ماجرای عجیب عراقچی؛ صداوسیما دشمن را اشتباه گرفته است؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، چهارشنبه شب وقتی عباس عراقچی رودرروی شکوری مجری برنامههای سیاسی بیست و سی نشست، احتمالا از تنها جایی که فکر نمیکرد با انتقاد روبرو شود از درون رسانه ملی باشد.
او در مقام معاون وزیر امور خارجه داشت جزئیاتی از تصمیمی را تشریح میکرد که نه از سوی وزارت خارجه یا حتی دولت که حاصل خرد جمعی اعضای شورای عالی امنیت ملی بوده است.
او در بخشی از گفتههایش به هزینههایی اشاره کرد که پذیرایی از پناهندگان به ایران تحمیل میکند و گفت اگر آمریکا به خیال خامش صادرات نفت ایران را به صفر برساند و ما در شرایطی باشیم که توان تامین مایحتاج مردم برایمان دشوار شود ، ناچاریم امکان بازگشت شهروندان افغان را یا به کشورشان و یا به هر کشوری که خودشان بخواهند ، فراهم کنیم.»
این جمله او خطاب به طرف اروپایی بود که مدام به بهانه ترس از خشم آمریکا در انجام وظایفش ذیل برجام شانه خالی می کند و میگوید تبعات تجارت با ایران خارج از برجام است.
ایران هم به دنبال یادآوری هزینههایی است که عدم تعهد به کشورمان ، نه فقط در چارچوب برجام که در خارج از آن ، میتواند چالشی بزرگ برای اروپایی ها شود.
این گفته های عراقچی اما شده دستاویزی برای منتقدان سیاسی همیشگی اش تا شروع به حمله کنند. از همان کانال های تلگرامیشان یا دقیقا همان برنامه های تلویزیونی خاص شان، بی آنکه توجهی به تمام گفتار نفر شماره دو دستگاه دیپلماسی کرده باشند.
مجری برنامه ای اجتماعی ناگهان به او تاخت یا برنامه دیگری رفتار مشابهی داشت. رسانه ملی که مدیرانش مدام خود را بزرگترین مدافع دولت میدانند و ادعا میکنند سالانه هزاران ساعت برنامه در حمایت از دولت میسازند اما با متر چندگانه حتی به کلام و سیاست کلی ابلاغی از شورای عالی امنیت ملی هم توجهی نمی کنند.
آنها چون هدف اعضای تیم مذاکره کننده هستند احتمالا حتی حرف های عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه جوان را هم نشنیده اند که تاکید کرده اروپایی ها باید به ایران برای استقبال گرم از پناهندگان عزیز افغانستانی مبلغی را بپردازند. چون شاید اگر ایران میزبان این عزیزان نباشد بسیاری از آنها مقصد بعدیشان اروپا باشد. اروپایی که مردمش به شدت از مهاجر پذیری کشورهای شان به تنگ آمدند و رخدادهای شدیدی هر روز گوشه ای از اروپا بر سر همین مسئله رخ میدهد.
روایت مورد علاقه منتقدان عراقچی اما خط یامین پور و دوستانش است که تمام حرفهای عراقچی را کامل نشنیدند. یا حتی گفتههای فرید مدرسی که اعتقاد داشت میشود این دوستان پناهنده را در شرایط بحرانی مورد اشاره عراقچی در صورت خواستشان به اروپا فرستاد تا ادامه زندگیشان را داشته باشند.
ایران در قبال بدعهدی اروپاییها باید تا میتواند از پتانسیلهای غیر برجامی برای اعمال فشار استفاده کند. همان طور که غربیها با بهانههای واهی چون فعالیت دفاعی به ایران فشار میآورند. یا بهانه حقوق بشر میگیرند و از تعهدات برجامیشان شانه خالی میکنند. حال اگر ایران تنها روزی سدی نباشد مقابل قاچقچیان تا بن دندان مسلح مواد مخدر، مسیری که به پایش طبق گفته رئیس جمهور میلیاردها دلار هزینه شده و ۴ هزار شهید برایمان به یادگار گذاشته است، آنگاه همان طور که در سریال معروف تجارت مرگ ، خود انگلیسیها نشان میدادند، این خیابانهای خودشان است که پر میشود از مواد مخدر.
روحانی، عراقچی و شورای عالی امنیت ملی ایران سعی کرده اند این نکته را به دولتهای غربی گوشزد کنند. پیامی که به نظر میرسد خیلی سریع برای غربیها قابل کدخوانی شده و سفر مقام ارشد انگلیسی به تهران یا عقب نشینی ترامپ از تهدید به جنگ افروزی و نشان دادن در باغ سبز مذاکره ، به نظر میرسد ریشه در همین سیاست جدید ایران دارد.
درحالی که گروهی درایران بر خلاف سیاستهای شورای عالی امنیت ملی ، تنها راه را در آتش زدن و خروج از تعهدات بینالمللی بدون انجام تشریفات میدانند. سیاستی که تنها بهانه به دست دشمنان کشور میدهد.