برنامه ترامپ برای نشستن تهران پای میزمذاکره
به گزارش اقتصادنیوز بلومبرگ در گزارشی با تاکید بر این نکته که تاکتیک ترامپ در برابر کرهشمالی در رابطه با ایران کارساز نخواهد بود نوشت: این هفته دونالد ترامپ، با تمجید از توافق جدید حاصل شده با کانادا و مکزیک آن را توافقی مناسب برای هر سه کشور دانست و البته شاید هم بود. اما به طرز عجیبی این توافق شباهتهای فراوانی به همان معاهده نفتا در گذشته دارد که سالها درحال اجرا بود و ترامپ بهشدت از آن انتقاد میکرد. این موضع بسیار شبیه همان رویکردی است که او در قبال کرهشمالی در پیش گرفته است؛ ابتدا تهدید و انتقاد شدید و پس از آن همکاری در جهت پیشرفت روابط.
اما آیا چنین الگویی میتواند برای ایران نیز مورد استفاده قرار بگیرد؟
اکنون با گذشت بیش از یک سال و نیم از تکیه ترامپ بر کرسی کاخسفید روش مذاکرهای او برای هر فردی آشنا است. او ابتدا کار خود را با حمله و تهدید و از بین بردن توافقات مستقر آغاز کرده و یک بحران ایجاد میکند. مذاکرات همراه با نقد توافقات قبلی همراه میشود؛ پس از عقد توافق جدید همه چارچوب آنها شبیه با توافق پیشین است اما برچسب جدیدی بر آنها زده میشود. و اینگونه است که ترامپ از این فرصت برای اعلام اینکه او کشورش را از اشتباهات روسایجمهور گذشته آمریکا نجات داده است استفاده میکند و سعی در افزایش محبوبیت خود دارد. توافق جدید میان آمریکا، کانادا و مکزیک که با نفتا جایگزین شده است دارای تغییراتی نیز هست اما این نکات از همان توافق ترنس پاسیفیکی مورد استفاده قرار گرفته است که اوباما برای دستیابی به آن مذاکره کرد و ترامپ به محض ورود به کاخسفید آن را به کاغذ پارهای تبدیل کرد.
اما تغییر برچسب روابط با ایران میتواند امری بسیار دشوار باشد. کرهشمالی متمایل به دیدار میان دو کشور در سطح رهبران بود که با این اقدام بتواند بدون هیچ هزینهای برای خود مقبولیت و مشروعیت داخلی و بینالمللی کسب کند. این درحالی است که رهبران ایران با قبول انجام چنین دیداری باید یک ریسک سیاسی را انجام دهند. ترامپ با خروج آمریکا از برجام و اعمال کمپین فشار اقتصادی حداکثری که میتوان آن را آغاز جنگ مالی دانست موجب به خشم آمدن رهبران و مردم ایران شده است. این تحریمها اثر گذار بودهاند و پول ملی ایران در روند سقوط آزاد قرار گرفته است. و هنوز تحریمهای مهمی که قرار است صنعت نفت ایران را مورد هدف قرار دهد وارد فاز اجرایی نشده است.
از سوی دیگر اروپاییها در تلاشند تا یک سیستم پرداخت مالی مستقل از آمریکا را برای تسهیل پرداخت پول به ایران در واحدهای پولی به جز دلار ایجاد کنند. هدف این سیستم پرداخت دور زدن تحریمهای آمریکا است. این گزارش در ادامه مدعی است که در این میان برخی تندروها امکان مانور را برای دولت تنگ کردهاند و در همین حال نیز نارضایتیهایی در میان اقلیتهای ایران دیده میشود. جدا از تحریمها، آمریکا همکاری خود را با برخی از همسایگان عرب ایران افزایش داده است تا فشار استراتژیک بر تهران را افزایش دهد. درحالیکه اسرائیل تلاش میکند تا در سوریه با ایران و حزبالله مقابله کند، نیروهای آمریکایی در شرق سوریه حضور دارند. عربستان با حمایت آمریکا کمپینی ایجاد کرده است تا نفوذ ایران در عراق را کاهش دهد.
هر دو طرف(ایران و آمریکا) مبارزه با یکدیگر را با اعتماد به نفس بالایی آغاز کردند اما در ادامه مشخص شد که محدودیتهایی برای هر دو کشور و دستاوردهای آنها وجود دارد. ایرانیها قادر نخواهند بود که واشنگتن را منزوی کنند و مهم نیست که اروپاییها تا چه اندازه از ترامپ خشمگین باشند. همچنین فشارهای آمریکا بر ایران علاوه بر اینکه با تغییر رژیم در ایران همراه نخواهد بود قادر نیست تا سیاستهای کلان ایران را نیز تغییر دهد.
