارها عمل نمیکنند ...
*حرف حق را چه کسی تعیین میکند؟
حالا میتوانیم بگوییم مطابق قوانین و معیارهای اسلامی.
*آیا قوانین و معیارهای اسلامی نمیتوانند به روز شوند؟
ببینید ممکن است عدهای بیایند و بگویند که ما اصلا اسلام را قبول نداریم که معیارهای اسلامی را قبول داشته باشیم. از اینها هم در جامعه داریم، نداریم؟
*حتما داریم. اما آیا ما توانستهایم همانهایی را که معیارهای اسلامی را قبول دارند ترغیب به جذب شدن کنیم؟ نه اینکه طرد شوند؟
حتما باید این کار را انجام دهیم.
*و صداوسیما توانسته این کار را انجام دهد
مجموعه اعتماد توانسته این کار را انجام دهد؟
*به هر حال هر کسی در حیطه اختیارات و امکانات خود در نظر گرفته میشود. روزنامه اعتماد چقدر مخاطب دارد؟ شما روزنامه اعتماد را با صداوسیما مقایسه میکنید؟ ضمن اینکه کارکردهای متفاوتی هم دارند؟
به اندازه مخاطب و نسبت به مخاطیبن خود.
رهبر هم نسبت به برخی از برنامههای صداوسیما انتقاد دارد
* روزنامه اعتماد و مجموعه اعتماد زیر نظر است و تحت نظارت قرار دارد حتی اگر هم بخواهد خلاف این باشد، بلافاصله از جاهایی که بر مطبوعات و رسانههای خصوصی نظارت دارند، هشدار و تذکر میگیرد. ضمن اینکه موازین اسلامی را هم رعایت میکند با وجود اینکه کارکرد متفاوتی دارد. آیا این نظارت صددرصدی که بر روزنامهها و رسانههای خصوصی و مجموعه اعتماد وجود دارد بر صداوسیما اعمال میشود؟ شما خودتان میگویید که رییس صداوسیما نمیتواند بر همه برنامههایی که از این رسانه پخش میشود نظارت کند.
قطعا نمیتواند.
*خب این یک نقطهضعف است که از صداوسیما برنامهای پخش میشود، انتقادهای فراوانی در پی دارد و رییس صداوسیما چیزی برای گفتن ندارد، شاید چون اصلا اطلاعی نداشته که آن برنامه قرار بوده پخش شود.
نه این طور نیست. شما حالا بگویید که چه نمرهای به اعتماد میدهید.
*اصلا بحث اعتماد نیست، ضمن اینکه کارکرد متفاوتی دارد. ببینید الان بحث ما درباره یک رسانه ملی است. رسانهای که باید هشتاد میلیون جمعیت ایران را پوشش بدهد. چقدر توانسته این کار را انجام دهد. شما میگویید که از نظر و جایگاه خودتان صحبت میکنید به عنوان یک کارشناس اما از همان جایگاه نمیتوانید به من یک آمار ساده بدهید که چه تعداد از مردم ایران صداوسیما را میبینند؟
ببینید یک کانال درست کردهاند برای کودک، یک کانال برای نوجوان، یک کانال برای تحلیل شبکه چهار، یک کانال درست کردهاند برای ورزش شبکه سه، یک کانال افق هست و ...
*بله پانزده، بیست و ... شبکه تلویزیونی درست کردهاند اما با وجود این همه شبکه چقدر توانستهاند خواسته مردم را برآورده کنند و چقدر توانستهاند مردم را جذب کنند؟ چقدر مردم را پای تلویزیون نشاندهاند و چقدر فرهنگ ایران را به مردم منتقل کردهاند؟ چقدر فرهنگسازی کردهاند؟
من نسبت به فرهنگسازی خودم نقدهایی دارم. البته معتقدم که اگر همین صداوسیما را به مدیران اعتماد بدهیم مملکت را نابود میکنند؛ مثلا راهپیمایی بیست میلیونی در عراق را نادیده میگیرند و یک تیتر کماهمیت را علم میکنند.
