تحلیلی از سیاست اردوغان در پی خروج نیروهای آمریکا از سوریه
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از انتخاب؛ وفیق إبراهیم در البناء نوشت: باجگیری ترکیه متکی بر درگیری روسیه و آمریکاست که هر یک برای دلجویی از ترکها در شرایط دشوار خاورمیانه تلاش می کنند.
این رسانه عرب زبان ادامه داد: امپراطوری ترکیه در سایه پیشرفت نقش ایران، روسیه و سوریه در سیاست ترکیه، رو به ضعف نهاده است؛ چرا که دولت ترکیه مجبور است برای حفظ نقش نسبی خود در منطقه توافق هایی را با این کشورها امضا کند. اما همزمان، ترکیه نمی تواند از ناتوی تاریخی خود چشم پوشی کند و شاید همین مساله، علت اصلی تناقض هایی است که در سالهای اخیر در روابط بین ترکیه و آمریکا شاهد ان بوده ایم.
در همین شرایط، روسیه آغوش خود را به روی ترکیه گشود و بر این اساس، زمینه ای برای ترکیه فراهم شد تا بتواند در سوریه و عراق ایفای نقش کند. اما حوادث جدید، می تواند روابط حسنه بین آنکارا، مسکو و تهران را در شرایطی سخت قرار دهد؛ ترکیه به شکل غافلگیر کننده ای و بدون هیچ توافق قبلی با دو هم پیمان خود، ایران و روسیه، از آمادگی اش برای حمله به شمال سوریه خبر داده و دلیل آن را از بین بردن تروریستها در بین نیروهای قسد و یگانهای کردی اعلام کرد.
این خبر همزمان شد با موافقت امریکا با واگذاری موشکهای باتریوت به آنکارا و صحبتهای ترامپ در مورد اینکه نگرانی ترکیه در مورد خطر کردها را درک می کند.
به این ترتیب، شاخص هایی وجود دارد که نشان دهنده آغاز هماهنگی آمریکا و ترکیه است، به نحوی که نقش مهمی به آنکارا در سوریه، داده شود، که در ضمن نقش های پیمان ناتو قرار می گیرد و شروع آن، اعلام حمله ترکیه به شرق فرات و ادامه آن، اعلام عقب نشینی نیروهای آمریکایی از سوریه بود. اما ایا این دو اتفاق تصادفی صورت گرفت؟
در ضعیف ترین احتمال هم می توان با قاطعیت گفت ترکیه از تصمیم آمریکا برای خروج نیروهایش از سوریه اطلاع داشت؛ از این رو، از آمادگی خود برای حمله گفت. آیا می توان گفت اردوغان دچار جنون شده است؟! آن هم در شرایطی که امریکا برای راضی کردن ترکیه، با واگذاری باتریوت به ان موافقت کرده است.
آیا ترکیه می تواند نیروهایش را در مساحت 40 هزار کیلومتر مربعی مستقر کند که در آن داعش، کردها، نیروهای دولت سوریه مورد حمایت روسیه، ایران و حزب الله حضور دارند؟
در این میان، مهمترین مساله، موضع دولت سوریه و هم پیمانان آن، ایران، روسیه و حزب الله است که در این بین، ارتش سوریه با توجه به حق حاکمیت بر اراضی خود، می تواند با نیروهای ترکیه که وارد شرق یا شمال سوریه شوند، مقابله کند. در این صورت، دو سیاست روسی و ایرانی نمی توانند در چارچوب نشست استانه یا در هر سطح دیگری، خطوط تماس با آنکارا را حفظ کنند.
از این رو، به احتمال زیاد نیروهای آمریکایی در بین نیروهای ناتو که مورد حمایت اروپا و دولتهای عربی خلیج هستند، پنهان می شوند و این، خواسته ترامپ است که می تواند نقش آمریکا در سوریه را به صفر نرساند.
اما ترکیه به کجا می رود؟ استفاده از اهمیت استراتژیک ترکیه در درگیری های سوریه، تنها به وبالی برای آن تبدیل شده است؛ چرا که نمی تواند آمریکایی ها را در دست راست بگیرد، روسها را در دست چپش و در این بین، به همسایه ایرانی اش هم لبخند گرم بزند!
این سیاست ترکیه در شرایط فعلی که درگیریهای بین روسیه، آمریکا، ایران و چین رو به افزایش است، دیگر مؤثّر نیست و حتی می تواند این کشور را در شرایط بدی قرار دهد، بدون آنکه موفقیتی در دو میدان سوریه و عراق برای ان به دنبال داشته باشد.