گزارش روزنامه ایران از افطاری روحانی با فعالان سیاسی/ همه آنچه اصولگرایان و اصلاحطبان به رئیسجمهور گفتند
به گزارش اقتصادنیوز، این روزنامه در ادامه نوشت: مو سپید کردگان عرصه سیاست که روزگاری اختلافات فکریشان به عنوان وزرای کابینه دوم موسوی زمینهساز شکلگیری دو مفهوم چپ و راست سنتی در سیاست ایران شد و تقابل این دو دیدگاه در دو گرایش اصلاحطلب و اصولگرا امتداد یافت. خلاصه بیش از سه دهه رقابت سیاسی؛ اما در این تصویر چنان دستها را در هم گره کردهاند که دههها اختلاف شوخی بیش نبوده است. همراهی و هم افزایی که به راستی در وضعیت مواجهه کشور با مسائل متعدد داخلی و خارجی ضروری است.
نمایندگان جریانهای مختلف سیاسی که تا پیش از این کمتر سابقه داشته است این گونه دور یک میز بنشینند و صمیمانه و فارغ از اختلافها و رقابتها به بیان نظراتشان بپردازند، حالا به ابتکار رئیس جمهوری گردهم آمدند و برای ایران گفت و گو کردند. آنها در روایت خود اقدام دولت برای بنیان گذاشتن این همنشینی را پسندیدهاند و خواستار تداوم این گونه جلسات با هدف کمک به ایجاد وحدت و همدلی میان گروهها شده اند. با وجود این برخی رسانهها در بازتاب نشست شنبه شب انگشت بر افتراقها گذاشتند و سعی در پررنگ جلوه دادن اختلاف نظرها داشتند.
چنان که روایت شده از میان مدعوین 30 نفر برای بیان دیدگاههایشان نامنویسی کردند اما تفصیل سخنان سبب شد که تنها چند نفرشان فرصت سخن گفتن بیابند. صحبتهایی که بیش از آنکه سیاسی باشد، بر توصیف و ریشهیابی وضعیت اقتصادی کشور و راهکارهای پیشنهادی برای حل این مشکلات متمرکز بود.
حداد عادل: مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود
به گزارش فارس، غلامعلی حدادعادل نیز در این نشست با یادآوری اینکه طیف سیاسی متبوع او در انتخابات از روحانی حمایت نکرده و سهمی هم نخواسته است، گفت: «رهبر انقلاب یک بار مثالی زدند و فرمودند در مسابقات داخلی ممکن است عدهای طرفدار تیمی و عدهای طرفدار تیم دیگر باشند ولی وقتی تیم ملی با تیم خارجی مسابقه میدهد همگی تیم ملی را جدا از اختلافات داخلی تشویق و حمایت میکنند، امروز هم ما به همان دلیل آمادهایم تا دولت را مانند گذشته در برابر فشار خارجی حمایت کنیم.»
حدادعادل خطاب به روحانی و هیأت دولت گفت: مسأله اصلی مردم گرانی و بیکاری است نه شنیدن یا نشنیدن آواز یک خواننده که آن هم به آسانی در دسترس همه هست و مشکلی از این جهت وجود ندارد. وی تأکید کرد: مردم از دولت مدیریت و جدیت میخواهند. توصیه ما این است که تصمیمات مرتبط با اقتصاد با حضور معتمدین اصناف و فعالان قابل اعتماد اقتصادی گرفته شود تا همه جانبه باشد. حداد عادل در پایان در باب مذاکره با امریکا اظهار داشت: ما مخالفیم و فقط به ذکر روایتی اکتفا میکنم و آن اینکه مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود.