*خب شما صداوسیما را به مدیران اعتماد ندهید، ضمن اینکه الان هم که دست مدیران اعتماد نیست عملکرد آن زیر سوال است و از طرف دیگر به حال من به عنوان خبرنگار فرقی نمیکند دست چه کسی باشد. اما آیا کسانی که در حال حاضر آنجا را مدیریت میکنند انتظاری که از آنها میرفته را برآورده کردهاند؟
من نسبت به قسمتهای مختلف صداوسیما نقد دارم اما اینکه ما فکر کنیم هرچه پخش میشود، حتما قبلا چک شده است؛ این طور نیست، برخی از آنها هم چک میشوند.
*خب بله نباید انتظار داشت که رییس صداوسیما همه برنامههای صداوسیما را ببیند و آنها را چک کند. اما به نظر میآید که شما منکر انتقادها به مدیریت صداوسیما هستید. به هر حال مدیران پایین دستی در صداوسیما هستند که رییس صداوسیما حداقل باید به کار آنها نظارت داشته باشد. ضمن اینکه در مقابل همه اتفاقات در صداوسیما مسئول است.
نه من هم گفتم که به برخی از برنامههای صداوسیما انتقاد دارم.
*بسیاری از مشکلاتی که در حال حاضر در این سازمان وجود دارد از ریاست آن نشات میگیرد و مدیریت میانی که در آنجا حاکم است...
نه من خودم به برخی از آنها انتقاد دارم، چرا انتقاد ندارم. زمانی است که شما میگویید من انتقاد دارم؛ بله من انتقاد دارم، همه انتقاد دارند، رهبر هم نسبت به برخی از برنامههای صداوسیما انتقاد دارد، اما به هر حال این طور نیست که انتقاد برمیگردد به فردی که سناریو مینویسد، به آن کسی که نظارت میکند، به آن کسی که ...
*یعنی معتقدید این انتقاد به رییس صداوسیما برنمیگردد؟
به رییس صداوسیما هم تا حدودی برمیگردد، چرا برنمیگردد. اما میخواهم بگویم که ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که هر اتفاقی در صداوسیما میافتد، مقصر آن رییس صداوسیما باشد.
*پس چه کسی است؟ به هر حال باید ابعاد نظارتی در این باره وجود داشته باشد و راهکارهایی برای برون رفت از این وضعیت در نظر گرفته شود؟ به هر حال صداوسیما به عنوان یک رسانه ملی وظایفی به عهده دارد.
همه رسانهها وظایفی به عهده دارند، اعتماد هم وظایفی به عهده دارد.
*شما گستردگی و وسعت کارکرد صداوسیما را با رسانههای خصوصی مقایسه میکنید؟
بله رسانههای خصوصی گستردگی صداوسیما را ندارند اما هرکس در حد گستردگی خود درست عمل میکند؟
صداوسیما در حال حاضر چیزی حدود هزار میلیارد تومان بدهی دارد
*ممکن است انتقادهایی نسبت به رسانههای خصوصی هم وجود داشته باشد که باید در جای خود به آنها پرداخته شود اما شما درباره راهکارهای بهبود وضعیت و مدیریت در صداوسیما صحبت کنید. شما توپ را به زمین دولت میاندازید اما در این داستان واقعا دولت چهکاره است؟
بودجه دست دولت است.
*بودجه صداوسیما با توجه به کاری که انجام میدهد، کم نیست؟
دولت بودجه صداوسیما را کم میکند.
*به هر حال بودجه صداوسیما کم نیست و بودجههای دریافتی از جاهای دیگر هم برای صداوسیما کم نیست؟ با همان بودجه هم صداوسیما بخواهد کار درست انجام دهد میتواند؟
صداوسیما در حال حاضر چیزی حدود هزار میلیارد تومان بدهی دارد.
*خب این بدهی هم به نحوه مدیریت بازمیگردد؟
دولت بدهی بانکهای کلاهبردار را به مردم پرداخت کرده است اما بدهی صداوسیما را پرداخت نمیکند.
*به هر حال با توجه به بحرانی که به وجود آمده دولت مجبور به تامین مردم است، برای تامین صداوسیما هم ملزم است.
نه دولت مجبور نیست به کسانی که پولهای خود را در بانکهای خصوصی با سود بالا گذشتهاند، پول بدهد.
