خاشقچی از همکاری با نهادهای امنیتی تا مرگ در کنسولگری سعودی
به گزارش اقتصادنیوز؛ خاشقچی متولد سال 1958 در مدینه منوره که روزنامه نگاری را با کار در روزنامه 'سعودی گازت' آغاز کرد، از سال 2004 میلادی به عنوان مشاور رسانه ای شاهزاده 'ترکی الفیصل' ( رییس وقت سازمان امنیت سعودی) هم فعالیت داشته است .
او در دانشگاه ایالتی 'ایندیانا' در آمریکا تحصیل کرد و از سپتامبر سال 2017 همزمان با آغاز سرکوب فعالان مدنی و سیاسی از عربستان خارج و راهی آمریکا شد. او یک ملی گرا محسوب می شد.
خاشقجی در سال های 1989 تا 90 میلادی در شماری از هفته نامه ها و روزنامه های عربستان با تمرکز روی پوشش اخبار افغانستان، الجزایر، پاکستان، سودان و دیگر کشورهای مسلمان که از قضا با موفقیت هایی هم همراه بود ، کار کرد .
او طی سال های 1999 تا 2003 میلادی به عنوان نایب رییس سردبیر روزنامه 'عرب نیوز' انتخاب شد و در سال 2004 سردبیر روزنامه 'الوطن' شد که البته ریاست او تنها 52 روز به طول انجامید .
نظرات و تحلیل های اصلاح طلبانه اما هدایت شده از سوی سیستم امنیتی سعودی باعث شده بود، خاشقچی در شمار روزنامه نگاران شاخص عربستان محسوب شود.
خاشقچی ارتباطات وسیعی با شاهزاده 'ولید بن طلال' داشت که سال گذشته چند ماهی را در زندان به 'محمد بن سلمان' در هتل 'ریتز کارلتون ' گذراند. این شاهزاده قرار بود شبکهای ماهوارهای به نام 'العرب' راهاندازی کند. خاشقچی در سال 2010 میلادی به سمت مدیر کل این شبکه منصوب شد، اما کار این شبکه مدت زیادی طول نکشید. در واقع، شبکه العرب فقط یک روز پخش شد.
خاشقچی همزمان در این سالها به عنوان مفسر و تحلیلگر در شبکه های ' ام.بی.سی' ، 'بی.بی.سی' و 'الجزیره' هم فعالیت داشت .
او یکی از کسانی بود که توانست با هدایت سرویس امنیتی سعودی با 'اسامه بن لادن' رهبر شبکه تروریستی 'القاعده' دیدار و مصاحبه های اختصاصی انجام دهد. خاشقچی در سال 2007 برای دومین بار سردبیر رونامه الوطن شد، اما در سال 2010 بنا به دلایلی که اعلام نشد، استفعا داد . برخی گفتند که دلیل استعفای او انتشار مطلبی در مخالفت با 'سلفیه' بوده است .
برخی گزارش ها حاکیست، نام خاشقچی پیشتر در فهرست افراد بازداشتی تحت تعقیب توسط بن سلمان ولیعهد سعودی قرار گرفته بود، لذا برخی از فعالان در صفحه توئیتر خود نوشتند که خاشقچی به دستور بن سلمان ربوده شده، چرا که او طی ماههای بعد ازخروجش از آمریکا همواره از سیاست های ولیعهد ماجراجوی سعودی انتقاد می کرد.
خاشقچی، ستوننویس ثابت روزنامه سعودی 'الحیات' بود که تا چند ماه پیش همزمان در لندن، ریاض و بیروت چاپ میشد، اما چند ماهی است که انتشار کاغذی آن متوقف شده است. این روزنامه نگار سعودی به دلیل انتقاد از سیاستهای رژیم سعودی از نوشتن در این روزنامه منع شد و مدتی بعد، راهی آمریکا و مقیم این کشور شد.
او در آمریکا مورد توجه رسانه های غربی وعربی بود و با توجه به بروز مسایل حاد سیاسی در داخل عربستان، همواره از خاشقچی خواسته می شد تا نظر خود را در این خصوص بیان کند. او هم در سخنان و مواضعش یکی به نعل می زد و یکی به تخته. گاهی انتقاد می کرد و بعضا هم از سیاست های سعودی ها ستایش به عمل می آورد.
وی از جمله کسانی بود که از مبارزه با فساد در عربستان حمایت می کرد و از قلیل افرادی که از 'بیداری اسلامی' در کشورهای اسلامی از جمله مصر حمایت و برکناری دولت قانونی 'محمد مرسی' را به چالش کشید .
خاشقچی یک هفته قبل از ربوده شدن از سکوت کشورهای عربی در مقابل اهانت های مکرر 'دونالد ترامپ' رییس جمهوری آمریکا به آنها انتقاد کرد.
