صلح افغانستان، عمق شکاف میان آمریکا و اروپا
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایرنا، مذاکرات طالبان و نمایندگان آمریکا در دوحه پایتخت قطر دیروز 12 مارس پس از 16 روز گفت و گو به پایان رسید؛ دو طرف می گویند که قدم های بزرگی در این مذاکرات برداشته اند اما به توافقی بر سر خروج نیروهای آمریکا از افغانستان دست نیافتند.
«زلمای خلیل زاد» نماینده ایالات متحده در امر صلح افغانستان با انتشار توئیتی از امکان برگزاری دور بعدی مذاکرات پس از 16 روز در دوحه خبر داد و گفت: «شرایط برای تحقق صلح بهبود یافته است، واضح است که تمامی طرف ها خواهان پایان جنگ هستند. ما در این مذاکرات گام های بزرگی برداشتیم اما تا زمانی که درباره همه موضوعات توافق نکنیم، هیچ توافق صورت نخواهد گرفت.»
«دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا خواهان خروج تمامی 14 هزار نیروی آمریکایی مستقر در افغانستان است و از خلیلزاد درخواست کرده تا با طالبان به مذاکره دست یابد.
خلیلزاد در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز اعلام کرد که طالبان متعهد به عدم استفاده از خاک افغانستان به عنوان پایگاه تروریسم و گروه های افراطی شود، این خواسته اصلی آمریکا در صورت خروج نیروهایش از افغانستان است.
وی افزود: «طالبان متعهد شدهاند تا اقدامات لازم را انجام دهند تا افغانستان هرگز تبدیل به بستری برای گروههای تروریستی بینالمللی و تهدید برای آمریکا و کشورهای غربی نشود.»
این درحالی است که پیش گرفتن چنین سیاست هایی توسط آمریکا از طرف همپیمانان غربی اش قابل قبول نیست؛ زیرا آمریکا با مذاکرات مخفیانه و پشت درهای بسته با طالبان تنها به دنبال دستیابی به منافع خود و زیر پا گذاشتن منافع دیگر کشورها حتی همپیمانان خود است. این اقدامات واشنگتن باعث ایجاد شکاف عمیق میان این کشورها خواهد شد.
روز گذشته 12 مارس (21 اسفند) منابع خبری افغانستان اعلام کردند که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی موسوم به 'ناتو' از ارسال نیروهای بیشتری به ناتو خبر داده است.
به گزارش رسانه های افغان کشورهای چک، هلند، آلمان و اسلواکی به افغانستان نیرو اعزام می کنند اما از تعداد این نیروها خبری در دست نیست.
این خبر همزمان با انجام مذاکرات طولانی مدت آمریکا و طالبان منتشر شد و ناتو ابراز امیدواری کرده است که این نیروها بتوانند از طریق افغانستان امنیت کشورهای عضو این پیمان را در اروپا تامین کنند.
«میلوش زمان» رئیس جمهوری چک در بیستمین سالگرد پیوستن چک به ناتو علاوه بر حمایت خود از تقویت ماموریت ناتو در افغانستان، روند مذاکرات طالبان را با مذاکرات هیتلر قبل از جنگ جهانی دوم مقایسه کرد.
وی همچنین با تاکید بر افزایش نیروهای ناتو در افغانستان برای مقابله با گروه های تروریستی گفت: «من در مورد توانایی های جنگی ارتش افغانستان تردید دارم، از این رو ما نباید ارتش افغانستان را در جنگ علیه طالبان تنها بگذاریم.
میلوش خاطر نشان ساخت که نه تنها نیرو های ناتو در افغانستان باید افزایش یابد، بلکه باید با ارتش افغانستان نیز همراهی کرد.
رئیس جمهور چک در ادامه روند مذاکرات به اصطلاح صلح میان آمریکا و طالبان را مورد انتقاد قرار داد و عنوان کرد آنها معلوم نیست پشت درب های بسته بر چه موضوعاتی بحث و گفت و گو می کنند اما برای ما چک ها این مذاکرات شبیه مذاکرات مونیخ است.