* اما این همان صداوسیمایی است که با تبلیغ موسسه شاندیز مردم را به سرمایهگذاری در این موسسه ترغیب کرد...
صداوسیما کی گفت که پول خود را بگذارید؟ آگهی تبلیغاتی، تبلیغ صداوسیما نمیشود.
*پس چه چیزی میشود؟
مگر زمانی که طرف میآید درباره کرم حلزون تبلیغ میکند، متخصص کرم است؟
*یعنی میگویید صداوسیما تبلیغی را در تلویزیون برای مردم پخش میکند اما مسئولیتی در قبال آن تبلیغ ندارد؟
بله
*پس چه کسی تصمیم گرفته که آن تبلیغ منتشر شود و مردم را ترغیب کرده تا بروند و پول خود را سرمایهگذاری کنند؟
صداوسیما یک قسمت آگهی دارد. آگهی به این معنی نیست که صداوسیما تبلیغ آن را میکند. آگهی این است که یک نفر پول را به صداوسیما داده و گفته که این حرف من را به مخاطب برسان. مانند اینکه پفک تبلیغ میکند.
*پس مسئولیت این رسانه در قبال مردم چه میشود؟
مسئولیت ندارد چون اگر فرض کنیم که یک بانک مجوز گرفته و میآید و میگوید که به بانک ما مراجعه کنید و در بانکمکا سرمایهگذاری کنید. این را باید امثال شماها بین مردم ترویج کند که بخش آگهیهای تبلیغاتی در صداوسیما فقط پول میدهد و فضا میخرد، صداوسیما در آن مسئولیتی ندارد.
صداوسیما مسئول تشخیص تخلفات موسسات مالی نیست
*یعنی شما تاکید دارید که صداوسیما در قبال تبلیغاتی که بین برنامههای پرطرفدار خود منتشر میکند، مسئولیتی در مقابل آن تبلیغ ندارد؟
نمیتواند هر تبلیغی را انجام دهد، تبلیغ قمارخانه، مشروب، بدحجابی و ... نمیتواند پخش کند.
*اما پخش تبلیغ موسسات مالی و اعتباری که بسیاری از آنها مجوز هم نداشتهاند، جزء موارد خلاف به حساب نمیآید؟
صداوسیما مسئول تشخیص تخلفات موسسات مالی نیست، امکان این کار را ندارد. حتی بانک مرکزی هم نمیتوانیم بگوییم که مسئول بدهی بانکهای خصوصی است. چرا؟ چون بانک خصوصی است و میگویند مجوز این کار را داریم. خب شهرداری مجوز ساخت آپارتمان داده است، اگر فردی که مجوز گرفته این آپارتمان را به 10 نفر فروخت کلاه سر مردم گذاشت، شهرداری مقصر است؟
*پس شما سطح صداوسیما را صرفا در حدی میدانید که هر تبلیغی که با موازین شرعی مغایرت نداشته باشد را میتواند منتشر کند
من میگویم که یک حداقلهایی وجود دارد اما راجع به کیفیت محصول مسئول نیست. به عنوان نمونه پودر ماشین ظرفشویی تبلیغ میکنند و میگویند که این محصول راحت ظروف را تمیز میکند، آیا صداوسیما باید برود این محصول را به آزمایشگاه بدهد تا مشخص شود که او درست میگوید یا نه؟ مردم باید بدانند زمانی که صداوسیما آگهی میدهد از قسمت آگهیها هست و این یعنی اینکه صداوسیما به خاطر نیاز مالی آن فضا را فروخته است. مسئول آن آگهی، کسی است که آن آگهی را داده و کسی است که آن را باور میکند. این را باید در جامعه جا بیندازیم. روزنامه شما زمانی که آگهی فوت یک نفر را منتشر میکند شما میروید بررسی میکنید که آیا واقعا این فرد مرده یا نه و از او شناسنامه میخواهید؟
*بله مدارک ثبتی درباره فرد دریافت میشود. اما به هر حال الان موضوع بر سر چیز دیگری است. از موضوع بحث خارج شدیم. این موضوع را در نظر داشته باشید که هم افرادی با دیدگاه شما در این جامعه زندگی میکنند و هم افرادی با دیدگاه مقابل شما که کلا صداوسیمای ایران را نگاه نمیکنند و با این وجود راهکار رفع انتقادها از صداوسیما را مطرح کنید.