وی در توئیتی نوشت: ترامپ هر از گاهی توئیت می کند که از کشورهای عربی حمایت می کند و ما عرب ها باید برای ادامه این دفاع، هزینه آن را بپردازیم، اما سوالی که به ذهنم می رسد، آن است که رئیس جمهوری آمریکا از ما در برابر چه کسی حمایت می کند.
این روزنامه نگار در ادامه به سوال خود پاسخ داد و گفت: بر این باورم ، بزرگ ترین خطری که کشورهای عربی و منابع نفتی آنها را تهدید می کند، خود ترامپ است، چرا که وی، عرب ها را تنها چاه نفت می بیند.
او تالیفاتی هم دارد که از جمله مهمترین آنها می توان 'روابط بحرانی عربستان بعد از 11 سپتامبر' ، 'بهار عربی و اخوان المسلمین' و 'اشغال بازار سعودی' نام برد.
روزنامه نگار منتقد سعودی زمانی که سردبیر یکی از روزنامههای اصلاحطلب عربستان به نام الوطن بود، از او به عنوان روزنامهنگار نزدیک به محافل قدرت در ریاض و مشاور دولت عربستان یاد میشد، اما با قدرتگیری بن سلمان، ستاره اقبال او افول کرد و سرانجام حتی ماندن در کشور را دشوار یافت.
خاشقچی را میتوان یکی از نیروهای دوران 'ملک عبدالله بن عبدالعزیز' دانست. او در آن دوره، در رسانههای عربستان حضور فعالی داشت؛ یادداشتهای او بهطور مکرر در روزنامه سعودی الحیات منتشر میشد. اما در دوره ملک سلمان و پسرش محمد ماجرا متفاوت شد.
بن سلمان با استفاده از موقعیت پدرش، به سرعت مدارج ترقی را طی کرد. او ابتدا دو ولیعهد را کنار گذاشت و بسیاری از شاهزادگان و روزنامهنگاران منتقد را از سر راه خود برداشت.
خاشقچی از دسامبر 2016، به تدریج از حکومت عربستان فاصله گرفت. او ابتدا در اندیشکدهای در واشنگتن از ترامپ و سیاست او در خاورمیانه انتقاد کرد.
در آن زمان، به دلیل اینکه او یک فرد نزدیک به حکومت شناخته میشد، یک مقام رسمی سعودی مجبور شد اظهارات انتقادآمیز خاشقچی را یک نظر شخصی بداند. این مقام به خبرگزاری رسمی عربستان گفته بود که انتقادات خاشقچی از ترامپ، منعکسکننده دیدگاه دولت عربستان نیست.
در آن زمان، سعودیها که از 'هیلاری کلینتون' در مبارزات انتخاباتی حمایت می کردند، بسیار مراقب بودند که کسی از چهرههای نزدیک به حکومت، از ترامپ انتقاد نکند، چرا که ترامپ به تازگی انتخاب شده بود و سیاست او در قبال خاورمیانه در حال شکلگیری بود. به همین دلیل، انتقادات خاشقچی با واکنش سریع دولت عربستان مواجه شد و دولت او را از نوشتن و حضور در رسانهها ممنوع کرد.
پس از شروع بازداشت شاهزادگان سعودی توسط بن سلمان، این روزنامهنگار برای مدتی سکوت اختیار کرد و فعالیتهای رسانهایش را محدود کرد، اما سرانجام سال گذشته، بهطور داوطلبانه به تبعید خودخواسته در واشنگتن تن داد. پس از استقرار در واشنگتن، یادداشتهای انتقادی متعددی علیه ولیعهد عربستان و سیاستهای داخلی و خارجی او، بخصوص جنگ یمن نوشت. یادداشتهای او در رسانههای مشهوری همچون اشپیگل و فایننشال تایمز منتشر میشد. در این اواخر، او در روزنامه واشنگتن پست مطلب مینوشت. خاشقجی طی یادداشتی در مجله آلمانی اشپیگل، از تمرکز قدرت و سرکوب منتقدان توسط بن سلمان انتقاد کرده بود. او همچنین از مخالفان روابط اسرائیل و عربستان بود.
انجام یک کار اداری برای ولیعهد سعودی که از او کینه شدیدی به دل داشت کافی بود تا طرح قتل خاشقچی پایه گذاری شود. لذا با حیله او را به کنسولگری عربستان در استانبول کشاندند تا نقشه خود را عملی کنند. اما شاید رژیم سعودی هرگز فکر نمی کرد که مرگ او به یکی از مهم ترین پرونده های جنایی سالهای اخیر تبدیل شود و گریبان بالاترین مقامات این کشور را بگیرد، لذا سعودی ها 18 روز تلاش کردند تا این جنایت را مخفی کنند.
