وزیر دولت اصلاحات: ادامه سیستم ریاستی ممکن نیست باید به نظام پارلمانی برگردیم
به گزارش اقتصادنیوز، بر این اساس، آفتاب یزد درباره تغییر نظام ریاستی به پارلمانی و الزامات و معایب و مزایای آن با علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب و وزیر تعاون دولت اصلاحات به گفت و گو پرداخته است که آن را در ادامه میخوانید.
گفته میشود که حسن روحانی آخرین رئیس جمهوری خواهد بود که بر اساس نظام ریاستی انتخاب شده است. از این رو، تغییر نظام ریاستی به پارلمانی تا چه اندازه محتمل خواهد بود؟
امکان تغییر سیستم ریاستی به پارلمانی بسیار محتمل است. زیرا وقتی ساختار موجود کارآمد نباشد، ممکن است مسئولان و قانون گذاران را به فکر ایجاد ساختار دیگری بیندازد و آن ساختار چیزی جز نظام پارلمان تاریستی نیست. ایران هم باید از الگوی جهانی بهره ببرد. اگرچه سیستم موجود هم از جهان الگو برداری شده است اما این سیستم دیگر پاسخگوی نیاز جامعه نیست. به همین دلیل هم باید به سیستم ریاستی تغییر پیدا کند. به این مفهوم که با سیستم پارلمانی، مردم مستقیما مسئول اجرایی کشور را انتخاب نمیکنند بلکه مردم پارلمان را انتخاب میکنند و پارلمان نخست وزیر انتخاب میکند و نخست وزیر به انجام مسئولیتهایش آنهم زیر نظر مجلس میپردازد.
چه ایرادی در سیستم ریاستی وجود داشت که برخی بر تغییر سیستم موجود به پارلمانی اصرار میورزند؟
ادامه وضعیت موجود با توجه به سخنان اخیر رئیس جمهور درباره حدود اختیاراتش و همچنین عدم تحقق وعدهها نه تنها که دیگر امکان پذیر نیست بلکه مشکلات بسیار جدی ای به بار خواهد آورد. علاوه بر این، نظام ریاستی از همان ابتدا با چالش جدی مواجه شد. یعنی برخی روسای جمهوری که از بدو تاسیس نظام جمهوری اسلامی تا به امروز بر روی کار آمدند، تقریبا میتوان گفت که نتوانستند موفق عمل کنند و پاسخگوی مطالبات مردم باشند.
هر یک از آنها به نحوی احساس میکردند اختیارات شان به حد کافی نیست تا آنجا که رئیس دولت اصلاحات هم در زمان خود تاکید کرد که رئیس جمهور یک تدارکات چی است. در ابتدای بدو تاسیس نظام جمهوری اسلامی در کنار رئیس جمهور، نخست وزیر هم بود که نخست وزیر مسئولیت اجرایی کشور را بر عهده داشت و تعیین کابینه با نخست وزیر بود. مرحوم آیتاللههاشمی رفسنجانی نیز با توجه به این مسائل، نخست وزیری را حذف کرد، چون میدانست که رئیس جمهور بعدی نیز خود اوست.
به همین دلیل نیز با حذف نخست وزیری مقدمات را برای ریاست جمهوری خود فراهم کرد. اما با این همههاشمی رفسنجانی و سایر روسای جمهور ایران با وجود اینکه نخست وزیر هم در آن دوران آنها نبود بازهم نسبت به محدود بودن اختیارات رئیس جمهور معترض بودند و اکنون روحانی هم که نخست وزیر ندارد نسبت به حدود اختیاراتش گله مند است. این موارد بیانگر وجود ایراد در قانون اساسی است. بنابراین سیستم ریاستی در ساختار کنونی کشور دیگر پاسخگو نیست. زیرا این اعتقاد وجود دارد که دیگر از رئیس جمهور کاری ساخته نیست و بسیاری از وعدههای دولت قابلیت اجرایی ندارد.