ببینید این گروه مانند عدهای هستند که به عنوان نمونه به دلیل دشواریهای اقتصادی در ایران به خارج میروند، این افراد کار اشتباهی میکنند؛ اگر کسی واقعا مغز است باید در ایران بماند و ایران را درست کند نه اینکه ول کند برود و گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
*تکلیف سرخوردگیها چیست؟
سرخوردگی از چیست، سرخوردگی به حق است یا ناحق؟ یک نفر سرخورده میشود خودکشی میکند یا موادمخدر میکشد یا افسرده میشود.
*به هر حال بحث بر سر این است که چه باید کرد؟
به عنان نمونه فیلمی مانند پایتخت، مختار، سریالهایی مانند امام علی(ع)، امام رضا(ع) و ... سریالهای پربینندهای بودند منتها برای تولید این برنامهها با کیفیت بالا باید هزینه بیشتری کرد. مثلا همین فیلم محمد رسولالله که آقای مجیدی کارگردانی کرده است، برای تولید آن کلی هزینه شده است.
*یعنی میگویید اگر آن بدهی را دولت به صداوسیما بدهد، مشکلات و این انتقادها نسبت به صداوسیما رفع میشود؟
نه مشکل مالی آن حل میشود.
*مشکل مدیریتی و انتقادها برطرف میشود.
این همه آگهی لابهلای برنامهها پخش میشود شاید من هم با آن موافق نیستم اما از طرف دیگر میبینم که صداوسیما باید حقوق کارمندان خود و هزینه تولید فیلمها را هم بدهد. به هر حال اگر بخواهد فیلم و برنامهای تولید کند که پر بیننده باشد جاهایی لازم است که هزینه کند. فقط هم هزینه نیست، از نظر من در صداوسیما افرادی هستند که به درد صداوسیما نمیخورند منتها کارمند رسمی هستند کاری نمیتوان کرد، باید منتظر ماند تا بازنشسته شوند. در همه دستگاهها نیروهایی هستند که وبال گردن هستند.
برنامه مذهبی را با صدای کسی نمیگذارند که برود گوگوش در آغوش بگیرد
*نهایتا اگر بخواهید راه چارهای برای وضعیت صداوسیما ارائه کنید، به نظرتان چه باید کرد؟
اولا مردم زمانی که به برنامهها نگاه میکنند مثبت و منفی آن را منعکس کنند. اگر مطالبهای دارند آن را مطرح کنند. باید آموزش بیشتری برای کادر صداوسیما گذاشته شود. معتقدم صداوسیما نباید از افرادی که نسبت به اصل اسلام و نظام مسئله دارند استفاده کند حتی در سریالها.
به عنوان نمونه یکی از بحثهایی که رییسجمهور مطرح کرد این بود که چرا ربنای شجریان را پخش نمیکنند، این انتقاد اوست. من میگویم نباید پخش کرد. برنامه مذهبی را با صدای کسی نمیگذارند که برود گوگوش در آغوش بگیرد. کسی میگوید باید پخش شود چون صدای زیبایی دارد من میگویم اگر صدای آسمانی هم باشد، آدمی که از نظر من در کارش فساد است نباید ربنای دم سحر مردم با صدایش پخش شود.
*شما به این مورد فساد میگویید. همین الان در میان مسئولان همین کشور ما کارهایی انجام میشود که به تمام معنا فساد تلقی میشود و خیلی بدتر از این مواردی است که شما یاد کردید و حتی جنبه حقالناس دارد.
اگر بدانیم فرد فاسد است یک حکم دارد و اگر ندانیم حکمی دیگر دارد. اگر کسی فساد خود را علنی کند یک حکم و اگر علنی نکند حکمی دیگر دارد. ما شرعا موظف نیستیم اگر کسی فسادی مخفیانه انجام میدهد آن را فریاد بزنیم و به همه بگوییم.
