سرنوشت وصیتنامه دکتر فاطمی چه شد؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایلنا، شاید بشود دکتر حسین فاطمی را نخستین ملیگرای دیگری ستیز ایرانی در دوران معاصر دانست. مرحوم دکتر فاطمی، روزنامهنگار انگلیسیستیز و سیاستمدار جمهوریخواه عصر پهلوی بود که با نوشتن مقاله معروف "ای کبوترها" وارد جدال با ژاندارمری تهران شد. پس از مدتی به دلیل بروز اختلاف با برادرش، از سردبیری روزنامه باختر استعفا داد. وی در سالهای پایانی دهه دوم قرن حاضر به دلیل نگارش یادداشتی علیه نمایندگان مجلس به دلیل آنچه که او، آن را عملکرد ضعیف آنها در قبال رضاشاه مینامید، به زندان افتاد و پس از اشغال ایران توسط متفقین و خروج رضاشاه از ایران آزاد شد.
فاطمی پس از مدتی روزنامه باختر امروز را به تهران منتقل کرد و در زمانی که محمدعلی فروغی به دنبال انعقاد پیمان اتحاد سه جانبه ایران با متفقین بود، بر وی تاخت و این پیمان را معاهده اتحاد ایران با اشغالگران دانست و فروغی را عامل اجنبی و بیگانهپرست نامید. در پی این اتفاق روزنامه باختر توقیف شد و بازهم فاطمی به زندان افتاد. چندی بعد نیز در یک تجمع به مناسبت سالروز درگذشت آیتالله مدرس، نخستین کسی بود که وی را شهید خطاب کرد. حسین فاطمی در نخستین یادداشتی که در دوران نخست وزیری علی سهیلی با عنوان "خدا، میهن، آزادی" نوشت، خواستار افزایش نقش تمامی اقشار در تعیین سرنوشت سیاسی ایران، به ویژه "پابرهنهها" شد.
روزگار غریب
حسین فاطمی که از جانب برادرانش از ارث محروم شده بود، با حمایتهای چشمگیر مادی و معنوی محمد مسعود، روزنامهنگار مشهور دهه بیست، به پاریس رفت و تحصیلات خود را در رشتههای مختلف ادامه داد. پس از بازگشت به ایران، با دقت بسیار زیادی تحولات مجالس سیزدهم و چهاردهم را زیر نظر گرفت و به شدت به دو سیاستمدار مختلفالجهتی چون احمد قوام و دکتر محمد مصدقالسلطنه گرایش پیدا کرد. مصدق را سیاستمداری میدانست که از قدرتمندان داخلی و خارجی نمیترسد و میلی به مالاندوزی هم ندارد و قوام را نیز یک سیاستمدار وطنپرست میدانست که همواره تمام توجه خود را معطوف به منافع ملی میداند و شناخت دقیقی از منافع ایران دارد، به همین دلیل در روزنامه باختر از هر دو دولت قوام حمایت میکرد. این در حالی بود که مقتدای حسین فاطمی "محمد مصدق" به شدت با سیاست موازنه مثبت قوام مخالف بود.
هنگامی که از جانب دکتر مصدق به عنوان معاون سیاسی و پارلمانی نخست وزیر به مجلس معرفی شد، با مخالفت شدید برخی از نمایندگان مواجه شد ولی در نهایت توانست رای اعتماد مجلس را برای تصدی این پست اخذ کند و پس از مدتی در پی استعفای وزیر خارجه وقت، به جانشینی وی منصوب شد. او که به مدت 12 سال بهعنوان بزرگترین مخالف خاندان پهلوی در فضای مطبوعات شناخته میشد، توانست علاوه بر کسب جایگاه اجتماعی در میان نخبگان و احزاب، به اپوزیسیون قدرتمندی بدل شود که هم با قلم و هم با عمل به دنبال آنچه که خود از منافع ملی تعریف میکرد، حرکت کند.
روزگار غروب
پس از جدایی فاطمی از حزب توده، وی پیشنهاد تشکیل جبهه ملی و طرح ملی شدن نفت ایران را داد و با اینکار تمام حساسیتها را نسبت به خود جلب کرد. سیاستمدار ملیگرای عصر مصدق، سرنوشت تلخی داشت؛ پس از کودتای نافرجام 24 مرداد ماه علیه مصدق، او به شدت به شاه و خاندان پهلوی تاخت و خواهان برقراری نظام جمهوری در کشور شد. دست تقدیر اما، سرانجام تلخی برای وزیر خارجه اسبق ایران رقم زد و 4 روز بعد با کودتای مجددی که دولت دکتر مصدق را ساقط کرد، مورد غضب شدید دربار و بیگانگان قرار گرفت و مخفی شد و از مرداد ماه تا اسفند ماه همان سال در منزل دکتر محسنی، داروساز مشهور تهران که از دوستان پریوش سطوتی (همسر دکتر فاطمی) بود، مخفی شد و در نهایت با لو رفتن محل اختفا توسط یکی از خدمه منزل دکتر محسنی، توسط ساواک دستگیر شد و به زندان اوین منتقل شد.