بادامچیان: همه در برابر بیگانه یکی هستیم
اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی با بیان اینکه در این جلسات باید راهکارهای حل مشکلات ارائه شود، در توصیف حال و هوای جلسه گفت: «افراد مختلف در این جلسه با حفظ احترام دولت و رئیس جمهوری مباحث خود را با احترام مطرح کرده و تأکید کردند که همه در مقابل بیگانگان یکی هستیم. رئیس جمهوری نیز وضعیت دولت را مطرح و تأکید کرد که در حال حاضر زمان مذاکره با امریکا نیست، بلکه زمان ایستادن قاطع است که این حرف، سخن درستی است.» وی با بیان اینکه، پذیرایی این مراسم بسیار ساده بود به گونهای بود که احساس نکردیم که مراسم تشریفاتی برگزار شده تأکید کرد: رئیس جمهور باید در خلال این جلسات ببیند که در کدام تشکلها حرف داشته و اهل کار هستند. کدام تشکل با دولت همراه است و میتواند کار کند، زیرا دولت با برخی از تشکلها نمیتواند کار کند و آنها نیز نمیتوانند با دولت کار کنند. دولت باید در این جلسات سیاستگذاری کند تا حاصل این جلسات خوب و مفید، بیش از گذشته کارآمد باشد.
تأکید مصباحی مقدم بر حرکت در جهت وحدت
غلامرضا مصباحی مقدم، عضو جامعه روحانیت مبارز نیز با یادآوری اینکه در این جلسه به علل و عوامل افسارگسیختگی اقتصاد و نقش توأمان تحریمها و مدیریت اقتصادی دولت در این مشکلات پرداخته است، گفت: «در این شرایط حرکت در جهت وحدت ملی و انسجام آفرینی که منجر به اعتماد عمومی به دولت شود، وظیفه احزاب و نیروهای سیاسی است.»
مظفر: مشکل کشور نامگذاری خیابان ها نیست
حسین مظفر، چهره اصولگرا و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در روایت سخنان خود در این نشست گفت: یکی از نکاتی که مطرح کردم این بود که مشکل اصلی جامعه نه اصلاحطلب و نه اصولگرا بودن است و باید پرداختن به حاشیهها را کنار گذاشت و مشکل کشور نامگذاری خیابانها به نام افراد مسألهدار و مباحثی چون شجریان نیست و کسانی که از این مسائل حرف میزنند از مشکلات مردم خبر ندارند.
ربیعی: نیازمند تفاهم روی حل مسائل اساسی هستیم
علی ربیعی، از وزرای سابق دولت روحانی نیز که در این نشست حضور داشت در توئیتی به توصیف آن پرداخت و با بیان اینکه مسائل پیش روی ایران امروز از دوران جنگ تحمیلی نیز پیچیدهتر و دشوارتر است و برای عبور از این دوران و حفاظت از مردم، به انسجام ملی نیاز داریم، نوشت: «در عدم وفاق و تنازع مسئولان، این جامعه است که لطمه میخورد. ما نیاز به تفاهم روی حل مسائل اساسی داریم. جلسه شنبه شب رئیس جمهوری با بیش از ۵۰ نفر از افراد با گرایشات سیاسی مختلف گامی مثبت در این جهت است. حضور همه مؤثرین سیاسی در این جلسات اقدامی ضروری و نیاز جامعه امروز ماست.»
عارف: غایب بودم، اما قهر نبودم
جلسه شامگاه شنبه اما یک غایب داشت که برخی رسانهها از حضور نداشتنش با تعبیر قهر او با دولت یاد کردند. محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی اما با رد همه این حواشی منتشر شده درباره غیبتش در افطاری رئیس جمهوری گفت: من اهل قهر نیستم. وقتی برنامهای از قبل تنظیم میکنم و میزبان هستم، باید عذرخواهی کنم. روز گذشته هم از آقای واعظی خواستم از رئیس جمهوری عذرخواهی کند که انشاءالله ایشان عذر مرا پذیرفته باشد.
علی شکوریراد، از جزئیات جلسه فعالان سیاسی با رئیسجمهوری میگوید
روحانی پرچمدار گفتوگوی ملی شود
آیا فعالان سیاسی حاضر در جلسه با روحانی توانستند دغدغههای خود را مطرح کنند؟
جلسه از نظر شکلی، بسیار جالب توجه بود. فعالان سیاسی مؤثر دعوت شده بودند که پیشینههای بسیاری با هم داشتند، ولو اینکه در بسیاری موارد با هم رقابت کرده باشند، اما همه آنان دور یک میز جمع شدند و دغدغههای مشترکی از خود بروز دادند. جلسه از این جهت تازه و جالب بود، اما جالبتر اینکه در شرایط دشوار امروز کشور، دغدغههای حاضران بسیار به هم نزدیک بود و تحملها نسبت به یکدیگر هم بسیار بیشتر شده بود. به نظر میرسد تنافری که در گذشته وجود داشت، رنگ باخته بود و حاضران با چهرههای بشاش با هم مواجه میشدند.