*پس یکی از راهکارها را در کادرسازی صداوسیما میدانید؟
بله کادرسازی اهمیت دارد. به همین دلیل هم دانشکده صداوسیما را تاسیس کردهاند. همچنین باید ایرادات بیان شود. من چون در برنامههای زنده و رادیو تلویزیونی شرکت میکنم این موضوع را میدانم که کسی در این برنامهها خبر ندارد فردی که دعوت شده درباره چه چیزی قرار است صحبت کند. هیچ کس هم نمیگوید چه چیزی میخواهید بگویید، درباره چه چیزی قرار است صحبت و از چه کسی میخواهید انتقاد کنید. اگر ضبط شده باشد میتوان آن را قطع کرد اما زنده که نمیتوان برنامه را قطع کرد. در برنامه زنده در همه دنیا چنین اتفاقاتی رخ میدهد. مانند کار روزنامه میماند که خبرنگاران به دلیل کمبود وقت به سرعت کار را پیش میبرند و در این میان ممکن است اشتباهاتی هم رخ دهد. خیلی مهم است که این اشتباه عمدی بوده یا غیرعمدی.
*یعنی معتقدید که این همه اشتباهات، ایرادات و انتقادها نسبت به صداوسیما وجود دارد ...
کدام اشتباه من میخواهم بگویم اگر کسی انتقاد کرد که چرا صدای شجریان را پخش نمیکنید ...
*شما چه حساسیتی به پخش صدای آقای شجریان دارید؟ بسیاری هستند که ایشان را هنرمندی میدانند که ورای این موضوعات تعریف میشود. چرا از همین برنامه مستندی که چند وقت پیش از دختران اینستاگرامی منتشر شد یاد نمیکنید که بدون حکم قضایی و خلاف قانون بود و درنهایت هم هیچ ارگانی مسئولیت پخش آن را نپذیرفت؟
اسمش را که نگفتند و چهره او را هم نشان ندادند...
*بله اما مردم فهمیدند که چه کسی بوده و واکنشهای بعدی مردم را هم در پی داشت؟
من معتقدم که آن برنامه را بهتر بود که اصلا تلویزیون مطرح نمیکرد. به هر حال این نظر من است. اما این توجیه نمیشود که برخی به نام سلیبریتی و ... بروند از رقص و ... دفاع کنند. مسخرهاش را در آوردهاند. من اگر بودم اینهایی که میگویند خلاف نیست، گناهی نکرده و برقصد و ... میگفتم دیگر حق برنامهنویسی و حضور در برنامههای تلویزیونی و ... را ندارند.
*یعنی شما مسئله را حل نمیکنید بلکه صورت مسئله را پاک میکنید؟
نه آقای شریعتمداری هم موضوع را نقد کرد و گفت که لازم نبود برنامهای به این شکل در صداوسیما پخش شود. این برعکس شد و کسانی که نمیدانستند هم موضوع را فهمیدند، این نقد به جا است.
*به هر حال اینها واکنشهای منفی مردم نسبت به عملکرد صداوسیما است. وگرنه مردم چکار داشتند به رقص و ... ؟
واکنشی هم اگر هست باید منطقی باشد.
*شما نمیتوانید به این شکل افکارعمومی را کنترل کنید. همین عملکردهای صداوسیما باعث واکنش متفاوت مردم شده است؟
اما میتوانم افکارعمومی را نقد کنم.
*میتوانید نقد کنید اما با این روشها نمیتوانید بگویید چه واکنشی داشته باشد. افکارعمومی براساس رفتارهایی که با او میشود، واکنش نشان میدهد.
من میگویم ربنا را پخش نمیکنند آفرین، یک عده دیگر از جمله خود رییسجمهور میگوید چرا پخش نمیکنید، صدا به این قشنگی. خب این دو نظر است دیگر.
من به عملکرد همه مدیران کشور انتقاد دارم از جمله صداوسیما
* آیا به عملکرد مدیریتی صداوسیما انتقاد دارید و فکر میکنید که باید راه دیگری برای بهبود وضعیت این سازمان پیش گرفت؟
من به عملکرد همه مدیران کشور انتقاد دارم از جمله صداوسیما.
*چرا؟
به دلیل اینکه هر کدام در کار خود ایراداتی دارند. ایراد من به دولت خیلی بیشتر از ایرادم به صداوسیما است.
