بولتون جنگهایی را میپسندد که ترامپ مخالف آنهاست
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از مهر، به نوشته «پل پیلار» اقدامات بلندپروازانه آمریکا و عدم تعهدش به پیمانهای منعقد شده بین المللی در زمینه کنترل سلاح باعث از بین رفتن امنیت جهان و آمریکا شده است. این مقاله که در «نشنال اینترست» به چاپ رسیده است عقیده دارد آمریکا پیوسته در پی به دست آوردن «توافق بهتر» از پیمانهای پیشین خارج میشود در حالی که این اقدام جز بی ثباتی جهان و خدشهدار شدن اعتبار آمریکا در جهان دستاورد دیگری نخواهد داشت.
ترجمه این مطلب در ادامه آمده است:
آسیب به منافع امنیتی آمریکا احتمالاً بسیار بیش از پیش بینی ترامپ ادامه پیدا خواهد کرد. این آسیبها شکستهای جدی در زمینه کنترل سلاح را نیز شامل میشوند. چند ویژگی در شیوه عملکرد دولت جدید باعث چنین نتیجهای شده است. یک دلیل این است که رئیس جمهور به جای آنکه نتایج به دست آمده از آنچه در عمل صورت گرفته است را در اولویت بگذارد تصویر ذهنی خود را به عنوان مذاکره کننده در اولویت میگذارد.
یکی از این موارد این است که رئیس جمهور به جای تکیه به دستاوردهای دولت پیشین شدیداً گرایش دارد آنها را از بین ببرد یا خراب کند. علاوه بر این اگر کمی توجه کنید متوجه میشوید ارجحیت او این است که طی یک دوره طولانی کار دیپلماتیک به نتایج بزرگ دست یابد. این بلندپروازی جدا از پیامدهای بین المللی آن باعث میشود آنچه دولت به آن دست مییابد تنها بخش کوچکی از چیزی است که در ذهن داشته است.
مورد دیگری که وجود دارد و پیچیدهتر است، حساسیت او به آن دسته از مشاورانش است که مواضع آنها نسبت به او متفاوت باشد و بخواهند او را تحت نفوذ خود قرار دهند. این به ویژه در مورد جان بولتون، مشاور امنیت ملی اش صدق میکند که به نظر میرسد هیچگاه در مورد شیوه کنترل سلاح نمیتواند به توافق برسد و جنگهایی را میپسندد که ترامپ با آنها موافق نیست. تأثیر منفی نهایی چنین عواملی بر کنترل سلاح این است که جهان و آمریکا امنیت خود را نسبت به قبل از دست میدهند.
چگونگی حل مشکل هستهای کره شمالی توسط دولت نشان دهنده برخی از این ویژگی هاست. فاز «خشم و آتش» که ترامپ به عنوان اولین گام حل مساله برداشت در راستای همان رویکرد ترامپ یعنی برداشتن گامهای بلند به جای به دست آوردن نتایج نه چندان بزرگ ولی با ارزش بود. وارد شدن به مرحله نشست بدون داشتن مذاکرات و آمادگی کافی تغییراتی را در روند کنترل سلاح به وجود میآورد که پیشینهای طولانی دارد. برنامه به دست آوردن نتیجه بزرگ در اوایل خلع سلاح هستهای کره شمالی احتمالاً نفوذ جان بولتون بوده است، در حالی که میشد به نتیجه دیگری دست یافت.
تجربه ناموفق با کره شمالی نه تنها باعث از دست رفتن فرصتهایی در مورد کره شمالی شد بلکه باعث فرستاده شدن پیام منفی به دیگر مذاکره کنندگانی شد که در زمینه کنترل سلاح وجود دارند. طبق گفته «باربارا اسلاوین» Barbara Slavin ایران حتماً این را در نظر میگیرد که آمریکا برای مذاکره با کره شمالی که سلاح هستهای دارد مشتاق تر از مذاکره با ایران بوده است که سلاح هستهای ندارد.
