رمزگشایی از جنجال کیروش؛ زهر در کام جام
مهدی طاهرخانی-
یک- درست یک روز بعد از اینکه مهدی تاج به همراه محمدرضا داورزنی روانه بانک مرکزی شد تا چمدانی به ارزش ۶۰۰ هزار دلار را دریافت کند، کارلوس کیروش یکی از تندترین حملاتش را متوجه وزارت ورزش و همچنین برانکو کرد. علت چه میتواند باشد و چرا باید در حساسترین برهه که تیم ملی محتاج آرامش محض است، این همه تنش آن هم از سوی مرد شماره یک تیم ملی، تولید شود؟ چه کسی جواب سوال را میداند و مهمتر از آن متوجه شده رابطه این جدلها با خبر حضور احتمالی نمایندگان فدراسیون فوتبال کلمبیا در دوبی چیست؟
بدون تردید کارلوس کیروش یکی از محبوبترین مربیان شاغل در فوتبال ایران است که به پشتوانه همین محبوبیت توانست به رکورد جالب هشت سال حضور متوالی برسد. آنچه کیروش برای فوتبال ما انجام داد آنقدر مهم و قابل اعتناست که او را در رده بهترینهای تاریخ ما قرار میدهد. اما اگر همین امروز محبوبیت او را در بوته آزمایش بگذارند باز هم هشتاد درصد مردم را پشت سرش میبیند؟ نگاهی گذرا به شبکههای اجتماعی حرف دیگری را میزند. مرد محبوب با دلیل و بدون دلیل روز به روز از محبوبیتش را خرج مسائل مختلف کرد. دوستدارانش که طبیعتا حالا جمعیت کمتری را شامل میشوند، در توجیه این کردار هجومی میگویند کیروش با جنگهایش میخواهد فوتبال ما به حقش برسد. چه از زمین خوب تمرین چه پاداش و حقوق.
دو- بعد از نمایش درخشان تیم مالی در جام جهانی روسیه، خیلیها به چیزی کمتر از قهرمانی ما در جام ملتها رضایت میدهند از این رو فدراسیون فوتبال حاضر شد مبلغی نزدیک به ۹۰۰ هزار دلار را برای شش ماه کنار بگذارد که شاید به واسطه علم و نبوغ کیروش ما سرانجام بعد از چهار دهه قهرمان این تورنمنت مهم شویم. مهدی تاج که میدانست اگر پاداش تیم ملی در پایان مرحله گروهی به موقع به دستشان نرسد، ممکن است باز هم حواشی جدیدی تولید شود، قبل از بازی ایران و عراق موفق شد ۶۰۰ هزار دلار را با خودش به امارات ببرد. رئیس فدراسیون با این امید راهی امارات شد تا شاید موفق شود پایان دهنده مصاحبههای عجیب سرمربی علیه برانکو باشد. اما او نه تنها در این کار موفق نبود که در نهایت تعجب شاهد حرفهای تازهای از سوی کیروش علیه وزارت ورزش بودیم. غروب پنجشنبه یکی از بدترین زمانها برای طیفی بود که هشت سال تمام پشت سر کیروش ایستادند و او را محق در هر دعوایی پنداشتند. اما دست آخر آش آنقدر شور شد که عادل فردوسیپور یکی از حامیان بزرگ کیروش، در خلال گزارش بازی قطر و سعودی ترس بزرگش را نه بازی با عمان که مصاحبههای سرمربی تیم ملی خودمان دانست.