مزایا و معایب نظام پارلمانی چیست؟
بزرگترین ایراد این سیستم محدود شدن اختیارات مردم با حذف نظام ریاستی است و نقش مردم در تعیین سرنوشت کشور و انتخاب رئیس اجرایی از بین میرود و انتخاب رئیس اجرایی به نمایندگان منتخب شان در مجلس محول میگردد. از این رو باید اذعان داشت که با تغییر سیستم ریاستی به پارلمانی جمهوریت تضعیف میشود. از سویی بزرگترین مزایای نظام پارلمانی تقویت احزاب است.
اگر وجود نخست وزیر به تنهایی کارآمد بوده است چرا اقدام به حذف آن شده و به سیستم ریاست جمهوری بازگشتیم و امروز به دنبال تغییر قانون اساسی و بازگشت به نظام پارلمان تاریستی هستیم؟
قبلا در کنار رئیس جمهور، نخست وزیر هم نقش ایفا میکرد؛ چنین نظامی پارلمانی محسوب نمیشود. اما ساختار پارلمان تاریستی ساختاری است که تغییر ماهوی میکند یعنی رئیس جمهور به عنوان منتخب مردم حذف میشود. زیرا در نظام پارلمانی دیگر رئیس جمهور حضور ندارد بلکه مجلس تعیین کننده است. نظام پارلمانی سیستمی است که قبل از مشخص شدن هیئت اجرایی نظام انتخابات مجلس برگزار میشود و سپس با توجه به کسب کرسیها از سوی احزاب، آنها میتوانند کابینه تشکیل دهند، نظیر سیستمی که در ترکیه و عراق، لبنان و... وجود دارد. در صورتی که حزب برنده از اکثریت مطلق در مجلس برخوردار بود کابینه خود را به مجلس معرفی میکند. چنانچه از اکثریت مطلق برخوردار نبود باید به سراغ احزاب دیگر برود و با آنها وارد ائتلاف شود، چنین سیستمی نظام پارلمان تاریستی است.
شاکله اصلی انتخاب نخست وزیر در نظام پارلمانی، سیستم حزبی است حال آنکه در ایران سیستم حزبی به مفهوم حقیقی وجود ندارد. با این همه، در صورت تغییر سیستم ریاستی به پارلمانی با توجه به عدم وجود احزاب کارآمد در کشور خود منجر به ایجاد مشکل نمیشود؟
در ساختار پارلمان تاریستی احزاب باید تعیین کننده باشند. زیرا مانند بسیاری از نظامهای پارلمانی حزبی که حداکثر کرسی را دارد، مسئول تشکیل کابینه میشود. حزب برنده در صورتی که از کرسیهای حداکثری در مجلس برخوردار نبود برای اینکه به اکثریت مطلق برسد باید با احزاب دیگر وارد ائتلاف شود. در واقع ساز و کار موجود در نظامهای پارلمان تاریستی منجر به حزبی شدن ساختار پارلمانی خواهد شد. اما ساختار پارلمان تاریستی خود مستلزم حضور احزاب قوی استکه در کشور چنین حزبی وجود ندارد و احزابی که اکنون حضور دارند پاسخگوی چنین ساختاری نمیتوانند باشند.
بنابراین ایجاد نظام پارلمان تاریستی امکان پذیر است اما باید ساز وکارش قبل از این به وجود آید. متاسفانه تفکر سیستمی در تصمیمگیریهایمان حاکم نیست. بنابراین قبل از اینکه نظام پارلمانی به وجود آید باید حتما الزامات نظام پارلمان تاریستی مورد بررسی قرار بگیرد و ساز وکار آن فراهم شود پس از ایجاد آن سازو کار، نظام ریاستی به پارلمان تاریستی تغییر پیدا کند. نظام پارلمان تاریستی میتواند در ادامه وضع موجود هم ایجاد گردد. به عبارتی احزاب تقویت شود و یا در بخشی از قانون اساسی تغییراتی به وجود آید، پس از آن نظام پارلمانی شود. در غیر این صورت ممکن است که بازهم گرفتار مسائل دیگری شویم.