*چطور؟
چون سیاستهای غلطی دارد از جمله آن حمایت ارزی، عدم شفافسازی، ... شرکتی که بیست روز است تشکیل شده چند میلیون دلار پول گرفته است، به چه دلیل؟ تحت فشار افکارعمومی ...
*بله خب ممکن است انتقادهای خیلی زیادی هم به دولت وارد باشد اما الان بحث ما بر سر صداوسیما است.
من این انتقاد را به صداوسیما دارم که باید برنامههای بیشتری درباره این فسادی که در بازار ارز به وجود آمده تهیه کند، البته برنامههایی هم داشته است.
*مشکل مدیریتی و نقاط ضعف صداوسیما در این صورت حل میشود؟
همانطور که گفتم مشکل مدیریتی در صداوسیما در این است که برنامه بیشتری درباره مشکلات و فساد ندارد، باید فشار را روی افکارعمومی بگذارد و افکارعمومی را روشن کند که چگونه فساد ...
*خب این در صورتی است که افکارعمومی صداوسیما را ببیند
اگر کسی صداوسیما را نمیبیند اشکال از او است.
*اشکال از آنهایی است که برنامههای تلویزیون ایران را نمیبینند؟
صداوسیمای ما را نمیبینند، میروند ماهواره و برنامههای تلویزیونی خارجی که خودشان میخواهند را میبیند؟
*خب چرا باید این اتفاق روی دهد؟
به این دلیل است که آن آدم درست پرورش نیافته است.
*این پرورش را چه کسی باید میداده است؟
آموزش و پرورش، والدین، مطبوعات
*صداوسیما دخیل نبوده است؟
صداوسیما هم هست، روزنامه اعتماد هم هست. هر کسی مخاطبی دارد.
اگر کسی تلویزیون نمیبیند اشکال از اوست
میگویید عدهای که صداوسیما را نمیبینند درست تربیت نشدهاند و پرورش نیافتهاند، اینها حدودا چه تعدادی هستند؟
من آماری دستم نیست. بدون آمار که نمیتوانم چیزی بگویم.
*به هر حال با افکارعمومی و مردم کوچه و بازار که در ارتباط هستید؟
ببینید یک سری برنامهها هست مانند همین ایام جامجهانی و پخش برنامههای فوتبال بیننده خیلی بالا بود. برنامه نود بیننده بالایی دارد، خندوانه و دورهمی را خیلیها میبینند.
*خب چرا به جز برنامه نود، خنداونه، دورهمی و یکی دو برنامه دیگر مردم اشتیاقی برای دیدن تلویزیون ندارند؟
من نمیگویم که نگاه نمیکنند.
*شما میگویید اینها که نگاه نمیکنند خوب پرورش پیدا نکردهاند...
من نمیگویم؛ اگر کلیت تلویزیون را کنار بگذارند کار غلطی میکنند. زمانی است که میگویند که من اخبار را میبینم و فیلمهای سینمایی را نگاه نمیکنم.
*چرا اشتباه میکند؟ وقتی خواستهاش برآورده نمیشود چرا باید وقت خود را تلف کند و آن برنامهها را ببیند؟
اگر کسی نمیبیند اشکال از اوست. اگر میگوید کلا تلویزیون نگاه نمیکنم ...
*میگویید خوب پرورش پیدا نکرده است ...
میگویم این فرد تحت تاثیر تبلیغات است و آدم عاقلی نیست ... خوب هم پرورش پیدا نکرده البته نمیتوان گفت که همه تقصیر پرورش است. اگر کسی به سراغ ماهواره برود به مرور آن شکلی میشود، روز به روز بدتر میشود. کسی که دروغ رسانههای غربی و ماهوارهها را تشخیص ندهد از نظر فکری آدم ضعیفی است.
*به هر حال همه نمینشینند ماهواره را به دلیل برنامههای فاسد آن نگاه کنند، خیلیها هم برنامهها علمی ماهواره را میبینند...
نه ما هم شبکه مستند داریم اگر برنامههایی به این شکل ببینند هیچ اشکالی ندارد.
*پس اصل دیدن ماهواره را مورد ایراد نمیدانید و معتقدید اگر برنامه علمی باشد، دیدن آن مشکلی ندارد؟
نه علمی باشد از نظر من ایرادی ندارد.
