8 مانع جنگ آمریکا با ایران
به گزارش اقتصادنیوز، ناظران در این باره نوشت:
آیا بین ایران و آمریکا جنگ میشود؟
اول یکسری شواهد را مرور کنیم و سپس با استفاده از آنها، پاسخ این سوال را بدهیم:
1- در شصت سال گذشته، آمریکا با هیچ کشوری که موشک با برد بیش از ۱۵۰ کیلومتر داشته، درگیر نشده است. حتی پیش از حمله به عراق، آمریکا صبر کرد تا بازرسان سازمان ملل، تمام موشکهای با برد بیش از ۱۵۰ کیلومتر عراق را معدوم کنند، و بعد حمله کرد.
2- رابطه ترامپ و وزیر دفاعش خیلی خراب است. برای جنگ، رییسجمهور، معاونش، وزیر دفاع، مشاور عالی امنیت ملی و وزیر خارجه باید یک تیم یکدست و همراه را تشکیل بدهند. زمان حمله به عراق، بوش، چینی، رامسفلد، کاندولیزا رایس و کالین پاول یک تیم یکدست و همراه بودند. اما وزیر دفاع کنونی از ترامپ حرف شنوی ندارد.
3- وقتی آمریکا به عراق حمله کرد، اروپاییها و باقی دنیا را همراه کرد. اما اکنون اروپا، چین و روسیه، در حمله به ایران همراه نخواهند شد. برعکس، فضای ضد ترامپ در اروپا، باعث میشود در برابر جنگ مقاومت کنند.
4- روزی که آمریکا به عراق حمله کرد، بدهی دولت فدرال ۵۸٪ تولید ناخالص داخلی بود. امروز این رقم به ۱۰۵٪ تولید ناخالص داخلی رسیده است. اتفاقا جنگ عراق نقش بسزایی در افزایش بدهی آمریکا ایفا کرد. برای پرداخت هزینه جنگ، دولت باید استقراض کند و در این سطح بدهی، استقراض برای یک جنگ سخت خواهد شد.
5- آمریکا در انتهای دوره رونق وارد جنگ نمیشود و محتمل است که دوره رونق کنونی در ۲۰ تا ۳۰ ماه آینده به انتها برسد.
تا قبل از دهه ۸۰ میلادی، از آغاز یک دوره رکود اقتصادی تا آغاز دوره رکود اقتصادی بعد، بطور میانگین ۴۰ ماه طول میکشید. از آغاز دهه ۸۰، سیاستگذاری پولی نوین شروع شد و از عملیات بازار باز و ابزار نرخ بهره استفاده موثری شد. بعد از دهه ۸۰، از آغاز یک دوره رکود تا آغاز دوره رکود بعد، بطور میانگین ۱۰۰ ماه طول کشیده است.
اما دوره رونق کنونی، که در دوره اول اوباما شروع شد، رکورد طولانیترین دوره رونق تاریخ آمریکا را شکسته؛ است از آغاز رکود قبل تاکنون ۱۳۰ ماه سپری شده است. اما این یعنی به رکود بعدی در آمریکا نزدیک میشویم.
آمریکا در انتهای دوره رونق وارد جنگ نمیشود، چرا که با تحقق رکود، دست دولت برای سیاست بودجهای انبساطی بسته خواهد شد. در چند ماه اخیر ساختار زمانی نرخ بهره در حال افقی شدن بوده است. این باعث شده این گمانه زنی مطرح شودکه شاید این دوره رونق بین ۲۰ تا ۳۰ ماه دیگر به پایان میرسد. از این حیث، بنا بر احتیاط، از الان تا ۴۰ ماه آینده، آمریکا خودش را درگیر یک جنگ نمیکند.
6- ترامپ تضعیف شده است. هم وکیل شخصیاش به همه موارد اتهامی خود اعتراف کرد، هم رییس کمپین انتخاباتیش مجرم شناخته شده است و هر دو در حال همکاری با دادستان ویژه بررسی پرونده خانواده ترامپ هستند.
احتمال مجرم شناخته شدن داماد و فرزند بزرگ ترامپ نیز وجود دارد. حتی شاید پای خود ترامپ نیز در این پرونده گیر باشد. بدنه حاکمیت آمریکا تن به ورود به جنگ تحت رهبری کسی که انواع اتهامات مالی، جنسی، انتخاباتی و از همه مهمتر، مزدوری کشور بیگانه متوجهش هست را نخواهد داد.
7- رفتار ترامپ در دو سال گذشته، به اضافه رفتار سنا در بررسی صلاحیت عضو جدید دادگاه عالی که این روزها در جریان بود، ناراحتی قابل توجهی بین آمریکاییها و بخصوص خانمها ایجاد کرده است. احتمال جدی هست که در انتخابات میاندورهای، جمهوریخواهان اکثریت یکی از دو مجلس را از دست دهند. اگر دموکراتها اکثریت پیدا کنند، اجازه جنگ را به دولت نخواهند داد، نه چون طرفدار ایران هستند، بلکه چون رای دهندگان دموکرات از هزینه و دردسر جنگ خوششان نمیآید.
8- در دو سال اخیر، رابطه ترامپ با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا در وضعیت بدی به سر برده است. آغاز یک جنگ مستلزم تعامل مثبت کاخسفید و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی خواهد بود. رییس جمهوری که پرونده قضایی دارد، نمیتواند یک جنگ را رهبری کند. رییس جمهوری که با وزیر دفاع و مجموعه نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور رابطه بدی دارد، نمیتواند یک جنگ را رهبری کند. نه از نظر اقتصادی و نه از نظر روابط بینالملل، آمریکا شرایط آغاز یک جنگ بزرگ را ندارد.
اینها را که کنار هم بگذاریم، به این نتیجه میرسیم که احتمال جنگ ناچیز است. در ماههای آینده، آشوبهای منطقهای ادامه خواهد داشت. سعه صدر نشان دادن از سوی ایران مهم است، چرا که واکنش حساب نشده، به ترامپ بهونهای میدهد تا مثل بوش در سال ۲۰۰۱، اجماع بینالمللی ایجاد و احساسات جامعه آمریکا را تحریک کند. در آن حالت احتمال جنگ مطرح میشود.
مادامی که ایران در این منطقه پرآشوب، با سعه صدر و صبر و آرامش برخورد کند و اگر در انتخابات میان دورهای آمریکا که نیمه آبان برگزار میشود، دموکراتها اکثریت یک یا هر دو مجلس را بدست آورند، خطر جنگ بکل منتفی خواهد شد.