حمله دولت ترامپ به برجام یکی دیگر از مصداقهای از بین بردن تلاشهایی بوده است که در زمینه کنترل سلاح صورت گرفته است. چند دلیل باعث انجام چنین کاری از طرف دولت بود. یکی میل شدید ترامپ به نابود کردن اقداماتی است که پیش از او صورت گرفته است. دلیل دیگر، تمایل ترامپ به دادن این پیام به رقبای منطقهای ایران یعنی عربستان سعودی و به ویژه اسرائیل است که تأثیرات ثبات منطقهای برای منافع آمریکا مهم نیست.
تقریباً یک سال است آمریکا از مسئولیتهایی که با توجه به برجام داشته است شانه خالی کرده است و نتوانسته به «توافق بهتری» دست پیدا کند. نتایج به دست آمده تعجب آور نیست چرا که اعتبار آمریکا به علت خارج شدن از برجام خدشه دار شده است، خواستههای آمریکا بیش از اندازه بزرگ است و گذشته از آن اینکه ایران در اینکه به جای توافق تحت یک شرایط خاص تحت فشار قرار گیرد تجربه کافی دارد.
ایرانیها سعی میکنند ترامپ را تحمل کنند و اگر برجام تاکنون از بین نرفته است به دلیل این است که این آمریکا است که منزوی شده است نه ایران. ولی اگر صبر ایران از توافقی که از آن هیچ سود اقتصادی نبرده است به پایان برسد برجام از بین خواهد رفت.
هدف مهمی که جان بولتون و پمپئو در پی آنند. مسلماً تأثیر از بین رفتن برجام برای کنترل سلاح که آمریکا در پی آن است تأثیری عمده و روشن خواهد داشت. اخیراً محمد جواد ظریف اظهار داشته است که خارج شدن از «پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای» یکی از گزینههای ایران است.
این قبیل اقدامات دولت آمریکا جهت کنترل سلاح کشورهای دیگر تأثیرات دیگری هم داشته است. مانند محدود کردن موشکهای بالستیک که ممکن بود با توجه به برجام و گسترش همکاری و بالا رفتن میزان اعتماد صورت گیرد. ولی با رویکردی که دولت ترامپ دارد چنین چشم اندازی کاملاً منتفی است.
نیروهای استراتژیک
یکی دیگر از اقداماتی که مانعی مستقیم برای اعمال کنترل سلاح مورد نظر آمریکاست نابود کردن «پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد» است که دستاورد ارزشمندی در سالهای انتهایی جنگ سرد بود. یکی از سلاحهای جدید روسیه به نظر میرسد از این پیمان تخطی کرده باشد ولی روسیه هم نگرانیهای مشابهی درباره قابلیتهای سیستمهای نظامی آمریکا در اروپای شرقی دارد.
یک رویکرد سازنده برای تخلفی احتمالی میتوانست به جای کنار گذاشتن این پیمان فشار بیشتر برای متعهد بودن به آن، شفاف سازی و بازرسی سلاحهای مشکوک باشد. (کنار گذاشتن این توافق کار اشتباهی بود به ویژه به این دلیل که به نظر میرسد هیچ نیاز استراتژیک از جمله سلاحهای دریایی آمریکا که توسط پیمانهای دیگر ممنوع شده است توسط این پیمان ممنوع نشده است.)
دولت ترامپ بازی بلندپروازانه ای برای اعمال کنترل سلاح دیگر کشورها در نظر دارد که این بار نیز به نظر میرسد به دنبال «توافقی بهتری» دست نیافتنی باعث از بین رفتن دستاوردهای پیش از او شده است. چیزی که باید در حال حاضر ارجحیت اصلی در اعمال کنترل بر سلاحهای استراتژیک باشد دستیابی به نقطه شروع یک توافق است که در واقع آخرین توافقی است که میتواند نیروی نظامی هستهای را محدود کند. توافق جدیدی که در کمتر از دوسال منقضی بشود. ولی به جای تلاش برای رسیدن به چنین نقطه شروعی دولت در حال صحبت در این باره است که در هر توافق جدیدی سلاحهای هستهای تاکتیکی روسیه و چین را محدود کند.
