قانون منع بکارگیری بازنشستهها بلای جان فوتبال ایران!
به گزارش اقتصاد نیوز و به نقل از طرفداری، فوتبال ایران در ابهامآمیزترین شرایط چند دهه اخیر خود به سر میبرد. قانون منع به کارگیری بازنشستهها کابوسی است که این روزها به جان فوتبال ایران افتاده و مشخص نیست چه دستاوردهای مخربی به همراه خواهد داشت.
پس از تصویب قانون منع بهکارگیری بازنشستگان در دستگاههای دولتی عده زیادی از مدیران ورزشی از سمت خود کنار رفتند. اما میان فدراسیون فوتبال و مسئولان دولتی هنوز بر سر این مسئله کشمکش وجود دارد.
در ابتدا باید این را گفت که واژه فوتبال با NGO پیوند خورده است. فوتبال جدای از هر سیاست و هرگونه تصمیمگیری نهادهای دولتی باید باشد. اما در ایران قضیه کاملاً برعکس است. فدراسیون فوتبال ایران اگرچه در اساسنامه خود یک نهاد غیردولتی معرفی شده اما از آنجایی که این اساسنامه کاملاً سوری بوده و در روزنامه رسمی منتشر نشده است فاقد وجاهت قانونی است و مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال نه با استفاده اساسنامه بلکه به موجب قانون ایثارگری از مهلکه کنارهگیری از ریاست فدراسیون فوتبال گریخته است.
اما در این میان بیشترین ظلم متوجه باشگاه پرسپولیس خواهد شد. حمیدرضا گرشاسبی با کولهباری از خدمات ریز و درشت باید چمدان خود را بسته و به موجب همین قانون عدم بکارگیری بازنشستهها در ارگانهای دولتی از صندلی سرپرستی پرسپولیس خداحافظی کند. گرشاسبی در حساسترین دوره ممکن به سمت سرپرستی پرسپولیس منصوب شد. محرومیت این تیم از نقل و انتقالات، بدهیهای کلان باشگاه و خیل عظیم قراردادهای رو به پایان بازیکنان این تیم! اما یک تنه همه این مشکلات را مدیریت کرد. حفظ اسکلت اصلی تیم برانکو توسط گرشاسبی موجب شد تا آنها کمترین لطمه را از عدم حضور در 2 فصل نقل و انتقالاتی بخورند و با حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا سودی چنددَه میلیاردی نصیب پرسپولیسی شد که تا زانو در منجلاب بدهی مالی خود گرفتار شده بود.
برکناری احتمالی گرشاسبی از آن جهت ظلم محسوب میشود که 5 عضو فدراسیون فوتبال که مشمول قانون منع بکارگیری بازنشستهها میشوند همچنان بر روی صندلیهای خود قرار دارند. کاظم طالقانی، محمود اسلامیان، حیدر بهاروند، فریدون اصفهانیان و علی کفاشیان علیرغم اینکه مهلت قانونی برای ترک صندلیهایشان به اتمام رسیده است همچنان در صحنه حضور دارند.
حال سؤال اینجاست که تیم بازرسی قانونگذاری مشغول چه نوع فعالیتی است که این افراد آزادانه در سر محل کار خود حاضر میشوند و هیچ اخطاری نیز تاکنون دریافت نکردهاند. این رفتارها احتمال گزینشی بودن انتخاب افراد بازنشسته را تقویت میکند و این درحالی است که حمیدرضا گرشاسبی، مدیرعامل پرسپولیس پس از آخرین مهلت اعلام شده قانونگذاران در محل کار خود حاضر نشده است!