توافقنامه مونیخ توافقی بین آلمان نازی و ایتالیا، فرانسه و بریتانیا بود. بر اساس توافقنامه مونیخ که با هدف جلوگیری از بروز جنگ جهانی دوم امضا شد، کشورهای بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و آلمان در سپتامبر سال 1938 توافق کردند که نواحی آلمانی نشین 'سودت' در کشور چکسلوواکی، ضمیمه خاک آلمان نازی شود.
در پی امضای این قرارداد، چکسلواکی که از لحاظ نظامی هم پیمان فرانسه و بریتانیا بود از سوی این کشورها تحت فشار قرار گرفت تا تسلیم فشار هیتلر شده و نواحی سودت را به آلمان تسلیم کند، در مقابل هیتلر ضمانت داد که هیچ خواسته ارضی دیگری نداشته باشد. قرارداد را در ظاهر موسولینی برای ایجاد صلح پیشنهاد کرده بود، اما اسناد و مدارک نشان میدهد که مفاد قرارداد را آلمانیها قبلاً مشخص کرده و به موسولینی منتقل کرده بودند.
نخستوزیر بریتانیا 'نویل چمبرلین' امید داشت که سیاست تسلیم و مسالمت جویی در برابر هیتلر کارساز بوده است و از شروع جنگی دوباره در اروپا جلوگیری شود.
در 10 اکتبر 1938، ارتش آلمان وارد چکسلواکی شده و نواحی سودت را اشغال کرد. در پی این اقدام، کشورهای لهستان و مجارستان به تشویق هیتلر نیز بخشهای دیگری از چکسلواکی را تسخیر کردند. پس از مدتی، آلمان به نواحی سودت اکتفا نکرده و ابتدا تمام جمهوری چک و سپس اسلواکی را تحت اداره دولتهای دست نشانده آلمان درآورد و به این ترتیب اقدامات زیاده طلبانه هیتلر باعث بی آبرویی سیاست بریتانیا و نخستوزیر چمبرلین شد.
«هیکو مس» وزیر امور خارجه آلمان نیز در جریان سفرش به شهر مزارشریف گفت : «اگر چه بسیاری بر طبل خروج از افغانستان می کوبند، اما حضور و درگیری آلمان در افغانستان همچنان ادامه دار و این کشور آلمان به عنوان دومین نیروی بزرگ خارجی مقیم افغانستان و تعلیم دهنده نیروهای امنیتی این کشور، به مسئولیت خود مبنی بر کمک به حل و فصل مناقشات و توسعه تجاری افغانستان پایبند است.»
چنین اظهاراتی از سران کشورهای هم پیمان آمریکا نشانه ایجاد اختلاف و شکاف میان آنها است.
همانطور که برجام باعث اختلاف نظر و شکاف عمیق میان این دولت ها شد؛ یا اعمال تعرفه های اروپا که رئیس جمهور امریکا تصمیم گرفته است با وجود قول قبلی برای صفر نگه داشتن تعرفه واردات خودروهای اروپایی به آمریکا آن را 25 درصد افزایش دهد؛ دولت آمریکا سال گذشته با اعمال تعرفه های سنگین بر واردات فولاد و آلومینیوم چند کشور از جمله اتحادیه اروپا آشوبی را در تجارت بین المللی به راه انداخت که بسیاری از آن به جنگ تجاری تعبیر کردند.
مقامات اروپایی اعلام کردند که ما هیچ مشکلی با ایران نداریم و به هیچ وجه نمی خواهیم که تهران برجام را ترک کند.
آمریکا با برگزاری نشست ورشو در لهستان خواستار اعمال هرچه بیشتر فشار بر ایران بود اما اما این نشست باعث افزایش تنشها میان واشنگتن و برخی کشورهای اروپایی شده است.
تحلیلگران بر این باورند که موضوع ایران تنها مسئله اختلافبرانگیز میان آمریکا و اروپا نیست؛ خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و همچنین طرح ترامپ و دامادش بری صلح خاورمیانه موضوعات دیگری هستند که میان دو قدرت غربی، حل نشده باقی ماندهاند.
با توجه به این مسائل به نظر می رسد هرچه آمریکا بیشتر از ایده 'نخست آمریکا' و سیاست های خودخوانه در قبال دیگر کشورها استفاده می کند، شکاف میان واشنگتن و همپیمانان اروپاییش عمیق و عمیق تر می شود.