سه- اینکه وزارت ورزش خواهان عدم حضور کیروش در فوتبال ایران هست را بعدترها میشود مورد نقد و بررسی قرار داد و راستیآزمایی کرد. اما اگر کیروش با تیم ملی قهرمان شود باز هم وزارت قادر به اجرای خواستهاش است؟ چرا کیروش اجازه نداد تا جام به پایان برسد و آن وقت با مطرح کردن این صحبت، خودش را برنده جنگ با وزارت ورزش معرفی کند اما گویا سرمربی تیم ملی هم چندان به قهرمانیاش امیدوار نیست و از این رو سعی میکند بعد از هر پیروزی زمان را مغتنم شمرده و حملات پردامنهای را متوجه دیگران کند. درست در همان برههای که کیروش انتقاد میکرد که چرا باید پول مردم ایران، هزینه بلیت فرست کلاس سفر پرسپولیس به ژاپن شود، چند رسانه اسپانیاییزبان خبر دادند از سوی فدراسیون فوتبال کلمبیا، چند نفر عازم امارات شدند تا مذاکره خود با کیروش را نهایی کنند! کیروش جنجال به پا کرد، رسانهها به آن پرداختند و عوض آنکه این پرسش مطرح شود چرا در حساسترین برهه که تیم ملی پا به مرحله حذفی جام گذاشته، سرمربی ایران باید با کلمبیاییها مذاکره کند، به این میپردازند که چرا وزیر ورزش اجازه نداد قرارداد او بیش از شش ماه باشد. حرفهای نیست؟
چهار- تاج در امارات حضور دارد و میبایست تا روز آخر هم کنار تیم ملی باقی بماند. او رئیس فدراسیون است و باید به کیروش اخطار دهد حق مذاکره با هیچ فردی را در این مدت ندارد. بدترین اتفاق برای یک تیم آن است که بازیکنان آن تیم مطمئن شوند این مربی در هر حالتی ماندنی نیست. آن وقت بازیکنان ذخیره رفتار تندتری از خود نشان میدهند و آنهایی که از کم بازی کردن خود شاکی هستند با جسارت بیشتری اعتراض میکنند. درست مثل همان رفتاری که در خلال جام جهانی آلمان شاهدش بودیم. علی کریمی میدانست برانکو همین سه بازی میهمان ماست و اینچنین به خودش اجازه داد بعد از تعویض لگد جانداری را به ساک پزشک تیم بزند. ۸ سال قبل در خلال جام ملتهای سال قطرهم بازیکنان ایران میدانستند افشین قطبی با تیم شیمیزو قرارداد بسته و از این رو شاهد بیشترین حاشیه زیرپوستی در اردوی تیم ملی بودیم. بازیکن وقتی میداند سرمربی رفتنی است به خودش اجازه هر رفتاری را میدهد. نکته مثبت این هشت ساله اما، خشکاندن همین اعتراضات بود. طوری که منهای سردار آزمون، هیچ بازیکنی جرات اعتراض پیدا نکرد. اما چه کسی ضمانت میکند در مرحله حذفی همه بازیکنان ما همان پسران ساکت سابق باشند؟ این تازه کمترین نگرانی ما در مورد جو اردوی تیم است.
پنج- شاید کیروش آغاز کننده جنگ ملالآور با برانکو نبود، اما او به گونهای باورنکردنی این موضوع را کش داد و همچنان میدهد. مهدی تاج به عنوان رئیس فدراسیون اگر امروز نخواهد نشان دهد کت ریاست بر تن کیست پس چه زمانی باید وارد عمل شود؟ شاید بحث کنار رفتن تاج بعد از جام ملتها به بهانه بیماری قلبی و در حقیقت در راستای همان قانون بازنشستگی، موجب شده او در خفا حامی این حملات کیروش باشد؟ اگر پاسخ منفی است پس چرا هیچ واکنشی نشان نمیدهد؟ روزی که پرز حتی حاضر نشد خودش خبر اخراج کیروش از رئال را به او بدهد و سرمربی از چند رابط این خبر را شنید، بسیاری از رسانههای اسپانیایی سراغ مرد اخراج شده رفتند اما او یک صدم حملاتی که به وزیر ورزش و فدارسیون فوتبال ایران کرده را متوجه پرزیدنت رئال نکرد. چون میدانست وزن مدیریتی مولتی میلیاردی مثل پرز در چه حد است. ساکت و بدون شلوغبازی چمدانش را بست و مجددا به صندلی شماره دو اولدترافورد بازگشت. اما نگاه کنید مدیریت فوتبال ما چگونه بود که کیروش در طول هشت سال، تقریبا با هر وزیر و رئیسی به مشکل خورد و بدون رعایت قانون کارفرما و کارمند، همیشه از موضع بالا با روسا حرف زد.
شش- نمایندگان فوتبال کلمبیا در امارات حضور دارند تا کار نیمهکارهشان را تمام کنند چرا که چند ماه قبل درست در روزهایی که کیروش میبایست برای دیدن فینال لیگ قهرمانان آسیا، کنار رئیس فیفا مینشست و بازی را میدید، با پول فدراسیون و بلیت فرستکلس به مادرید رفت تا به بهانه تماشای فینال جام لیبرتادورس بین ریورپلاته و بوکاجونیورز، مذاکراتش با کلمبیاییها را آغاز کند. این همان خبری بود که رسانه معتبر مارکا منتشرش کرد.
تیم ما قهرمانی میخواهد، مردم ما به چیزی کمتر از جام رضایت نمیدهند اما یک نفر به عنوان سرمربی تیم ملی هر روز در حال چکاندن زهر به کام ما و جام است.