در این اثنا مهدی تاج هم در فدراسیون فوتبال حاضر نشده اما کاندیدای نائب رئیسی AFC و عضویت در شورای فیفا شده است! وزارت ورزش در قبال غیبت تاج و گرشاسبی سکوت اختیار کرده اما غیبت مهدی تاج احتمالاً سیاستی از پیش تعیینشده است. خود تاج که به موجب قوانین ایثارگری ابقا شده و این غیبت او برای فشار وارد آوردن به وزارت ورزش و تسریع بخشیدن به رسیدگی پرونده همقطارانش همچون طالقانی، بهاروند و کفاشیان است. کاظم طالقانی وزیر ورزش را با این جملات تهدید میکند:کاش مسئولان وزارت ورزش به جای مصاحبههای سریالی جهت تخریب فوتبال و هیئت رئیسه و به جای هماهنگی با رادیو ورزش و برنامههای تلویزیونی جهت ادامه این هدف به نامه 48 روز پیش هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال پاسخ میدادند تا فوتبال که در یکی از پرافتخارترین دوران خود به سر میبرد اینچنین و در آستانه جام ملتها با ستاد تخریب و جنگ روانی آن هم بدون حق پاسخگویی دست به گریبان نشود. فدراسیون فوتبال به دلیل ملاحظات بینالمللی تاکنون این نامهها را منتشر نکرده است، اما به طور حتم مردم باید از حقایق مطلع باشند. از رئیس فدراسیون خواهش میکنم ملاحظات را کنار بگذارد و سه نامه ارسالی به وزیر ورزش را منتشر کند تا مردم بدانند چه کسانی به میزها چسبیدهاند.
اما وزارت ورزش در یک منگنه قانونی گرفتار شده است. قانون داخلی و قانون بین المللی! قانون داخلی میگوید همه مدیران بازنشسته ارگانهای دولتی باید از سمت خود کنار بروند و از آنجاییکه دولت ایران و خود فدراسیون فوتبال سالها با دروغ، ورزش و فدراسیون و دو تیم استقلال و پرسپولیس را غیردولتی به فیفا و سایر ارگانهای ورزشی معرفی کرده بودند حالا خودشان در کار خودشان ماندهاند و به استیصال افتادهاند. مجلسیها به خوبی میدانند که هم فدراسیون و هم دوباشگاه سرخابی دولتی هستند و از تعمیم قانون به این نهادها کوتاه نمیآیند. از سوی دیگر فیفا و AFC دولتی بودن این نهادها را قبول ندارند و بر لزوم رعایت اصول NGO تأکید میکنند.
اکنون تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس در خطر تعلیق از سوی فیفا قرار دارند. جریان هولناکی که میتواند حتی پایانی بر عصر فوتبالی ایران باشد!
«خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج». بله! این همان ضربالمثلی است که برای بیتوجهی مسئولان دولتی به ورزش ایران میتوان به زبان آورد. حمیدرضا گرشاسبی باید از پرسپولیس برود! گناهش این است که در یک مجموعه دولتی غیردولتینما قرار دارد! دولت و صدا و سیما آنقدر از قبال درآمد پخش و تبلیغ سرخابیها شکمسیر شدهاند که دلکندن از این دو باشگاه برایشان آسان نیست و عزم جزمی هم برای خصوصیسازی وجود ندارد. حال چه کسی میخواهد جواب خیل هواداران پرسپولیسی را در قبال کنارهگیری احتمالی یکی از قدرتمندترین مدیرانشان را بدهد؟
«موش توی سوراخ نمیرفت جارو به دمش میبست». این دومین ضربالمثلی است که باید خطاب به قانونگذاران مطرح کرد. آیا قانونگذارانی که بر لزوم اعمال قانون منع به کارگیری بازنشستهها در فوتبال تأکید میورزند هیچ تلاشی در جهت جلوگیری از دروغ آشکار مبنی بر NGO معرفی کردن فوتبال ایران به فیفا انجام دادهاند؟ عدم NGOسازی ورزش ایران خود یک مشکل قانونی است و باید ابتدا این مشکل را حل کرد. اما از این وضعیت ابهامآمیز چنان به نظر میرسد که یک مشکل کوچک را میخواهند با به وجود آوردن مشکل بزرگتر دیگری از میان بردارند! اما مسلماً سیکلی که در حال طی شدن است قهقرایی خواهد بود و فوتبال ایران را در آستانه رویداد بزرگ جام ملتهای آسیا و فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا به ناکجاآباد سوق خواهد داد!