فعالان سیاسی عمدتاً درباره چه موضوعاتی صحبت کردند؟
همه اذعان داشتند که شرایط برای مردم بسیار سخت است، از این رو همه سخنرانان در صحبتهای خود به گرانی و ناپایداری اقتصادی کشور اشاره کردند. همچنین گذشته از موضوع حصر که به عنوان یک زخم درمان نشده، مانع همبستگی ملی میشود، از عملکرد برخی وزارتخانهها هم انتقاد شد. بحث افزایش نقدینگی مطرح شد که علت العلل نابسامانی اقتصادی است. تقریباً همه از برگزاری این جلسه اظهار رضایت و استقبال کردند و خواستار تداوم آن بودند.
مواضع اصولگرایان، بویژه در حوزه سیاسی به دولت چه بود؟
همه، اعم از اصولگرایان و اصلاحطلبان انتقاد داشتند و میگفتند هرچند شرایط برای دولت سخت است، اما خود دولت هم در برخی زمینهها عملکرد مناسبی نداشته. گلهمندیهایی هم بود، مانند گله آقای حدادعادل که گفت چرا به ما دلواپس میگویید؟ میشنیدم که برخی در پاسخ به او میگفتند هنوز واژه فتنه از زبان شما نیفتاده است. برخی هم اشاره کردند که اگر هنگام سختیها مردم مسئولان را صادق و پرتلاش برای حل مشکلات ببینند، حامی و پشتیبان دولت خواهند بود. درباره سیاست خارجی هم این انتظار مطرح شد که رئیس جمهوری باید راه حلی برای خروج از این بحران پیدا کند، از اینکه تعامل در حوزه بینالملل به بنبست برسد، ابراز نگرانی شد.
آقای روحانی در این جلسه گفت که باید مردم را راضی نگه داریم. این سخن تنها معطوف به بحثهای اقتصادی بود؟
صحبت آقای روحانی، کوتاه، اما بسیار رسا و درباره مشکلاتی بود که دولت با آن روبهرو است. آقای روحانی گفت در هیچ دورهای شرایط به اندازه امروز سخت نبوده است، حتی در زمان جنگ هم چنین شرایطی نداشتیم. در شرایط جنگ نفت خود را صادر میکردیم یا مشکل بانکی نداشتیم و مشکل اصلی ما تأمین سلاح بود، همچنان که همبستگی ملی هم بسیار بالا بود و این همدلی به حل راحتتر مشکلات کمک میکرد اما اکنون هم سختی بیشتر است و هم احساس سختی بیشتر شده است. سخنان ایشان محورهای دیگری هم داشت، از جمله اینکه گفتند اگر ما درک مشترکی از وضعیت کنونی نداشته باشیم، نمیتوانیم به راه حل مشترک برسیم. درباره بودجه هم گفتند که پیشبینی میکنیم برای پرداخت حقوقها کسری بودجه خواهیم داشت، چون بودجهای که مجلس برای دولت نوشته است، بر صادرات یک و نیم میلیون بشکه نفت در روز مبتنی بوده است، اما روشن است که اگر این صادرات صورت نگیرد، ما با کسری بودجه زیادی مواجه خواهیم شد.
آقای روحانی به این نکته هم اشاره کردند که باید در حد توان و اختیارات دولت از آن انتظار داشت.