پیچیدگی و تاریخ مذاکرات اعمال کنترل بر سلاحهای استراتژیک به طور اکید نشان میدهد که هر دو این اهداف، پیش از منقضی شدن توافقی که به عنوان یک شروع جدید عمل کند غیرممکن است حتی اگر آمریکا در مورد توافقات جدید باتجربهتر شده باشد و با تمرکز بیشتری عمل کند. «داریل کیمبال» Daryl Kimball از انجمن کنترل سلاح (Arms Control Association) میگوید: «اگر تیم ترامپ پیشنهاد دهد که چین باید به قرارداد جدید بپیوندد یا روسیه باید برای رسیدن به توافق، محدود شدن سلاحهای هستهای خود را به عنوان پیش شرط بپذیرد آنگاه باید این پیشنهادات را پیشنهادات غیرواقعی خواند که برای آن طراحی شدهاند که حتی پیش نویس یک شروع جدید را از بین ببرند».
جدیدترین اقدام آمریکا برای کوچک شمردن در زمینه کنترل سلاح این بود که طی یک سخنرانی برای «انجمن ملی سلاح» از «معاهده تجارت تسلیحات» خارج شد، این معاهده یک کنوانسیون چند جانبه پنج ساله است که به منظور نظارت بر تجارت بین المللی اسلحه و جلوگیری از تزریق غیر قانونی اسلحه به مناطقی که در آنها حقوق بشر نقض میشود یا تروریسم حاکم است تنظیم شده است.
این توافق هیچ محدودیت جدیدی به استفاده یا تجارت سلاح گرم در داخل آمریکا اعمال نمیکند ولی «انجمن ملی سلاح» با آن مخالفت کرد چرا که ادعا داشت آن گروه با هر چیزی مخالف است حتی چیزی که از دور صدایی مانند تفنگ داشته باشد. ترجیح ترامپ برای به دست آوردن تحسین «انجمن ملی سلاح» نشان میدهد ترامپ برای خواسته این انجمن بیش از اولویتهای بین المللی ارزش قائل است.
تأثیرات بلند مدت
این آثار مخرب قابلیت آن را دارد که به پس از ریاست جمهوری ترامپ هم سرایت کنند و این بخش مهمی از چیزی است که سیاست گذاران دولت در پی آنند. این هدف، دیگر جنبههای سیاست خارجی به غیر از کنترل سلاح را نیز در بر میگیرد.
«آرون دیوید میلر» و «ریچارد سالکولسکی» (Richard Sokolsky) میگویند تلاش بولتون و پمپئو برای از بین بردن برجام یک بار دیگر این نکته که دولت آمریکا از طرف اسرائیل تشویق به از بین بردن «راه حل دو دولت» میشود را خاطر نشان میسازد.
اقدامات اشتباهی که در زمینه کنترل سلاح انجام گرفته است عامل بروز پیامدهای منفی در آینده خواهند شد. عامل نخست برخورد بین سیاست و دیپلماسی است که دوباره ساختن نظام کنترل سلاح را که دیگر از بین رفته است را سخت میکند.
مورد دیگر، گزینههای معادلی است که برای کنترل سلاح وجود دارند یعنی تنظیم یک توافق کنترل سلاح جدید پس از شکست توافقهای پیش از آن و این در حالی است که همیشه اینکه اتفاقی که دیگر رخ داده است را جبران کنیم سختتر از آن است که از اتفاقی که هنوز روی نداده جلوگیری کنیم.
عامل سوم ضربهای است که به علت عدم توانایی ترامپ در متعهد بودن به تعهداتش در برجام به اعتبار آمریکا وارد آمده است. پس از سال ۲۰۲۰ نیز کشورهای خارجی نمیتوانند امیدوار باشند تحولی رخ خواهد داد. آنها به سیستم سیاسی آمریکا نگاه میکنند که نتیجه آن ریاست جمهوری ترامپ بوده است و میبینند آن سیستم همچنان پابرجاست و در نتیجه پیش بینی میکنند دوباره اتفاقی مشابه روی خواهد داد.
در پایان اینکه آمریکاییها نسبت به امنیتی که میتوانستند داشته باشند از امنیت کمتری برخوردارند و در سالهای پیش رو نیز این عدم امنیت ادامه پیدا خواهد کرد.