عباس عبدی: اشتباه روحانی افزایش شدید انتظارات بود
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایلنا؛ عباس عبدی در نشست «افکار عمومی و رسانهها در ایران» بعد از ظهر یکشنبه (۱۳آبان) در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، با بیان اینکه «در یک سال گذشته و بعد از قضیه دی ماه ۹۶ شاهد ایجاد تحول کیفی و رادیکال در افکار عمومی بودیم»، گفت: نتیجه تقریبا تمام نظرسنجیهای یک سال اخیر نشان از تحولات جدی در حوزه رویی و سطحی افکار عمومی و همچنین عمیق سطحی افکار عمومی دارد؛ منظورم از حوزه رویی، سیاست است که میتواند تغییر کند اما حوزه دیگر را به راحتی نمیتوان به گذشته برگرداند، چون عمیقتر است.
عبدی ادامه داد: در حوزه رویی، نخست شاهد بیاعتمادی افکار عمومی به مسئولان و وعدههایشان بودیم که در یک سال از ۴۰ به ۷۰ درصد رسیده که این فاصله بسیار زیادی است. نکته دیگر، ناامیدی نسبت به موفقیتها و برنامهها و انتظارات و قول و قرار حکومت و دولت از آینده بود که به ۸۵ درصد رسیده است. البته اوجش در خرداد و تیر امسال بود که الان متعادلتر شده اما درکل نسبت به آینده کشور هم بیاعتمادی و ناامیدی وجود دارد.
وی همچنین تصریح کرد: وقتی جامعه نسبت به آینده کشورش بدبین یا خوشبین شود، بقیه مسائل تحت تاثیر آن قرار گرفته و در چهارچوب آن تفسیر میشود. یعنی در چنین شرایطی حتی اگر درباره شهرداری هم از مردم سوال کنید، بخشی از نگاهشان به شهرداری تحت تاثیر نگاهشان به آینده کشور است.
عبدی با اشاره به اینکه «همیشه افکار عمومی با سیاست خارجی همراه بوده است»، گفت: حتی در دولتهایی که در اقتصاد و فرهنگ پایین بودهاند، سیاست خارجیشان زیر ۶۵ درصد نمیآمد اما الان به شدت ریزش یافته است. بنابراین لایه رویی تحولات شامل این موارد است.
رئیس انجمن روزنامهنگاران استان تهران در ادامه با اشاره به لایههای زیرین گفت: معتقدم لایههای عمیقتر به دلیل تحول لایه رویی خود را نشان داده و با ریختن اقتدار، فرصت نمایش یافته است که برمیگردد به مواردی همچون سبک زندگی، دین، روابط جنسی و نقش زنان؛ در این موارد افکار عمومی به شکل واضحی تغییر یافته است.
عبدی با طرح این سوال که «چرا این اتفاقات و تحولات رخ داده است؟» مهمترین علت آن را رسانه و ارتباطات خواند و با برشمردن علل مختلف این تحولات گفت: نخست مساله سیاست و اشتباه دولت آقای روحانی است که افزایش شدید انتظارات را ایجاد کرد. این انتظار در سال ۹۲ هم بود اما از سال ۹۴ به بعد از طریق تصویب برجام به اوج رسید. هیچگاه این انتظارات محقق نمیشد اما چون دولت میخواست نیرویی پشت این تصویب بگذارد، آن را تقویت کرد. در نتیجه با خروج از برجام شدت آن فروکش کرد و به ضد خودش تبدیل شد.
وی همچنین نکته دیگر را انتظارات انتخاباتی خواند و گفت: برخی در عین حال که افکار عمومی را به رسمیت نمیشناسند اما به خاطر رای متکی بر آن در کوتاه مدت (در دوره انتخابات) انتظاراتی را ایجاد میکنند.
عبدی حوزه بعدی را امتزاج بیش از حد دین و دولت خواند و گفت: امتزاج این دو بعد از انقلاب نبود بلکه مسالهای است که به تازگی رخ داده و استقلال این دو کم شده است. هرچه جلوتر آمدیم این امتزاج بیشتر شد که نمود آن را در نامه آیتالله محمد یزدی به وضوح میبینیم.
عبدی با اشاره به نکات دیگر، سطحی شدن دین و مناسکی شدن آن، بالا بودن انتظارات در اقتصاد نسبت به دستاوردها، کاهش اشتغال و درآمدها، کاسته نشدن از حجم فساد در این دولت، افزایش نقدینگی و سرکوب ارز، شدت مواضع ترامپ، عربستان و اسراییل و برجام را از دیکر علل این تحولات خواند.
در ادامه عباس عبدی از نقش رسانهها به عنوان مهمترین عامل یاد کرد و با بیان اینکه رسانه است که کل بازیها را بهم زده و موجب این تحولات شده، گفت: شکست سیستم موردنظر برخی بیش از هر جا در حوزه رسانه خود را نشان داده است. مثلا با تمام توان تلگرام فیلتر شد اما امروز شاهد شکست انحصار رسانه هستیم. در گذشته بالای نود درصد مردم رادیو گوش میکردند و تلویزیون میدیدند و به آنها اعتماد داشتند اما امروز این عدد به ۴۲ در برابر ۵۳ رسیده است که آن ۴۲ درصد هم اغلب روستاییان و سالمندان و افراد بیسواد هستند. قبلا ابزار کنترلی سیستم رادیو و تلویزیون بود که امروز این ابزار از دست رفته و اعتماد به آن پایین است.
عبدی همچنین خروج مرجعیت رسانهای از کشور را نکتهای کلیدی و مهم خواند که هنوز به آن اقرار نشده است و گفت: اتفاق مهم دیگر فعال شدن منابع غیررسمی به جای رسمی است. در گذشته منابع رسمی داشتیم که حرف میزدند، ایده میدادند و مسئولیتپذیر و پاسخگو بودند اما الان منابع اغلب برند و امضایی ندارند. مجموع این مسائل باعث شده که افکاری عمومی در جامعه شکل گرفته که از نظر ساخت رسمی، غیر رسمی تلقی میشود اما در عین حال رو به رشد است و این مهمترین خطر است. وقتی رسانه رسمی ده درصد مردم را هم پوشش نمیدهد و اثرگذاریاش کمتر است، جامعهای شکل میگیرد که با دو رسانه و دو نوع افکار عمومی مواجه است؛ با این تفاوت که یکی در حال گسترش و دیگری در حال محدود شدن است.