ایشان به صورت مفصل در این باره بحث کردند و دلیلش هم انتقادهایی بود که از دولت میشد. مانند اینکه یکی از اصولگرایان در زمینه فرهنگ و برخی در زمینه سیاست خارجی از دولت انتقاد کردند که آقای روحانی پرسید در عرصههای اقتصادی، بینالملل و فرهنگی دولت چه مقدار اختیار دارد؟ اشاره کردند که قانون اساسی اختیاراتی را برای دولت ذکر کرده است، اما در عمل ببینید دولت چقدر اختیار دارد و متناسب با این اختیار از دولت انتظار داشته باشیم و مسئولیت بخواهیم. مثال زدند که در زمینه فرهنگی، صدا و سیما و دیگر دستگاههای فرهنگی در اختیار دولت نیستند، اما همه از دولت انتظار دارند. یا در عرصه اقتصاد به فعالیتهای دولت پنهان علیه دولت و کارشکنی برخی احزاب اشاره کردند. در عرصه سیاست خارجی مثال زدند که در سفر اولشان به نیویورک، اوباما رئیس جمهوری وقت امریکا 19 بار از ایشان درخواست ملاقات کرد، اما آقای روحانی نتوانست به این درخواست پاسخ دهد، به این دلیل که اختیار لازم را نداشت. در زمینه مسائل عمومی هم اشاره کردند که یک قاضی در دادگاهی حکم صادر میکند و دستور فیلتر میدهد، درحالی که فضای مجازی برای مردم آب و نان میآورد و نباید به راحتی یک قاضی این طور تصمیم بگیرد، اما دولت هیچ اشرافی بر این قاضی ندارد. در ادامه ایشان اشاره کرد که اکنون زمان مذاکره با امریکا نیست. هرچند آقای روحانی این نظر را ابراز کرد، اما ما به عنوان فعالان سیاسی انتظار داریم دولت در این زمینه میدانداری کند، به این معنی که اگر اکنون زمان مذاکره نیست، اما باید تدبیر شود که به سمت تشدید تنش نرویم. همچنین آقای روحانی گفت که اگر مردم نباشند، نمیتوانیم هیچ مشکلی را حل کنیم و هر اقدامی میکنیم، ابتدا باید ببینیم مردم چه میگویند، هر تصمیمی که امروز میگیریم، هر تبعاتی که داشته باشد، باید در مقابل مردم پاسخگو باشیم.
اشاره کردید که جلسه به لحاظ شکلی خوب بوده، بویژه اینکه فعالان سیاسی که هیچ گاه کنار هم نمینشینند، به میمنت ماه رمضان و دعوت آقای روحانی، کنار هم نشستند. در همین زمان بحث گفتوگوهای ملی هم در جریان است، چنانکه آقای باهنر گفت که با آقای عارف دیداری داشت. فکر میکنید شرایط اقضا میکند جلسات فعالان سیاسی با حفظ مرزبندیها، ادامه یابد و خودشان پیشگام برگزاری جلسات و راهاندازی گفتوگوهای ملی باشند؟
افراد از جناحهای مختلف به مناسبتهای مختلف همدیگر را میبینند، مثلاً دکتر عارف در مجمع تشخیص مصلحت بسیاری از این آقایان را میبیند، یا در مجلس فراکسیونهای مختلف همدیگر را میبینند و با هم کار میکنند. بنابراین، مسأله صرف ملاقات نیست، بحث بر سر این است که جناحهای سیاسی به رسمیت شناخته شوند. به عبارت دیگر، افراد مهم نیستند، بلکه این دیدارها و گفتوگوها جریان با جریان باید باشد. ضمن اینکه رئیس جمهوری باید جریانهای سیاسی را به رسمیت بشناسد و فضایی ایجاد شود تا این گفتوگو در حضور رئیس جمهوری انجام شود، در این صورت راه بازخواهد شد. آنچه جلسه اخیر را متمایز میکند، حضور رئیس جمهوری بود. من هم به رئیس جمهوری گفتم با احزاب یا جریانهای سیاسی دیدار کنید، زیرا در کشور ما احزاب خیلی به رسمیت شناخته نشده و به آنان میدان داده نمیشوند. آنچه در جلسه آقای روحانی مهم بود، رواداری جناحها نسبت به همدیگر بود. انتقادهای بسیار صریحی از برخی مسائل مانند حصر و دولت پنهان یا درباره عملکرد وزارت اطلاعات یا سیاست خارجی و مذاکره در سیاست خارجی صورت گرفت، اما هیچ کس برآشفته نشد و رفتار بدی از خود بروز نداد. این امر ظرفیت این جلسات را نشان میدهد. البته در جلسه افراد افراطی مخالف دولت نبودند و اگر آنان بودند، چه بسا فضای صمیمیت از بین میرفت. رئیس جمهوری مقام دوم کشور است. در این جلسه مطرح شد که چه خوب است این جلسات در حضور رهبری هم برگزار شود. در شرایط سخت و تهدیدآمیزی که از سوی امریکا و اذنابش در منطقه بر ما تحمیل شد، به یک همبستگی ملی نیاز داریم، این همبستگی ملی با چنین شرایطی برای گفت و گو فراهم میشود. به هر حال باید از جایی شروع شود و کسایی باید پرچمدار این مسأله باشند. رئیس جمهوری این موقعیت را دارد که پرچمدار گفتوگوی ملی باشد و میتواند نقش بارزی از خود بروز دهد. عبور از این شرایط تنها با حرف ممکن نیست و به لوازمی نیاز هست که گفتوگوی ملی یکی از این لوازم است. این طور نباشد که ما ظهر صحبت کنیم و روز بعد به دادگاه احضار شویم، از چنین وضعیتی گفتوگوی ملی حاصل نمیشود.
