روایت محبیان از طرح «مذاکره با ترامپ» در جلسه روحانی
به گزارش اقتصادنیوز، این روزنامه برای اطلاع از وقایع این جلسه با امیر محبیان، استاد دانشگاه و موسس حزب نواندیشان ایران به گفتوگو نشسته است. محبیان در این گفتوگو به شرح جزئیاتی از این جلسه پرداخت و سپس تحلیل خود را نیز از بحث «مذاکره با ترامپ» که این روزها از جانب برخی رسانهها مطرح میشود، بیان کرد. مشروح این گفتوگو در ادامه از نظرتان میگذرد.
گفته شده در جلسه جمعهشب فعالان سیاسی با رئیسجمهور، برخی حاضران درخواست آغاز فرآیند مذاکره با آمریکا را مطرح کردهاند. این مساله چقدر صحیح است؟ و پاسخ رئیسجمهور به این طرح بحث چه بود؟
محتوای جلسه طبیعتا محرمانه است و قرار بر این است که بهصورت عمومی منتشر نشود، لذا صرفا به بیان کلیاتی از آن اکتفا میکنم. در جلسه یادشده برخی حاضران قائل به این بودند که با توجه به شرایط ویژه این روزهای کشور و فشارهایی که بیگانگان بالاخص ایالات متحده آمریکا وارد میکند، شاید بتوان باب مذاکره را بهنحوی باز کرد و آن را بهصورت مطلق نفی نکرد. در پاسخ به این مطالبه، روحانی بیان کردند که در این شرایط من معتقدم اصلا مذاکره امکانپذیر نیست و حتی اگر انجام هم بشود به هیچ عنوان مفید نخواهد بود. به عبارتی رئیسجمهور در این زمینه سخت و محکم موضع گرفتند و روی موضع نظام بهصورت جدی تاکید داشتند.
برخی گفتهاند این پیشنهاد مذاکره از جانب اعضای اصلاحطلب حاضر در جلسه مطرح شد.
پیشنهاد مذاکره از سوی اصلاحطلبان بود، ولی درباره اشخاص آن اجازه دهید من صحبتی نکنم؛ البته همه اصلاحطلبان بر این باور نبودند. برخی از افراد این پیشنهاد را نه از موضع کوتاهآمدن بلکه از نگاه اینکه «زمان بخریم» مطرح میکردند که طبیعتا رئیسجمهور هم پاسخ محکمی در این زمینه دادند.
چه استدلالهایی پشت طرح مساله مذاکره با آمریکا در این شرایط وجود داشت؟
استدلالها را باید از خود آنها پرسید، البته من معتقد به این استدلالها نیستم، ظاهرا نظرشان بر این است که قبول مذاکره و طرح آن با یکسری شروط، میتواند کاهنده فشارها باشد ولی تحلیل عمومی جلسه بر این بود که در شرایط فعلی که ترامپ و همکارانش مدام درحال موضعگیری علیه ایران هستند و تلاش میکنند فشارها را بیشتر و گستردهتر کنند، هرگونه صحبتی از مذاکره، ضعف ایران را به اذهان دولتمردان آمریکایی و دیگر کشورهای غربی القا میکند و موجب میشود فشارهای دشمن بیشتر شود. از این رو رئیسجمهور نیز براساس همین تحلیل موضعگیری کردند.
در این میان تحلیل شخص شما در مورد موضوع مذاکره با آمریکا چیست؟
سیاست ترامپ کاملا روشن است و هیچ پیچیدگی خاصی ندارد. ترامپ یک دلال معاملات ساختمانی بود و مدلهای کاری خود را کاملا در نوشتههایش بیان کرده است. در یکی از کتابهای او که «هنر معاملهگری» نام دارد، تز مذاکره و معامله خود را صراحتا مطرح میکند. او در تبیین شعارش میگوید: «فشار، فشار، باز هم فشار و در آخر معامله!» او در این سالها همواره این روش را در پیش گرفته و تلاشکرده از طریق اعمال فشار و تبلیغات بر طرف مقابل تاثیر گذاشته و برای خود فرصت بهرهبرداری ایجاد کند. البته هیچگاه هم امتیاز درستی به طرف مقابلش نداده است.
نمونههایی را مثال میزنید؟
نمونه آن مذاکره با کرهشمالی است. از این رو من معتقدم تمام آنچه ما میخواستیم در فرآیند مذاکره بیان کنیم را در جریان برجام مطرح کردیم و دنیا هم آن را دریافت کرد و حالا دنیا میداند ایران دارای انعطاف است و لجاجت نمیکند و بهدنبال ایجاد جنگ در جهان نیست. دنیا امروز میداند ایران، عنصر مخل عالم نیست و بهصورت منطقی با مسائل برخورد میکند. بنابراین پیام مد نظر ما یک بار بهصورت کامل از طریق مذاکرات برجام منتقل شده است. در این فرآیند نیز به برخی از اهداف خود رسیدیم و از رسیدن به اهداف دیگر بازماندیم، اما به هر حال هدف مهم ما یعنی انتقال پیام به دنیا، حاصل شد و دنیا فهمید که ما چقدر منطقی هستیم، شبیه افرادی مثل صدامحسین نیستیم و اینکه هرگز به دنبال سلاح کشتار جمعی نبودهایم. از این رو باید گفت پس از این انتقال پیام، اشتباه محض است که دوباره وارد مذاکره شویم، آن هم با کسی که کل مذاکرات منطقی را بدون منطق بر هم زده است. بنده معتقدم ورود به مذاکره جدید با هیچ عقلی جور درنمیآید و کار کودکانهای است. از طرفی بهنظرم نظام ایران هم درمجموع به این تحلیل رسیده است.
پیام اخیری که به اتحادیه اروپا داده شده هم در همین راستا بود. ما به اروپا گفتیم بعد از گذشت یک سال از خروج آمریکا و بعد از قولهایتان مبنیبر حضور و ادامه برجام، نمیتوانیم شما را بهعنوان بندهایی در دست خود تحمل کنیم. گفتیم که وظایف اروپا بهدلیل ترس از آمریکا یا هر دلیل دیگر انجام نشد. ایران تعهدات خود را کامل انجام داد، ولی اروپا تعهداتش را نصفه هم انجام نمیدهد. پس ایران مهلتی را از موضع قدرت به آنها اعلام کرده است تا شاید برجام حفظ شود. بهنظر من اکنون موضع ما، باید مقاومت ما باشد چراکه معتقدم این مسیر نتیجه خواهد داشت و قطعا بهتر از این است که خود را درگیر مذاکره با کسی کنیم که به حداقلهای دیپلماسی باور ندارد.