روزنامه 'واشنگتن پست' نوشت: ولیعهد سعودی چند روز بعد از ناپدید شدن خاشقچی و قبل از اعتراف رسمی سعودی ها به کشته شدن او، با کاخ سفید تماس گرفته و این نویسنده را یک اسلامگرای خطرناک توصیف کرده است.
به نوشته این روزنامه بن سلمان به 'جراد کوشنر' داماد و مشاور ترامپ و 'جان بولتون' معاون وی گفته است که خاشقچی وابسته به گروه اخوان المسلمین است.
اگر خاشقچی در دوره حیات خود، برای نظام سعودی خطرناک بود، اکنون این خطر پس از مرگ وی دو برابر شده است و عواقب آن دامنگیر همه کسانی خواهد شد که به نوعی با این جنایت ارتباط داشته اند.
چنانکه اکنون فاش شده که خاشقچی دستکم اطلاعات مهمی درباره اقدامات ایران ستیزانه سعودی ها در منطقه و استفاده ائتلاف خود خوانده عربی از سلاح شیمیایی در یمن داشته است .
گزارش های منتشره نشان می دهد خاشقچی درست همان روزی به قتل رسید که روزنامه انگلیسی 'گاردین' به نقل از یک منبع آگاه فاش کرد: بودجه 250 میلیون دلاری شبکه تلویزیونی 'ایران اینترنشنال' را عربستان تأمین میکند.
اگرچه گاردین منبع خبر خود را اعلام نکرده است، اما 'حمید بعیدی نژاد' سفیر ایران در انگلیس معتقد است : همزمانی اعلام سعودی ها به عنوان منبع مالی شبکه ایران اینترنشنال از سوی گاردین به نقل از 'یک فرد مطلع عربستانی'، با قتل خاشقچی، این سناریو را تقویت کرده که منبع گاردین، خاشقچی بوده است.
در عرصه جنگ یمن هم نشریه 'ساندی اکسپرس' چاپ لندن هفتم آبان ماه به نقل از منابع آگاه نوشت: خاشقچی که ماه گذشته به قتل رسید، قصد افشای اطلاعاتی در خصوص استفاده عربستان از تسلیحات شیمیایی در یمن را داشت.
ساندی اکسپرس این موضوع را به نقل از یکی از دوستان نزدیک خاشقچی نوشته که نامش نزد این رسانه محفوظ مانده است.
افشاگری نشریه انگلیسی نشان می دهد که درخواست آمریکا و برخی کشورهای غربی برای پایان دادن به جنگ یمن نه به دلیل جنایاتی است که ائتلاف خود خوانده در این کشور انجام داده ، بلکه به خاطر بیم از لو رفتن سکوت آنها در قبال استفاده سعودی ها از سلاح شیمایی علیه مردم مظلوم یمن است .
این اطلاعات به همراه اطلاعاتی که اندک اندک ترکیه به انتشار آن اقدام می کند، اکنون به اندازه ای است که سبب شده تا انگشت اتهام به سمت بن سلمان نشانه رود.
بازی معاملات تجاری و حفظ منافع آمریکا سبب شده تا برخلاف دیگر کشورهای غربی که قصد دارند در صورت اثبات نقش سران عربستان در جنایت قتل خاشقچی، برای مجازات این کشور اقدام کنند، رئیس جمهوری آمریکا به صراحت شیوه ریاکاری سیاسی را در پیش گرفته و این در حالی است که تا چندی پیش در تریبون های مختلف این گونه تبلیغ می شد که بن سلمان آینده تضمین شده عربستان و مرد اصلاحات برای مقابله با فسادی است که در میان اعضای خانواده سلطنتی، رواج یافته است.
اعطای حق رانندگی زنان به آنها و دیگر اصلاحاتی که در عربستان شاهد بوده ایم، همگی عوامل خوشنودی غرب بوده و سبب گردید تا ترامپ پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در نخستین سفر خارجی خود، به ریاض سفر کند.
اگر حماقت مجریان عملیات قتل خاشقچی برای خلاص شدن از آثار این جنایت هولناک نبود، چه بسا ممکن بود این ترور نیز مانند همه جنایاتی که در جهان به ثبت رسیده است، در سکوت پایان یافته و پرونده آن بایگانی شود.
چه بسا ممکن است بقیه داستانی که هنوز آغاز نشده است در اختیار 'ماهر مطرب' از نیروهای استخبارات عربستان سعودی و 'صلاح طبیقی' و دیگر اعضای گروه 15 نفره ای باشد که در روز قتل خاشقجی با دو فروند هواپیمای اختصاصی وارد استانبول شدند.
اگرچه ممکن است در روزهای آینده حقایق بیشتری از این جنایت آشکار شود و شاهد افشای اطلاعات بیشتری درباره قتل خاشقچی باشیم، اما آنچه بعد از یک ماه و یک هفته از این جنایت نشان داد این بود که خاشقچی قربانی مصلحت نهادی شده که زمانی خود او مشاورش بود.