امیر محبیان از حاضران در میهمانی روحانی پیشنهاد داد
تأسیس دبیرخانه برای بررسی پیشنهادهای نخبگان
شما در میهمانی رئیس جمهوری با فعالان سیاسی حضور داشتید. در این جلسه چه مسائل و موضوعاتی از سوی حاضران مطرح شد؟
در میهمانی شنبه شب آقای روحانی، تعداد معدودی از فعالان سیاسی از گرایشهای مختلف حضور داشتند و چهرههای شناخته شده سیاسی از میان اصولگرایان و اصلاحطلبان تا طیفهای مستقل و معتدل، هرکدام موضوعات مدنظر خود را مطرح کردند. البته با توجه به محدودیت زمان تنها برای 10 نفر از حاضران فرصت صحبت فراهم شد و برای بسیاری از جمله خود من این فرصت به دست نیامد. مابقی نفرات نیز صحبت خود را عمدتاً در چهار محور مطرح کردند. بعضیها از اقدامات دولت تشکر میکردند، ضمن اینکه تذکراتی نسبت به شرایط کشور میدادند. در بخشی دیگر، صحبت از مشکلات کشور به طور جدیتری مطرح شد و برخی دغدغه ها و نگرانیها را مطرح میکردند. گروهی هم مسائل شخصی و دغدغههایی که از نظر خودشان مهم بود را عنوان کردند و بعضی هم عملکرد برخی از وزرا را بطور اجمالی مورد تأیید و تعدادی دیگر را هم مورد نقد قرار دادند. در مجموع دیدگاهها گفته شد و نظرات جناحهای سیاسی هم مشخص بود. بعضیها بر محدودیتهای دولت تأکید داشتند و برخی هم معتقد بودند که دولت با توجه به شرایط موجود کارکرد مناسبی نداشته و انتقاداتی را متوجه دولت میکردند.
واکنش آقای روحانی در برابر این صحبتها که احتمالاً بیشتر هم جنبه انتقادی داشت، چه بود؟
آقای روحانی هم ضمن اینکه محدودیتهای دولت را مورد توجه قرار دادند در عین حال و در شرایط خطیر فعلی بعضی از راهکارها را مطرح کردند.
نوبت سخنرانی به شما نرسید اما اگر قرار بود که به عنوان یک فعال سیاسی اصولگرا، مواردی را به رئیس جمهوری منتقل کنید به چه مسائل و مشکلاتی اشاره میکردید؟
اتفاقاً خود رئیس جمهوری هم از من سؤال کردند که چطور شد صحبت نکردید و گفتم که فرصت به ما نرسید. اما عمده نظر من تأکید بسیار زیاد بر وضعیت فعلی مردم و اعلام دغدغههایی مبنی بر گرانیهای مهارنشدنی بود. نکته دیگر در حوزه سیاست خارجی است. به نظر میآید که دولت راهکارها و رویکردهای موجود را برای مذاکره دنبال کرده اما جواب مناسبی نگرفت. ضمن حمایت از روند مذاکره معقول معتقد بودم و هستم که سیاست تقابلی دولت در برابر طرفهای برجام شرایط بهتری به همراه داشته باشد. از دیگر مشکلات کشور این است که متأسفانه سیستم بوروکراسی دولت یا دیر تصمیم میگیرد، یا بعضاً غلط تصمیم میگیرد و یا اساساً تصمیمی نمیگیرد. باید گروههای واکنش سریع مدیریتی ایجاد شود.
