ظهور دوباره فاشیسم جهانی در سال ۲۰۱۹
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایرنا؛ مرکز تحقیقاتی و تحلیلی «تروث اوت» که بیشتر به تحولات و مسائل اجتماعی جوامع مردمی میپردازد طی گزارشی تحلیلی عنوان میکند که سال جدید 2019 در حالی آغاز شد که «ژائیر بولسونارو» به عنوان رئیس جمهوری جدید برزیل انتخاب شد.
برزیل پنجمین کشور از نظر وسعت، ششمین کشور از نظر جمعیت و نهمین کشور جهان از نظر اقتصاد میباشد که نشان دهند بزرگترین دستاورد فاشیسم جهانی در تاریخ اخیر است.
به قدرت رسیدن «ژائیر بولسونارو» به عنوان رئیس جمهوری جدید برزیل در کنار روسای دیگر کشورهای جهان مانند رجب طیب اردوغان در ترکیه، «ویکتور اوربان» در مجارستان و «رودریگو دوترت» در فیلیپین همه در راستای تقویت ناسیونالیست ارتجاعی در جهان است.
سال 2019 با محوریت نئو فاشیسم، پوپولیست و قوم گرایی مستقر در 11 کشور اروپایی آغاز شده و منجر به برگزاری انتخاباتی چشم گیر در کشورهایی مانند فنلاند، سوئد، آلمان، چک، اتریش، مجارستان، ایتالیا، سوئیس، دانمارک و هلند می شود.
«ماری لوپن» نماد قوم گرایی ملی فرانسه توانست در انتخابات ریاست جمهوری سال 2017 یک سوم از آرای مردمی را به دست آورد. «یاروسلاو کاچینسکی»، رئیس حزب حاکمیت قانون و عدالت لهستان مهاجرینی خارجی را که به لهستان سفر کرده بودند ، متفاوتتر از لهستانی میخواند و حضور آنان را برای مردم لهستان خطرناک میدانست. «رودریگو دوترت» رئیس جمهور فیلیپین نیز جشن سال نو را در کنار خدمتکاران خانواده خویش سپری کرد و «ژائیر بولسونارو» رئیس جمهوری جدید برزیل اقدام پیشین این کشور علیه نسل کشی بومیان آمریکایی را اقدامی شایسته و مناسب می داند.
در آمریکا نیز با پیروزی حزب دمکرات ها در انتخابات مجلس نمایندگان این کشور، حزب مخالف جمهوری خواهان به دنبال آن بودند تا با انتشار اخبار کذب و راه اندازی موج پوپولیستی مجدداً ظهور فاشیسم در این کشور را رقم زنند.
مرکز تحلیلی تروث اوت در ادامه با ذکر پنج قدرت که میتواند بهعنوان عاملان اصلی فاشیسم در جهان بهحساب آیند اشاره میکند:
1. نظارت
واقعیت فاشیسم این است که از لحاظ تاریخی همیشه در کنار نبود دموکراسی و به قدرت رسیدن اقتدار گرایی رشد و نمود پیدا کرده است. فاشیسم همیشه با سرکوب آزادی و توزیع فساد قوت گرفته است. در حقیقت باید گفت دشمن اصلی فاشیسم حقیقت است.
امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که دسترسی همگان به دادههای جمع آوری شده مانند اینترنت بسیار آسان است، روزانه میلیونها نفر با حضور در صفحات وب و شبکههای اجتماعی از اخبار دنیا آگاه خواهند شد.
اما از طرف دیگر نباید این را نادیده بگیریم که شرکتهای بزرگ اینترنتی مانند فیسبوک و گوگل در کنار ارائه خدمات و اطلاعات مفید از کوچکترین فعالیت و نوع رفتار ما جاسوسی میکنند.
تمام رفتارهای اجتماعی ما از جمله سوار شدن ماشین، حرکت در خیابانها، نوع خرید و دوست داشتن به کدام آهنگ و فیلم تماماً توسط شرکتهای بزرگی اینترنتی مورد رصد قرار میگیرند.
شرکتهای اینترنتی با ایجاد یک پروفایل خصوصی برای شما در حقیقت به تمام افکار و نوع اندیشه شما ورود کرده و در زمانهای حساس مانند نزدیک شدن به برگزاری انتخابات در یک کشور این اطلاعات را در اختیار صاحبان قدرت قرار میدهند.
در حقیقت باید گفت که نظارت بر نوع رفتارهای بشر و فکر کردن وی ابزاری برای صاحبان قدرت در حوزه سیاست تبدیل شده است.