بنابراین اگر دو طرف بهدنبال ایجاد یک جنگ تمام عیار نباشند که البته نیستند؛ باید در انتها راهی برای گفتوگوی دوباره بیابند. ترامپ پیشتر با اعلام آمادگی برای دیدار بدون پیششرط با همتای ایرانی خود سیگنالی را برای تمایل به گفتوگو با ایران مخابره کرد. آمریکا خواستار آن است تا در توافق جدید با ایران پیرامون سه موضوع گفتوگو کند. نخست آنکه آمریکا خواستار اعمال محدودیتهایی بر برنامه هستهای ایران است که پس از چند سال منقضی نشوند. موضوع بعدی مورد نظر واشنگتن محدود ساختن توسعه برنامه موشکی بالستیک ایران است که در برجام گنجانده نشده است و مبحث سوم نیز توقف حمایت ایران از حزبالله و حوثیها در یمن است. از نظر سیاسی، ورود دوباره مقامات ایرانی به مذاکره با آمریکا امر دشواری محسوب نمیشود. اما تنها راهی که بتوان فشار کنونی را از دوش مقامات ایرانی برای ورود به چنین روندی برداشت تلاش برای نوعی آشتی با ایران است.
این گزارش همچنین در ادامه مدعی است که فشارهای اقتصادی علیه ایران زمینه را برای ورود ایران به مذاکرات آماده میکند. محمدجواد ظریف، وزیرخارجه ایران پیشتر اعلام کرد که «من احتمال برگزاری دیدار را رد نمیکنم.»
دیوید ایگناتیوس در روزنامه واشنگتنپست مینویسد: در سازمانملل دونالد ترامپ به امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه گفت که آماده است تا با ایرانیها مذاکره کند. اما در ادامه افزود که اکنون زمان مناسب فرا نرسیده است و آنها باید رنج بیشتری را متحمل شوند. به گفته این روزنامهنگار برجسته آمریکایی بعید است تا تاکتیک اعمال فشار ترامپ علیه ایران کارساز باشد. اما با این شرایط نیز سیگنالهای ضعیف مذاکره از سوی آمریکا نشان میدهد که دو طرف به آغاز گفتوگو نزدیک هستند که احتمالا از سوی واسطههای اروپایی تسهیل خواهد شد.
به گزارش «دنیای اقتصاد» ولی نصر، رئیس مدرسه مطالعات بینالمللی دانشگاه جان هاپکینز در مطلبی برای اندیشکده آتلانتیک نوشت: هر چه میگذرد روشنتر میشود که دستاوردی که ترامپ امید دارد از طریق کمپین اعمال حداکثری فشار به آن برسد، همسو با ادعای تیم امنیت ملیاش نیست: آوردن کرهشمالی و ایران پای میز مذاکرات دیپلماتیک. اما اعضای تیمش بهگونهای رفتار میکنند انگار هدفشان به زانو درآوردن این دو کشور است. پیونگیانگ و تهران نیز به خوبی از این مساله آگاه هستند. اعمال حداکثری فشار بهعنوان راهکار اصلی، با گذشت زمان، تاثیرش را از دست خواهد داد. در واقع اگر تیم امنیتملی رئیسجمهور این فشارها را با هدف به زانو در آوردن کشورها ادامه دهد، با مقاومت ایران و کرهشمالی روبهرو خواهد شد. آنها منتظر خواهند ماند تا دوران ریاستجمهوری ترامپ تمام شود یا این استراتژی با شکست مواجه شود. اکنون ایران دلیلی نمیبیند که بخواهد به اندازه کرهشمالی پیش برود. مذاکره با ترامپ به معنای مرگ کامل توافق هستهای سال ۲۰۱۵ است، که آمریکا در ماه مه از آن خارج شد و ترامپ فکر میکرد میتواند خود به توافقی جدید با ایران برسد.
واشنگتن و تهران هر دو اعلام کردهاند که ضمن اینکه با آغاز یک جنگ موافق نیستند، از وضعیت کنونی نیز رضایت ندارند. این به آن معنا است که هر دو طرف خواستار یک توافق هستند و این یک پیشرفت بهشمار میآید. اگر چه اینکه ایده هر یک از طرفها در مورد یک توافق عادلانه مورد قبول طرف دیگر نیز قرار بگیرد بسیار دور از ذهن است.