دو هفته بعد، هنگامی که از زندان برای محاکمه غیرعلنی به دادگاه اوین منتقل میشد، توسط شعبان جعفری (بیمخ) و نوچههایش مورد حملات شدید با ضربات پیاپی چاقو قرار گرفت و پس از چند روز پیکر بیمار و ضعیف و مجروح دکتر فاطمی، با شلیک گلولههای نعمتالله نصیری و تیمور بختیار به شهادت رسید. ارتشبد رحیمی، باجناق وی بود.
همسر فاطمی
پریوش سطوتی، همسر دکتر فاطمی، روایتگر بسیاری از ماجراهاییست که در رابطه با او اتفاق افتاد. سطوتی در سالهای اخیر، چندین مرتبه خبرساز شد؛ نخستین بار پس از دیدار ایرانیان مقیم انگلیس با احمدی نژاد، وی در سخنانی عجیب، احمدینژاد را سیاستمداری صادق و با شهامت دانست و او را ادامه دهنده راه شهید فاطمی دانست.
یکسال بعد و در همایش ایرانیان خارج از کشور در سالن اجلاس سران در تهران، با تکرار همان حرفهای پیشین، اعلام کرد که پس از دیدار خود و فرزندش با احمدینژاد، در مسیر زندگانیاش تغییرات اساسی اتفاق افتاده است. چندی پس از آن نیز، با انتشار عکسهای دیدارش با اسفندیار رحیم مشایی، بازداشت و چند روز پس از آن با قید وثیقه آزاد شد و راهی انگلستان شد.
گفته میشود که رحیم مشایی، نقش بهسزایی در آزادسازی اموال مصادره شده خانواده دکتر فاطمی داشت. اینک نگرانیهای مبنی بر در اختیار داشتن وصیتنامه دکتر فاطمی، توسط احمدینژاد برای برخی از فعالین سیاسی و مورخان به وجود آمده است که احتمال دخل و تصرف در وصیتنامه مذکور توسط احمدینژاد در این سند را تقویت میکند.
دیدگاه همحزبی
داود هرمیداس باوند، دبیرکل جبهه ملی و استاد دانشگاه در گفتوگو با ایلنا، درباره همسنگر، همحزبی و همکار سابقش در وزارت امور خارجه گفت: ایشان مدیر مسئول روزنامه باختر بود و از فعالان سیاسی ملی برای سلطهزدایی بیگانگان از کشور هم بود. طی فرمانی که برای عزل دکتر مصدق از جانب شاه صادر شده بود، حکم بازداشت دکتر فاطمی نیز صادر شده بود. این اتفاقات در کنار افزایش نفوذ بیگانگان، اثر سخت و تلخی بر روی شاه گذاشته بود. از فاصله زمانی کنارهگیری مصدق در جریانات پیش از سی تیر تا کودتای 28 مرداد، نوک تیز پیکان انتقادات فاطمی علیه شاه و خاندان سلطنتی، برندهتر شده بود و نفرت خاندان سلطنت هم از او فزونی گرفته بود. بالاخره ایشان در منطقه شمیران، به واسطه خیانت یکی از خدمه منزل یکی از دوستانش، توسط ماموران امنیتی، تقریبا 6 ماه پس از کودتا دستگیر شدند و بعد هم توسط دادگاه نظامی محکوم به اعدام شدند. ایشان در زمانی که جلسه دادگاهش از طریق رادیو در حال پخش بود، گفت: «که همانطور که حضرت سیدالشهدا (ع)، برای بقای اسلام و اصلاح آن، جان عزیز خود و خانوادهشان را فدا کردند؛ من هم اعدام در راه سرزمین ایران را با جان و دل میپذیرم و امیدوارم که یک روز ایرانی آباد و آزاد و سربلند داشته باشیم.» و بعد شروع به گریه کرد.
این دیپلمات بازنشسته در رابطه با سرنوشت وصیتنامه دکتر فاطمی نیز، ضمن ابراز بیاطلاعی از محتوای وصیتنامه، اظهار داشت: مشخص نیست که وصیتنامه ایشان حاوی مطالب عقیدتی و سیاسی است و یا مسائل مالی، اما ظاهرا به دست احمدینژاد و اطرافیانش افتاده است و تلاشهای خانواده دکتر فاطمی برای بازپسگیری این وصیتنامه تاکنون راه بهجایی نبرده است.
این استاد روابط بینالملل در پایان خاطرنشان ساخت: قطعا، بیربطترین آدمها نسبت به وصایت از دکتر فاطمی، احمدینژادیها هستند!