2. انحصارطلبی
انحصار شرکتها بعد از به قدرت رسیدن رونالد ریگان در امریکا به وجود آمد. انسجام شرکتهای بزرگ در حقیقت نشان دهند تشکیل انحصار طلبی در امریکا است. فاشیسم از لحاظ اقتصادی اجازه نمیدهد تا دیگر بخشهای جامعه بتوانند در آینده کشور نقش ایفا کنند.
در حال حاضر شرکتهای آمازون، گوگل و فیسبوک انحصار اطلاعات جهان در شبکههای اینترنتی را در دست گرفته و اجازه رقابت به دیگر شرکتهای کوچک را نمیدهند. این شرکتها با کنترل هر گونه ایده و نظر ارتباطی و تجاری مخالفت کرده و میتوان گفت که با افزایش فعالیت این شرکتها آزادی بیان کاملاً به انحصار این شرکتها در آمده است.
3. بیگانه هراسی مهاجرت
در کنار تحولات زیست محیطی مانند گرم شدن زمین، سیل، آتش سوزی و فقر، ایجاد حکومتهای فاشیسم و فروپاشی سیاسی جوامع مدنی منجر به مهاجرت میلیونها نفر در جهان خواهد شد.
به عبارت دیگر باید گفت که اختلافات زبانی، فرهنگی و مذهبی مهاجرین تبدیل به یک سلاح برای حکومتهای فاشیسم میگردد تا از طریق موج بیگانه هراسی علیه مهاجرین استفاده کنند و در جوامع خود آنان را به شدت مورد کنترل و سرکوب قرار دهند.
بیگانه هراسی عبارت است از هراس نامعقول از بیگانگان، به حدی که بهصورت یک رفتار غیرعادی و بیمارگونه در آید. بیگانه هراسی در میان مللی که بهطور عمده مهاجرپذیر بودهاند گاه مورد بهرهبرداریهای سیاسی در راستای جذب آرای عمومی نیز قرار میگیرد، در این میان احزاب رادیکال، پسا فاشیست، راست افراطی و ملیگرا بیشترین بهره را از ترویج آن میبرند. گسترش بیگانه هراسی در یک جامعه گروههای عمدتاً مهاجر و اقلیت اجتماعی یا مذهبی را در معرض انواع تبعیضها و ناملایمات قرار میدهد.
4. تخریب آموزش
بهترین سلاح دفاعی در مقابل حکومتهای فاشیسم شکل گیری جامعهای تحصیل کرده با توانایی انتقاد است. به همین دلیل است که دولتهای جدید دمکرات معمولاً بر آموزش و پرورش سرمایه گذاری میکنند در حالی که اقتدارگرا بر تخریب آموزش و پرورش اصرار میورزند.
آموزش و پرورش افراد را قادر می کند، آنها را برای هدفمند کردن سرکوب سختتر کند. در مقابل نیز دسترسی محدود به آموزش و پرورش میتواند توسط حکام اقتدا گرا برای کنترل بیشتر بر مردم و باز نکردن ذهن افراد نسبت به پرسش مورد سوءاستفاده قرار بگیرد.
متأسفانه باید گفت در هر جامعهای که بر حوزه آموزش و پرورش سرمایه گذاری وسیعی صورت نگرفته است، شاخهای از فاشیسم در آن جامعه به قدرت رسیده است.
5. مبادلات دروغین
ارائه اخبار و اطلاعات در آمریکا باهدف آگاهی بیشتر مردم صورت نمیگیرد بلکه تنها باهدف جلب توجه مردم صورت میگیرد. آنان با انتشار اخبار دروغین و ارائه اطلاعات نادرست تنها به دنبال متوجه کردن ذهن مردم نسبت به یک موضوع خاص و فاصله گرفتن از موضوع دیگر است.
روزنامه واشنگتن پست تنها از 30 دسامبر تا کنون بیش از هفت هزار خبر دروغین منتشر کرده است که تنها برای متوجه کردن ذهن مردم آمریکا به یک موضوع خاص بوده است. احزاب سیاسی در آمریکا برای پوشاندن حقیقت روزانه هزاران دروغ تحویل خبرنگاران و روزنامه نگاران میدهد که حقیقت اصلی را به طور کل پنهان میکند.
مردم آمریکا باید به دنبال رسانه آزاد و دور از جانبداری باشند زیرا جانبداری در خبر نیز سرانجام به تشکیل شاخهای از فاشیسم در کشور میشود.