*پس فردی که به ماهواره رجوع میکند و برنامه علمی آن را میبیند خواستهاش با صداوسیمای ایران تامین نشده که برنامه بیرون را میبیند؟
بله خب ما یک شبکه مستند داریم و با نیرو و مبلغ بودجه محدود که به همین دلیل این شبکه نمیتواند، مانند یک شبکه قوی آمریکایی، تلویزیونهای اروپایی ... در این زمینه عمل کند.
*یعنی اگر بودجه مورد نظرش تامین شود میتواند کار را پیش ببرد؟
هم بودجه است و هم نیرو. مثلا الان برنامه خوبی که تلویزیون ایران گذاشته برنامه ایرانگردی است. یک برنامه پربیننده است، ساخت این برنامهها بودجه میخواهد.
*چقدر بودجه بیشتر از این چیزی که به او تعلق میگیرد داشته باشد، از عهده کار بر میآید؟
الان صداوسیما اگر همه درآمد نفت کشور را هم برای کار تبلیغی اختصاص دهد، باز هم میتوان کار کرد. اما ما ناچاریم بین بودجههایمان تناسب قائل شویم.
*یعنی همه پول نفت کشور را به صداوسیما بدهیم که برنامه با کیفیت بسازد، آن وقت شاید بتواند مردم را پای تلویزیون ایران نگه دارد؟
این فیلمهای مستندی که در غرب پخش میشود، میبینید که برخی شبکهها خودشان پولهایی میدهند و مستند میسازند.
*احیانا صداوسیما نباید برای ساخت بعضی از برنامهها از بخش خصوصی استفاده کند، فقط باید پول نفت را به آنها داد تا کار را پیش ببرند؟
این سیاست استفاده از بخش خصوصی برای تولید برنامه هم به عنوان اسپانسر و هم به عنوان اینکه فیلم خارج از شبکه تولید شود جز دستورکار بوده و حتی برخی برنامههای سیاسی هم بیرون انجام میشود. اطراف صداوسیما دفاتری هست که از صداوسیما سفارش میگیرند و کار را انجام میدهند و بعد هم پول آن را دریافت میکنند.
*برنامههای خوبی میشوند؟
بله بعضی از آنها برنامههای خوبی است. چون بخش خصوصی با امکانات کمتر در اقتصاد و تجارت هم همین است...
نمیتوانیم بگوییم که همه از ضعف مدیریت است
* شما میگویید که با امکانات کمتر اما برنامه بهتری درست میکنند؟ اما چه میشود که صداوسیما با امکانات بیشتر و بودجه بیشتر برنامه خوبی نمیتواند بسازد؟
حالا ... میسازد اینگونه نیست که ... به فرض ببینید که فیلم مختار بد بود؟ باید تلاش کنیم تا مخاطبان بیشتر شود. حتما یکی از برنامههای صداوسیما باید این باشد که تلاش کند تا بینندگان خود را افزایش دهد. یکی از کارهای دشمن هم این است که بینندگان صداوسیمای ما را کم کند. یک جنگ است دیگر ... ما این جنگ را در صدر اسلام هم داشتهایم. امام علی علیهالسلام سعی میکرد افکار عمومی آگاه شود و معاویه سعی میکرد گمراه شود. اما یک جاهایی معاویه برنده شد نه به دلیل ضعف امام علی(ع) بلکه به خاطر ضعف مردم. به نحوی که خبر رسید که امام علی(ع) در محراب شهید شدند گفتند مگر او نماز میخوانده است. خب کسی که باور میکرده که امام علی نماز نمیخوانده مشکل از خودش است. نمیتوانیم بگوییم که همه از ضعف مدیریت است، وقتی امام حسن را شهید کردند ...
*این ضعف مردم از کجا نشات میگیرد؟
ضعف مردم بخشی از آن هم به روزنامه اعتماد برمیگردد، هر کسی در آن نقش دارد، به خود فرد هم بر میگردد؛ یعنی مردم هم باید درست فکر کنند. مثلا در انتخابات میگویند فریب خوردیم، فریبمان دادند او آمد فریبکاری کرد تو چرا فریب خوردی؟
*پس مشکل از مردم است از سیستم اداره کشور و از صداوسیما و ... نیست؟
اگر کسی معاملهای کند و کلاه سرش برود هم تقصیر کلاهبردار است و هم تقصیر خودش که اجازه داده کلاه به سرش بگذارند. ما این فرمایش امام علی (ع) را داریم که میگوید کسی که ظلم را بپذیرد شریک ظالم است.