یعنی اگر پدیدهای همچون سیل ایجاد شود، اجازه ندهند که مکانیزم تصمیمگیری در حوزه بوروکراتیک به قدری کند عمل کند که آسیبهای زیادی به مردم وارد شود. یکی از مشکلات ما این است که وقتی بحرانی پیش میآید توجه مردم به آنجا میرود و دولت بودجه هم اختصاص میدهد اما وقتی خبر آن از اولویت خارج شود، حل مسأله هم از اولویت خارج میشود.
نکته دیگر مورد بحث این است که در تصمیماتی که از سوی دولت صورت میگیرد لازم است نظرات کارشناسان و متخصصان امر را مورد توجه قرار دهد.
دولت معمولاً تقاضا دارد که دیدگاهها را به ما اعلام کنید و نظرات خود را بگویید...
بیشتر نخبگان هم میگویند که ما نظرات خود را اعلام میکنیم اما مورد توجه جدی قرار نمیگیرد. در حالی که دولت در حوزههای مختلف باید از انجمن علمی دانشگاهها به عنوان کانونها و یا مراکزی که میتوانند مسائل را به آنان ارجاع دهد استفاده کند و آنها هم به صورت ان جی او، از طریق نخبگان دولت را در این زمینه کمک کنند.
مسأله دیگر کشور تورم است. روند گرانیها به شکل کنترل نشدهای مردم را آزار میدهد. اگر در یک جنگ اقتصادی بسر میبریم همان طور که در جنگ نظامی پناهگاهی را برای مردم ایجاد میکنیم که موشک بر سر آنها نخورد، باید در حوزههای دیگر هم به فکر پناهگاه برای آنان باشیم. درد موشکهای اقتصادی بسیار شدیدتر است. دولت با کمک قوه قضائیه ستادهای برخورد با احتکار و گرانفروشی را شدیداً فعال کند و از نهادهایی مانند تعزیرات به طور جدی استفاده کند. برخورد انقلابی در همین جا باید صورت بگیرد تا مردم شاهد باشند که هر سازمان و نهادی که گران میکند سریعاً با او برخورد میشود، البته به طور عادلانه. این حرکت البته فراتر از وظایف یک قوه است و قوه قضائیه هم آمادگی لازم را دارد. شروع این کار هم میتواند از بخشهایی که متعلق به دولت است انجام بگیرد. مانند صنعت خودرو که باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد. دولت باید سریعاً فعال شود چرا که سرمایه اجتماعی رو به کاهش است و به اعتماد مردم صدمه وارد میشود.
شما به این موضوع اشاره کردهاید که نظرات اساتید دانشگاه مدنظر دولت قرار نمیگرفت. اما این گفتوگوها با فـــــعالان سیاسی به نظر می رسد در همین راستا است؟
نمیخواهم پیشداوری کنم. متأسفانه یکی از آفتهایی که این نشستها دارد، این است که برخی افراد دغدغههای شخصی خود را مطرح میکنند، نه ملی. یا بعضی افراد را تأیید میکنند و بعضی دیگر را مورد نقد قرار میدهند. نخبگان سیاسی باید جریانان حاکم بر جامعه را مورد تحلیل قرار بدهند و از اشخاص عبور کنند. در ایران طرح دیدگاه بدون ارائه راهکار فایدهای ندارد.
هم نخبگان و هم مسئولان مینشینند و مسائل را مطرح میکنند در حالی که مردم بهتر از مسئولان دغدغهها را میدانند. چرا که با گوشت و پوست و استخوان این مشکلات را حس میکنند. مردم از نخبگان انتظار ارائه راه حل دارند. البته بعضی هم راه حلهایی ارائه میدهند. امیدوارم دولت هم نشان دهد که با تأسیس یک دبیرخانه مخصوص، پیشنهادات را بررسی میکند. پیش از این هم نشستهایی بین اقتصاددانان و رئیس جمهوری برگزار شده بود و ما نفهمیدیم که نتیجه آن چه شد. با جامعه شناسان هم همین طور. نخبگان سالهای سال با هزینه کشور و تلاش خودشان رشد کردند و به یک توانمندی رسیدند که مشکلات را بشناسند و راه حل ارائه دهند. شغل و تخصص آنان ارائه راه حل است. دولت باید از این ظرفیت استفاده کند.