سپاه مخالف حضور در اقتصاد بود،مرحومهاشمی اصرار کرد/سپاه بنی صدر را به زمین زد
به گزارش اقتصادنیوز، این فرمانده سابق سپاه گفتوگویی با خبرآنلاین داشته است. گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*در اهمیت تاسیس سپاه باید این نکته را هم عرض کنم که حضرت امام در مرداد ۵۸ این جمله را می فرمایند که "اگر سپاه نبود کشور نبود". با این تفاسیر چطور ممکن است تشکیلاتی که تا این حد مورد تایید امام است منحل شود بنابراین نه صحبت از ادغام و نه انحلال بود.
* آقای بنی صدر روزی عضو شورای انقلاب، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، رئیس جمهور کشور و فرمانده کل قوا می شود اما روزی دیگر عزل و از کشور متواری می شود. آقای سازگارا یکی از ۱۲ نفری بود که در مجموعه بودند و راجع به تاسیس سپاه صحبت کردند و مورد خاصی نبودند، بعد از اینکه سپاه تشکیل شود ایشان به طور کل از سپاه بیرون رفت.
*آدم ها می خواهند خودنمایی کنند و بگویند سپاه را من درست کردم، خب اگر درست کردی پس چرا نماندی و تا شورای فرماندهی مشخص شد به جای دیگری رفتنی.
* اینکه هر روز می آیی و می گویی من سپاه را تاسیس کردم که چه بشود؟ شما در طول تاریخ از این نمونه ها کم نمی بینید. ما افراد زیادی داشتیم که تا روز پیروزی انقلاب جزو انقلاب بودند اما فردای انقلاب که پست نگرفتند شدند ضد انقلاب، بنابراین من از این اظهارات اصلا تعجب نمی کنم.
* نسبت به آقای بنی صدر مشکوک و مردد بودم و او را برای فرماندهی کل قوای مسلح کشور صالح نمی دانستم، به علاوه معمولا رسم بر این است که وقتی مقامی در جایی منصوب می شود معاونان او استعفا می دهند که شخص مورد نظر دستش برای انتخاب آزاد باشد. در این موضوع هم نه تنها من بلکه برخی دیگر مانند شهربانی هم استعفا دادند تا اگر فرمانده کل قوا خواست هر کسی را جابجا کند مختار باشد بنابراین استعفای ما فرماندهی سپاه موضوع خاص و فوق العاده ای نبود. اما من به هیچ وجه بنی صدر را صالح نمی دانستم.
*خیلی چیزها از بهمن ۵۷ تا بهمن ۵۸ از این آدم دیدم که برای من قابل قبول نبود. حرف هایی که می زد، برخوردها و موضع گیری هایی که می کرد، به هر حال من او را نه صادق و نه مومن می دیدم و لذا اعتقادی به ایشان نداشتم.
* ما در جلساتی صحبت هایی داشتیم، احساس می کردم که بنیصدربه معنی واقعی به انقلاب اسلامی اعتقادی ندارد و به علاوه اینکه یک خودمحوری بسیارعجیب داشت و تقریبا هیچ کسی را آدم حساب نمی کرد و به این دلیل من استعفا دادم.
*به صراحت بگویم امکان ندارد که بتوان جلوی اتهامات، شایعات و دروغ ها علیه سپاه را گرفت، هرکسی می تواند به هر شکلی حرف بزند البته این رفتارها مسبوق به سابقه است، به طور مثال هنوز دو ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که تمام دیوارهای مملکت را پر می کردند که بهشتی کاخ ها را گرفته، هاشمی رفسنجانی این کار را کرده، کمیته ها همه اموال مملکت را دزدیده اند، سپاه پاسداران می خواهد آدم کشی راه بیندازد، این ها همه مصادیقی است که از ابتدای پیروزی انقلاب وجود داشته و همچنان تا امروز و در اشکال مختلف ادامه دارد و کسی هم نمیتواند جلوی زبان آنها را بگیرد.
*اولا بعد از جنگ این خواست دولت از سپاه بود که شما بیایید در دوره ای که جنگ نیست با بهره گیری از نیروهای خود به سازندگی کشور کمک کنید. اتفاقا خیلی از سپاهی ها مخالف بودند و می گفتند اگر ما به سمت بخش اقتصاد برویم ممکن است توان نظامی مان افت کند اما مرحوم هاشمی رفسنجانی بر این مساله اصرار داشت و این مساله اتفاق افتاد. ثانیا، درباره دیگر شایعاتی که علیه سپاه مطرح می شود سوال این است که مگر دستگاههای ناظر و قانونی کشور و همچنین دستگاه رهبری و ریاست جمهوری هیچ نظارتی به هیچ کاری ندارند و سپاه هر کاری دلش بخواهد می کند، آیا این حرف قابل قبول است؟ یعنی سپاه هر کاری خواسته در این مملکت کرده و هیچ کسی هم هیچ حرفی نزده، آیا این ادعا قابل قبول است؟ اگر این طور باشد که خیلی حرف بدی است. این اخبارو شایعات بی مبنا است، آنها می خواهند با فضاسازی و شایعه پراکنی سپاه را تضعیف و از طرفی اشتباهات خود را توجیه کنند بنابراین قابل اعتنا نیست.
*درباره خدمات سپاه باید عرض کنم دردهه ۶۰ که هواپیماربایی در کشور اتفاق افتاد و هواپیماهای ما را یکی یکی می دزدیدند و به کشورهای مصر، اسرائیل، اردن و ... می بردند، چه کسی جلوی این حرکت ایستاد و آن را خاتمه داد؟ غیر از این بود که سپاه کادر پرواز ایجاد و در هواپیماها مستقر کرد و مانع این کار شد. این هم یک مورد دیگر از خدمات سپاه بود.
*سپاه در کمک به مردم در مقابله با ضد انقلاب نقش جدی داشت. قدرت ضد انقلاب بسیار بسیار بالا بود و این سپاه بود که با شهادت پاسدارانش در مقابل آنها در کردستان، آذربایجان، خوزستان، گنبد، بلوچستان و تک تک شهرهای ایران ایستاد. حتی سپاه بود که در مقابل بنی صدر ایستاد و او را به زمین زد وگرنه ۳۰ خرداد ۶۰ می خواستند ایران را بگیرند. چه کسی در مقابل آنها ایستاد؟ سپاه در جنگ نقش بسیار مهمی داشت که همه دنیا به آن اذعان می کنند. همچنین سپاه در تربیت بخشی از جوانان این مملکت بسیار موثر بوده به طوریکه جوان معمولی ۱۶ ، ۱۸ و ۱۹ ساله در جبهه به فرمانده سپاه، تیپ، لشکر تبدیل می شدند که امثال سلیمانی ها و قالیباف ها را می توان از آن جمله نامید.