حالا اگر عدهای صداوسیما را قبول ندارد میتواند اشکال صداوسیما یا اشکال خودشان باشد. باید دید که اشکال از کیست؟ برخی قران و اسلام را هم قبول ندارند و از اسلام هم دور میشوند و میروند به انحراف کشیده میشوند. عدهای میروند و به منافقین میپیوندند اما به هر حال اینکه یک عده نمیبینند به این معنا نیست که حتما صداوسیما اشکال داشته باشد، ممکن است آنها اشکال داشته باشند. البته اگر صداوسیما قوی عمل کند که برای قوی عمل کردن نیروهای بهتر و بودجه بیشتری لازم دارد ... مثلا همین فیلمهای مستند که در شبکههای خارجی پخش میشود اگر این امکان بود که همه این برنامههای مستند را دوبله کنند و از تلویزیون پخش کنند، خیلی خوب میشود. اما چقدر امکان انجام این کار وجود دارد؟ اگر ممکن بود من میگفتم برای همه مستندهای علمی این کار انجام شود، اما بودجه میخواهد ...
*پس مشکلات صداوسیما از کمبود بودجه آن است، مدیریت در آن دخیل نیست؟
همه مشکلات نه یک مقداری از آن به بودجه مربوط است. به عنوان نمونه الان در اروپا هر کسی که آنتن تلویزیون داشته باشد حتی اگر تلویزیون نداشته باشد دولت بابت تلویزیون از او پول میگیرد، مالیات مخصوص تلویزیون دولتی دارند، تازه کلی هم تبلیغات پخش میکنند. ما در حال حاضر چنین امکانی نداریم که بگوییم ...
*خب اگر بگویند که هر ایرانی که در خانه آنتن تلویزیون دارد باید مالیات آن را پرداخت کند، چقدر از مردم ایران در خانه خود آنتن تلویزیون نگهداری میکنند؟
آنها میگویند هر خانهای باید داشته باشد و برای تلویزیون مالیات بدهد.
*ببیند و نبیند مالیات آن را بدهد؟
ببینند و نبینند پول را از او میگیرند. به این دلیل که میگویند اگر بخواهند برنامه بسازند، ساخت آن خرج دارد، همینطوری نیست که بگویند تولید کنید.
*بعد پول میدهد مجبور است و باید بنشیند آن برنامهها را هم ببیند؟
نه اجباری نیست چه ببیند و چه نبیند باید پول آن را بدهد. برای ما این زمینه اجتماعی وجود ندارد که دولت بگوید هر کسی آنتن دارد مالیات آن را بپردازد.
*یعنی تاکید دارید که مردم باید پول بدهند تا صداوسیما برنامه بسازد، بعد فکر میکنید اگر این اتفاق رخ دهد کیفیت برنامهها به گونهای هست که مردم بنشینند و برنامههای این تلویزیون را ببینند؟
برنامهسازی هزینه دارد، بدون هزینه که نیست.
*نه اما آیا مردم حتی اگر پول آن را بدهند نگاه میکنند؟
نه الزاما این نیست که چون پول آن را میدهند، نگاه کنند.
*این اتفاق میتواند کیفیت را تحتتاثیر قرار دهد؟
باید شبکههای تلویزیونی ارزیابی کرد، مثلا همین سریال پایتخت چون مردم پسندیدند سریال دو و سه آن هم ساخته شد. حالا برنامهای هم ممکن است با شکست روبرو شود. برخی در خارج فیلم سینمایی میسازند اما برخی گل میکند در ایران هم به همین شکل است بعضی فیلمها دیده میشود و تولید درآمد میکند و برخی فیلمها هم شکست میخورند. منتها تهیه کننده و کارگردان و .. به دنبال این خواهند بود که برنامههایی که تولید میکنند مورد پسند واقع شود.